printlogo


کد خبر: 294220تاریخ: 1403/7/30 00:00
گفت‌وگوی «وطن امروز» با امیر ابیلی، نویسنده و یکی از کارگردان‌های فیلم «مرتد»
داستان‌گویی در فیلم‌کوتاه

محمد محمدی: در حالی بزرگ‌ترین گردهمایی اهالی و علاقه‌مندان سینمای کوتاه صبح ۲۷ مهر در پردیس سینمای ملت کار خود را آغاز کرد که طی 41 سال گذشته جشنواره فیلم‌کوتاه تهران را که نام سابق آن جشنواره سینمای جوان بود به جرأت باید مهم‌ترین رویداد سینمای کوتاه یا بهتر بگوییم تنها رویداد نسل آینده سینمای ایران دانست؛ جشنواره‌ای که در 4 دهه برگزاری‌اش همواره فراز و فرود‌های خاص خود را داشته اما با توجه به تمام نقاط مثبت و منفی‌اش همواره بین اهالی سینما و نسل جوان و آینده‌ساز سینمای ایران از جایگاه و اعتبار بسیار مهم و خاصی برخوردار بوده است.
یکی از فیلم‌های این دوره، فیلم «مرتد» است. فیلمی به نویسندگی امیر ابیلی و کارگردانی مشترک ابیلی و داوود مرادیان. به بهانه اکران این فیلم در جشنواره فیلم‌کوتاه گفت‌وگویی با امیر ابیلی، نویسنده و یکی از کارگردان‌های این فیلم انجام دادیم.
* * *
* آقای ابیلی! با توجه به رشد بی‌سابقه در تولید و ساخت فیلم‌کوتاه طی سالیان گذشته، وضعیت و جایگاه فیلم‌کوتاه در سینمای ایران چگونه است؟
دلیل رشد ساخت فیلم‌کوتاه در سال‌های گذشته این است که طی 8-7 سال گذشته سرمایه‌های بیشتری در این حوزه وارد شده‌ است. هم از سوی بخش خصوصی مثل بسیاری از فیلمسازان مشهور و تهیه‌کنندگان که چشم به ورود فیلم به جشنواره‌های جهانی دارند و هم نهادهای دولتی و حاکمیتی که در سال‌های اخیر فیلم‌کوتاه برای‌شان مهم‌تر شده است، بودجه‌های بیشتری را صرف این حوزه می‌کنند. 
سینمای کوتاه در ایران در طول چند سال گذشته به لحاظ کیفیت و پروداکشن هم بزرگ‌تر و حرفه‌ای‌تر شده. فیلم‌های گران‌تری در آن ساخته می‌شود و عوامل حرفه‌ای بیشتری در آن حضور دارند. در واقع فیلم‌کوتاه از حالت دورهمی دانشجویی یک تا 2 دهه قبل درآمده و رقابت در آن جدی‌تر و سخت‌تر شده. این گران شدن بی‌محابا البته آفت‌هایی هم دارد و فیلم‌کوتاه را شاید از ذات آسان بودن و تجربی بودن خودش 
دور کند.
* شما به عنوان کسی که تجربه نگارش فیلمنامه در مدیوم سینما و سریال را داشته‌اید ابتدا تفاوت‌های این 2 مدیوم با سینمای کوتاه را توضیح دهید و اینکه آیا فیلمنامه‌نویسی را که در این 2 حوزه قلم ‌زده سپس به فیلم‌کوتاه بازمی‌گردد نوعی عقبگرد در کارنامه کاری می‌دانید؟ 
درباره سوال اول چیزی که به تجربه برایم روشن شده است اینکه قصه‌گویی در زمان طولانی‌تر بسیار راحت‌تر از قصه‌گویی در تایم کم است. یعنی نگارش سریال به مراتب راحت‌تر از سینمایی و سینمایی بسیار راحت‌تر از فیلم‌کوتاه است، البته این برای کسی است که مثل من اولویتش قصه‌گویی‌ است نه صرف نمایش یک موقعیت، بدون پیش‌داستان و جمع‌بندی. برای من اولویت داستان‌گویی ا‌ست نه مدیوم یا تایم اثر. پس هر چه تایم کمتر، درآوردن جزئیات داستان و کاراکترها سخت‌تر. طبعا در یک سریال شما فرصت بسیار بیشتری برای عمق بخشیدن به شخصیت‌ها، ایجاد درگیری بین آنها و درآوردن شیمی روابط دارید ولی در 30-20 دقیقه ایجاد عمق در کاراکتر و درآوردن منطق تصمیم‌های او بسیار سخت است، آن هم برای فیلمی مثل «مرتد» که در نسبت با عرف فیلم‌کوتاه بسیار پرشخصیت و پرماجراست. 
درباره سوال دوم هم خیر. اساسا تایم و قالب هیچ اهمیتی ندارد؛ مهم کیفیت قصه‌گویی ا‌ست. به همین دلیل هم من الگوهای من‌درآوردی و قوانین نانوشته سینمای کوتاه در ایران را خیلی قبول ندارم چون به نظرم هر فیلمی باید برای مخاطب عام جذاب باشد. اینکه در فیلم‌کوتاه وحدت زمان و مکان و موقعیت مهم است را خیلی نمی‌فهمم یعنی چه. این اگر برای ارزان شدن تولید است بله درست ولی جز این چرا باید فیلمساز را مجبور به رعایت این قوانین کرد؟ مگر فیلم‌کوتاه تجربه‌ و مسیری برای رسیدن به فیلم بلند نیست؟ پس چرا قوانین داستانگویی‌اش باید متفاوت باشد؟
* شما امسال در جشنواره فیلم کوتاه فیلم «مرتد» را هم نوشتید و با داوود مرادیان به صورت مشترک کارگردانی کردید. لطفا قبل از ورود به موضوع فیلم، از تجربه مشترک‌تان در امر کارگردانی بگویید و اینکه آیا حضور ۲ کارگردان باعث ایجاد موانع نشد؟
۲ کارگردانه فیلم ساختن چیزی نیست که من بخواهم به کسی توصیه کنم یا کسی را از انجام آن منع کنم. به نظرم این مسیری ا‌ست که ۲ نفر ممکن است طی زمان طولانی همکاری به آن برسند. یعنی نمی‌شود کاملا یکدفعه تصمیم به کار مشترک گرفت، آن هم با یک غریبه چون به هر حال فیلمسازی عموما محصول سلیقه است؛ سلیقه‌ای که طی سالیان شکل گرفته و تربیت شده و بیش از آن حاصل جهان‌بینی است؛ فرم بیش از آنکه از قوانین فیلمسازی بیاید از جهان‌بینی می‌آید.
من و داوود سال‌هاست رفاقت نزدیکی داریم. همواره درباره سینما و دیگر موضوعات با هم حرف می‌زنیم و همفکری می‌کنیم. سلیقه سینمایی ما بسیار شبیه است. خب! برای کسانی مثل ما کار مشترک یک فرصت است، نه زحمت. ما می‌توانیم همدیگر را تکمیل کنیم پس چرا باید خودمان را از این فرصت محروم کنیم. در اجرا هم هنگام فیلمبرداری تقسیم کار نانوشته‌ای داریم که به آن پایبندیم. می‌دانیم هر کسی در چه حوزه‌ای قدرت بیشتری دارد و به آن شناخت احترام می‌گذاریم.
* «مرتد» را باید یکی از کارهای قابل توجه حوزه فیلم کوتاه دانست؛ روایت یک قصه در زمان کوتاه و خلق شخصیت‌ها ماندگار در فرصت کم از فرآیند شکل‌گیری ایده تا تولید بگویید.
ایده «مرتد» مدت‌ها در ذهن من بود. در واقع موقعیت بحرانی پلیسی که بین ۲ مظنون گیر کرده و مطمئن است که کسی غیر از این ۲ نفر این صحنه را چیدمان کرده. در واقع پلیسی که در بازی کس دیگری گیر افتاده. این هم از مطالعه این قانون قصاص به ذهنم رسیده بود. اساسا مطالعه قوانین بویژه قوانین جزایی یا قوانین مدنی مثل ارث می‌تواند منبع الهام خوبی برای نویسنده باشد.
بعد از پایان تولید «آبی روشن» و خالی شدن زمان من، وقتی با داوود تصمیم گرفتیم فیلم کوتاه دوم‌مان را بسازیم به یاد این قصه افتادم که از مدت‌ها قبل به آن فکر کرده بودم و شروع به نگارش آن کردم. همان‌طور هم که پیش‌بینی می‌کردم همه می‌گفتند خرج کردن این قصه برای فیلم کوتاه حیف است و آن را باید تبدیل به یک فیلم بلند کنیم ولی خب! ما خساستی برای خرج کردن ایده‌های‌مان نداریم. کامنت مشترک همه کسانی که «گورکن» را هم دیده‌اند این است که این می‌توانست فیلم بلند باشد. این البته شاید مشکل سینمای بلند است که قصه‌ها در آن آنقدر لاغرند که چنین قصه‌هایی همه را به یاد سینمای بلند می‌اندازد!
* یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های فیلم ایفای بی‌نقص بازیگر نقش یک کار یعنی فرید قبادی است، بازیگری که حضور پررنگی در حوزه تئاتر دارد. چه شد به وی رسیدید و چه مشاوره‌ها و راهنمایی‌هایی شد تا این نقش را ایفا کند؟
هم من، هم داوود علاقه‌مان کار با بازیگر تئاتر ا‌ست؛ بازیگری که دل به تمرین و پیدا کردن کاراکتر بدهد. اداهای سلبریتی‌ها را نداشته باشد و برای نقش وقت بگذارد. فرید قبادی را من به عنوان مخاطب از مدت‌ها قبل می‌شناختم و پیگیر کارهایش بودم. قدرت بازی او را هم در تئاتر دیده بودم، هم در فیلم‌هایی مثل «شعله‌ور» حمید نعمت‌الله. قبادی نگاه نافذ و بیان پخته‌ای دارد و همین می‌توانست در تایم کم فیلم به کاراکتر پلیس ما عمق بدهد. اساسا انتخاب درست بازیگر یکی از الزامات شخصیت‌پردازی‌ است. یعنی کاراکتر لزوما روی کاغذ شکل نمی‌گیرد، با انتخاب بازیگر شکل می‌گیرد. من می‌خواستم کاراکتر سعادت، شخصیت پخته‌ای باشد. باهوش باشد و کاریزما داشته باشد. به هر حال از خوش‌شانسی ما بود که فرید هم متن را دوست داشت و هم به لحاظ تایمی توانست در این کار باشد. 
* پیش‌بینی‌تان از جوایز فیلم در این دوره چیست و اینکه فکر می‌کنید این فیلم در جشنواره فیلم فجر هم می‌تواند جزو فیلم‌های برگزیده و سیمرغی امسال قرار بگیرد؟
درباره جشنواره فجر که می‌دانم قانون آنجا فیلم‌های زیر 20 دقیقه است و ما امکان حضور نداریم! ولی درباره جشنواره فیلم کوتاه بله! ما از مخاطبان بازخورد بسیار خوبی گرفتیم. اساسا این مدل داستان‌گویی در فیلم کوتاه برای خیلی‌ها تازگی داشت و این را به ما می‌گفتند. برای خود ما هم دیدن فیلم روی پرده با مخاطب تجربه بسیار جالبی بود. اگر چه ما قبلا در کارهای تلویزیونی تجربه برخورد با مخاطب انبوه را داشتیم ولی تماشای نفس ‌به ‌نفس با تماشاگر به عنوان کارگردان واقعا تجربه متفاوت و بسیار جذابی‌ است.
درباره جوایز هم ترجیح می‌دهم پیش‌بینی نکنم. اگر چه تصورم این است که فیلم‌هایی با روایت‌های فیلم‌کوتاهی‌تر بیشتر دیده خواهند شد ولی ما از ابتدا برای دیده شدن توسط داورها به جشنواره نیامده‌ایم. جشنواره اگر برای‌مان مهم بود «گورکن» با حذف چند دقیقه می‌توانست در جشنواره باشد ولی ما این کار را نکردیم. برای ما تجربه‌های فرمی خودمان برای رسیدن به لحن و فرم کار بلندمان از هر چیزی مهم‌تر است.

Page Generated in 0/0054 sec