رضا رحمتی*: 1- تصمیمگیران اسرائیل با همراهی دوستان آمریکاییشان یک برداشت بسیار خطرناک (از نقطه نظر من ایرانی) نسبت به شرایط اجتماعی ایران دارند که این برداشت در ذهنیت آنها رسوب پیدا کرده است و آن اینکه «امکان فروپاشی از درون برای ایران» بهترین گزینه برای مواجهه یا رویارویی با ایران است. برای از بین بردن این برداشت خطرناک (نه برای جمهوری اسلامی، بلکه برای کلیت و تمامیت ارضی ایران)، چگونه باید رفتار شود تا «آب در لانه مورچگان» روانه شود؟
2- آیا ما در شرایط جنگی هستیم؟ به برداشت من این عبارت بیش از حد بزرگنمایی شده است. آیا این وضعیت پینگپنگی بین ایران و اسرائیل به سمت تقابل تمامعیار حرکت میکند؟ این هم با توجه به توانایی و آمادگی که در میدان نبرد وجود دارد، اغراقآمیز است. آیا اسرائیل بعد از «وعده صادق 2»، به ایران حمله میکند؟ از نظر ارزیابی توان پاسخ ایران به حمله اسرائیل، جمعبندی اسرائیل به این سادگی نیست. به همین دلیل بعد از مدت 3 هفته از عملیات «وعده صادق 2» هنوز به اراده منسجمی نرسیده است. با این حال آرایش فضای رسانهای و روانی در حال ایجاد فضایی از «انتظار حمله» از جانب اسرائیل است. جملاتی شبیه اینکه «اسرائیل به کدام هدف حمله میکند» یا «در صورت حمله اسرائیل پاسخ ایران چه خواهد بود» و...، همه برای تقویت همان «فضای انتظار» است. این ادبیات بیشتر نتیجه آمادگی ذهنی و در یک هماهنگی رسانهای است. در فضای نخبگانی و تصمیمگیری آنچه مشخص است این است که اگر اسرائیل به اهدافی در ایران حمله کند، سطح پاسخ ایران مشخص و تعریف شده است. سابقه رفتار خارجی ایران خصوصا در سالهای بعد از ظهور داعش، نشاندهنده این است که ایران تمایلی به استفاده از «خویشتنداری» در قبال تجاوز ندارد. ایران در یک دهه گذشته متاثر از برداشت نخبگان سیاسی و نظامی دکترین «پاسخ متقابل» خود را تغییر داده است. به این برداشت رسیده که «پاسخ دهد؛ متناسب یا فراتر از تناسب». نیز اگر ایران توانمندی کافی برای پاسخ (هم یا بیش سطح) به تهاجم خارجی را نداشت، سطح تنش را تا این اندازه بالا نگه نمیداشت. میتوان چند مورد را مربوط به پیش از این دوره مثال زد که ایران از سیاست «خویشتنداری» استفاده کرده به این دلیل که ارزیابی دقیقی نسبت به توانمندیهای خود در قبال دشمن خارجی نداشته است اما عبور ایران از این سیاست، نشانهای است از این برداشت که بازیگر ایرانی نسبت به توانمندیهای نظامی داخلی از یک سو و میزان توان خصم از دیگر سو اشراف کامل دارد. در این بین مهمترین مساله این است که رفتار سیاست خارجی ایران چگونه باشد که «آب را در لانه مورچگان»
روانه کند؟
3- سیاست خارجی، مکمل سیاست داخلی است. این معادله برعکس هم هست. کشوری که پشتوانه اجتماعی محکمی دارد، در تصمیمگیری خارجی تردید به خرج نمیدهد، برعکس بازیگری که نسبت به پشتوانه اجتماعی تصمیماتش مردد است، سیاست خارجیاش هم سست و لق خواهد بود. سیاست خارجی همواره در شایعترین تعریف خود، پلی میان سیاست داخلی و رفتار بینالمللی یک کشور است. مهمترین ملات و مصالح مورد نیاز برای ساخت این پل، «منافع ملی» است. منافع ملی بر اساس قدرت ملی تعریف میشود. به همین دلیل است که منافع ملی موضوعی گنگ و مبهم نیست، شفاف است که هر دسته سیاسی نمیتواند منافع ملی را آنگونه که خود به آن تمایل دارد، تعریف کند. منافع ملی عمدتا روح تمنا و خواست «یک ملت» است. از سوی دیگر «منافع» همان «ملت» است. رفتار سیاست خارجی ایران چگونه باشد که «آب را به لانه مورچگان» روانه کند؟
4- اقتصاد، بخش گسستناپذیری از توانمندی یک سیستم سیاسی برای بازیگری در صحنه بینالمللی است. رفاه، آسایش، برخورداری از امکانات، نظام تامین اجتماعی قدرتمند، سیستم شفاف اقتصادی، نظام مالیاتگیری قدرتمند، تثبیت شرایط اقتصادی، پایداری شرایط زندگی، مبارزه با فقر، از بین بردن بیکاری، سیاستهای رشد و توسعه اقتصادی، صنعتیشدن، حمایت از بنگاههای خرد و زودبازده، حمایت از صنایع سنگین و بنگاههای بزرگ، جلوگیری از ورشکستگی اقتصادی صنایع، حمایت از اقشار کم برخوردار، اصلاح الگوی غیرمتعارف مصرف، افزایش درآمد سرانه شهروندان، بهبود شاخص تولید ناخالص داخلی، افزایش توان رقابت بینالمللی، تسهیل وضعیت اقتصادی برای سرمایهگذاری، نظام توزیعی عادلانه، قرار گرفتن در زمره کشورهای مهم از نظر اقتصادی در سطح بینالمللی، قرار گرفتن در زنجیره رقابت صنعت، تکنولوژی، هوش مصنوعی، فضا، دریا و همه و همه از ویژگیها و مولفههای قدرت است. با این زمینههای توسعه و با توجه به سطح و عمق رفتار دشمنانه خارجی خصم، رفتار سیاست خارجی ایران چگونه باشد که «آب را به لانه مورچگان» روانه کند؟
5- ایران باید در هوشمندانهترین وضعیت از تفکیک وظایف قرار داشته باشد. همانقدر که «امورات نظامی ایران کار میکند»، «اقتصاد هم باید کار کند». «نظامیان سر پستهای خود هستند»، «وظیفه دولت هم این است که سر پست خود باشد». «صنایع نظامی با قدرت در حال تولید موشک و پهپاد و سیستمهای پدافند هوایی، دریایی و زمینی و الکترونیک هستند»، «صنایع اقتصادی، غذایی، زیرساختی، عمرانی، توسعهای و بانکی هم باید به صورت شبانهروزی در حال تولید موشکها و پهپادهای مورد نیاز ایران در اقتصاد باشند». توسعه کشور همهجانبه است، توسعه یک موجود عقیم یا عجیبالخلقه نیست که دستانی بزرگ و سری کوچک داشته باشد. در توسعه باید توازن وجود داشته باشد. تقویت امور و اصلاح سیستمها و سیاستهای اقتصادی، وظیفه دولت است، اختیارات دولت هم برای اصلاح این امور در قانون اساسی فراوان است. دولت به صورت اجتنابناپذیری باید در راستای تقویت سیاست اقتصادی کشور گام بردارد. حال چگونه ایران «آب در لانه مورچگان» روانه کند؟
6- موشک باید درست کار کند، درست هم کار میکند و ملت ایران قدردان زحمات و تلاشهای خستگیناپذیر فرزندانش است، کلاه از سر بر میدارد و به عنوان معلمی در دانشگاه همیشه از غروری که با واسطه تلاشتان به من دادهاید میگویم و مینویسم. شما فرزندان ایران سبب شدید بتوانیم با آسایش درباره این مسائل بنویسیم و برای نخستینبار در تاریخ این ملت زخم خورده، خیالمان راحت باشد که شما نمیگذارید در بدترین حالتش هم یک وجب از خاکمان را وجهالمصالحه قرار دهند. اما چگونه حاصل این تلاش فرزندان ایران «آب را در لانه مورچگان» روانه کند؟
7- اما این را هم میدانیم تا اقتصاد درست کار نکند، غرش موشکها از فراز آسمان ایران و عبور در 8 دقیقه در فاصله نزدیک به 1500 کیلومتری نمیتواند آلام قلبهای جریحهدار شده یک ملت حامی مظلومان را برای حمایت از آرمانهای انسانی التیام بخشد. تا اقتصاد درست کار نکند، غرور فرود موشکها به پایگاه نواتیم و دیگران، تبدیل به یک حس درازمدت «افتخار»، «عزتطلب» و «شرافتجویی» برای تاریخیترین ملت این گسترده خاکی نخواهد شد. تا اقتصاد درست کار نکند، منافع ملی بهدرستی تعریف نمیشود و در «برداشت مردمی» تبدیل به منافع یک گروه یا دسته خاص (اصلاحطلب یا اصولگرا یا انقلابی) خواهد شد. تا اقتصاد درست کار نکند، «وفاق» ایدهای نه از آن یک ملت که برآمده از دستکاری سیاسی و انتخاباتی تعبیر خواهد شد. اقتصاد باید درست کار کند. پیوست فرهنگی ضربات موشکی چه قبلی و چه احتمالا بعدی و در واکنش به اقدامات خصمانه دشمن، اصلاحات اقتصادی برای تاثیر مستقیم بر معیشت مردمی است. اقتصاد که درست کار کند، وحدت هم پیرامون تصمیمات سخت سیاست خارجی در مواقع بحرانی تسهیل میشود.
8- اقتصاد که درست کار کند، «آب در لانه مورچگان» روانه خواهد شد و دشمنان ایران که همیشه بودهاند و همیشه خواهند بود، طمع به درون کشور نخواهند کرد. اقتصاد که درست کار کند و درون خانه که وحدت داشته باشند، محجورین، صغار و سفیهانی شبیه به نتانیاهو به طمع نخواهند نشست که میتوانند از شرایط داخلی ایران علیه نظام سیاسی بهره ببرند. آب را باید در لانه مورچگان روانه کرد.
عضو هیأت علمی دانشگاه بوعلی سینا *