ثمانه اکوان: رهبر انقلاب صبح روز گذشته در دیدار خانوادههای شهدای امنیت، با اشاره به حملات بامداد شنبه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان خاطرنشان کردند: رژیم نسبت به ایران دچار خطای محاسباتی است و «بایستی خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی به هم بخورد». ایشان در بیاناتشان یادآور شدند: «اینها ایران را نمیشناسند، جوانان ایران را نمیشناسند، ملت ایران را نمیشناسند، قدرت و توانایی و ابتکار و اراده ملت ایران را هنوز درست نتوانستهاند بفهمند؛ این را ما باید به اینها بفهمانیم».
در بحث خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی درباره ایران مطالبی مطرح شده است اما از جزئیات این خطا کمتر گفته شده است. سوال اصلی در اینجا این است: محاسبات رژیم درباره ایران و سیاستش در منطقه چیست و چرا این محاسبات اشتباه است و چطور باید از این خطای محاسباتی به نفع منافع ملی کشور استفاده کرد؟
* ایران برای رویارویی مستقیم با صهیونیستها ملاحظه دارد؟
مهمترین مساله درباره خطای محاسباتی این است که رژیم صهیونیستی میپندارد ایران از رویارویی مستقیم نظامی با رژیم هراس دارد و خواهان حملات نظامی مستقیم و پاسخ آنها نیست. دلایل زیادی وجود دارد که این گمان غلط را برای صهیونیستها به وجود آورده است. نخستین دلیل این است که آنها گمان میکنند افکار عمومی در ایران از این تنشها استقبال نمیکند و میزان نارضایتی از نظام جمهوری اسلامی به حدی است که میتواند به صهیونیستها در عملیات نظامی و روانی خود علیه ایران کمک کند. این طرز تفکر رژیم صهیونیستی ناشی از ارتباط با گروههایی از ایرانیان و رسانههای اپوزیسیون در خارج از کشور است که برای گرفتن پروژههای براندازی، دست به بزرگنمایی نتایج اقداماتشان در ایران زدهاند. این همان خطایی است که موجب شد گمان شود نظام جمهوری اسلامی در ماجرای اعتراضات و تنشهای سال 1401 یا اعتراضات آبان 9۸ در ضعیفترین حالت ممکن قرار دارد و بهزودی دچار فروپاشی از درون میشود! عدم توجه مردم به عملیات نظامی صهیونیستها در داخل کشور و همدلی و همراهی مردم با نظامیان کشورمان در ماجرای دفاع از کشور به آنها ثابت کرد در این مورد دچار خطای شدید محاسباتی هستند و از این پس نیز از این ناحیه قرار است شگفتیهای زیادی را تجربه کنند، زیرا تاریخ ثابت کرده ایرانیان هر قدر در امور داخلی با یکدیگر اختلاف داشته باشند، در ضرورت حفاظت از کیان و مرزهای کشور هیچ اختلافی باهم ندارند و در برابر دشمن به صورت ید واحد عمل میکنند. همین خطای محاسباتی بود که باعث شد نتانیاهو پشت میز کارش بنشیند و ویدئویی ضبط کند از اینکه حمله اسرائیل به ایران به معنای تغییر نظام در کشورمان است! ویدئویی که صدای مخالفان نظام جمهوری اسلامی در خارج از مرزهای کشورمان را نیز درآورد و نشان داد حتی اگر برخی مخالف نظام جمهوری اسلامی هم باشند، از حمله به خاک کشورمان حمایت نمیکنند، مگر جماعتی قلیل که پروژهبگیر و نانخور صهیونیستها هستند.
دومین دلیل که باعث میشد نتانیاهو و دولتش به این فکر کنند ایران از رویارویی مستقیم با رژیم هراس دارد، مساله دستکم گرفتن توان دفاعی کشورمان بود. صهیونیستها گمان میکردند همان عملیاتی را که میتوانند در سوریه و لبنان انجام دهند میتوانند در خاک کشورمان نیز انجام دهند و صنایع پدافندی کشور به قدری ابتدایی است که توان رویارویی با حملات صهیونیستها را ندارد. پس از حملات بامداد شنبه، به احتمال زیاد صهیونیستها متوجه شدند با چه سیستم هوشمند و مجهزی روبهرو هستند و نمیتوانند بهسادگی ایران را هدف حمله قرار دهند.
* بیعملی ایران در مقابل هدف قرار گرفته شدن مقاومت
مساله دومی که باعث ایجاد خطای محاسباتی برای تلآویو و متحدان غربیاش شد، این بود که گمان میکردند در صورتی که به گروههای مقاومت در منطقه حمله شود، ایران پاسخ مناسب و درخوری به رژیم صهیونیستی نخواهد داد یا اینکه ترجیح میدهد بیرون از درگیری متحدانش بایستد. انجام عملیات «وعده صادق 2» در پاسخ به ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران، همچنین ترور شهید سیدحسن نصرالله در ضاحیه بیروت نشان داد ایران ابایی از این ندارد که به حمایت صریح و بیپرده از متحدانش در منطقه بپردازد و از این منظر اتفاقا با همراهی افکار عمومی در داخل کشور نیز مواجه است. صهیونیستها گمان میکردند میتوانند با هدف قرار دادن سران مقاومت در نهایت در مرحله آخر سراغ ایران بیایند و از طریق عملیاتهای تروریستی پنهان، روند مقابله با ایران را با سرعت بیشتری همراه سازند اما انجام عملیاتهای نظامی «وعده صادق 1 و 2» توسط ایران نشان داد کشورمان از مقابله با صهیونیستها بهصورت مستقیم هراسی ندارد و در عین حال تجهیزات نظامی حمله و دفاع را نیز بهخوبی در خدمت خود دارد.
* ایران با آمریکا هماهنگ است؟
ایران در تلاش است در بازه زمانی انتخابات آمریکا اقدامی علیه رژیم صهیونیستی انجام ندهد تا تنشها منجر به رای آوردن ترامپ در انتخابات آمریکا نشود، بنابراین هر اقدامی از سوی ایران احتمالا به بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا موکول میشود. این ادعا قبل از انجام شدن عملیات «وعده صادق 2» جسته و گریخته در رسانهها و تحلیلها مطرح میشد. نتانیاهو و دولتش بر این باور بودند ایران به دلیل عدم تمایل به روی کار آمدن ترامپ یا در گرفتن جنگی عظیم در منطقه که میتواند منجر به رای نیاوردن هریس و پیروزی ترامپ در انتخابات شود، تلاش میکند درگیری را به عقب بیندازد یا اینکه از کنار آن بگذرد. ایران همچنین برای نشستن دوباره پای میز مذاکره با آمریکا و احیای برجام، به نصیحتهای دولت آمریکا گوش کرده و انتقام خود از این رژیم را نمیگیرد. این در مساله انتقام از شهادت اسماعیل هنیه در تهران صادق بود و دولت نیز به این مساله اشاره کرد که تهران دچار اشتباه شد که به آمریکاییها اعتماد کرد، زیرا بر این عقیده بود که در عوض پاسخ ندادن به اقدام تروریستی صهیونیستها، دولت آمریکا میتواند آتشبس را برای غزه و لبنان به ارمغان بیاورد. با این حال بعد از هدف قرار گرفتن شهید سیدحسن نصرالله و باقی سران مقاومت در لبنان، ایران به این نتیجه رسید که طبق معمول نباید به آمریکاییها و وعدههایشان اعتنا و به آنها اعتماد کرد و عملیات «وعده صادق 2» بر همین مبنا شکل گرفت و با تعجب و شگفتی غرب روبهرو شد. بعد از حملات بامداد شنبه نیز دوباره رسانههای آمریکایی و صهیونیستی بیان کردهاند این حملات راه برای مذاکرات آتشبس در غزه را هموار ساخته است، زیرا رژیم صهیونیستی حساب خود با ایران را تسویه کرد و نیازی به درگیری بیشتر نیست. از روز شنبه خبرها درباره احتمال رسیدن به توافق آتشبس در لبنان و بعد از آن در غزه بیشتر از پیش در مطبوعات و رسانههای غربی منتشر میشود و این گمانه را به وجود میآورد که ایران در این میان با افزایش تنش در منطقه میتواند به تلاشها برای آتشبس صدمه بزند. با این حال به نظر میرسد با توجه به اتفاقاتی که هم اینک در جبهه غزه و لبنان در حال رخ دادن است، برای ایران و سایر کشورهای منطقه کاملا واضح است که نتانیاهو برای بقای سیاسی خود همچنان نیاز به ادامه دادن این جنگ دارد و نمیتوان هیچ تصوری از برقراری زودهنگام آتشبس در غزه و لبنان داشت و به همین دلیل تعلل در پاسخ دادن به حملات صهیونیستها با این بهانه جایز نیست. به نظر میرسد صهیونیستها در این باره دچار خطای محاسباتی هستند و گمان میکنند باز هم میتوانند ایران را در این زمینه معطل کنند.
* برنامه موشکی ایران فلج شد!
مساله بعدی گمان صهیونیستها از میزان ضربههایی است که به برنامه موشکی ایران زدهاند. برخی رسانههای غربی روز گذشته به نقل از منابع صهیونیستی و همچنین تصاویر ماهوارهای مدعی شدند رژیم صهیونیستی در حملات خود به تهران، به بخش بزرگی از برنامه ترکیب سوخت جامد موشکهای ایران صدمه زده و ایران را در این برنامه به عقب رانده و تهران دیگر توانایی تولید انبوه موشک را ندارد. شاید لازم باشد عملیات نظامی دیگری علیه صهیونیستها شکل بگیرد که دولت نتانیاهو متوجه شود در این باره نیز دچار خطای محاسباتی شده است و تولیدات موشکی ایران شامل مجموعههایی گسترده است و ثانیاً همه روی زمین قرار ندارد که مورد آسیب جدی قرار گیرد. صهیونیستها در تلاش برای اثربخش نشان دادن حملات خود به جهان هستند و به نظر میرسد در این میان خود نیز فریب دروغهایی را که به دنیا میگویند خوردهاند! نمونه این فریب همان عکسی است که از اتاق عملیات ارتش اسرائیل در زمان حمله به ایران منتشر شد که نشان میداد افسران وزارت جنگ رژیم صهیونیستی عکس آتشسوزی ۳ سال گذشته را به عنوان تصویر نتیجه عملیات خود در تهران تماشا میکنند!
* واکنش ایران همسطح با ضربات صهیونیستهاست؟
اما مهمترین نکته درباره خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی، موضوع مدیریت تنش است. صهیونیستها گمان میکنند ایران در پاسخ دادن به عملیاتهای نظامی صهیونیستها، دقیقا در همان سطحی برخورد میکند که دولت نتانیاهو میخواهد. این در شرایطی است که ایران در عملیات نظامی «وعده صادق 1» و بویژه در عملیات «وعده صادق 2» بخوبی نشان داد قائل به بازی در سطحی که صهیونیستها بتوانند آن را پیشبینی کنند، نیست. ایران بر همین مبنا و با توجه به اینکه مدتهاست به عنوان یکی از بزرگترین قدرتهای منطقه شناخته میشود، در راستای استراتژی تأدیب صهیونیستها وارد سطح دیگری از درگیری و غافلگیری در عملیاتهای نظامیاش شده است.
از کار افتادن پدافندهای موشکی رژیم صهیونیستی و اصابت موشکها به اهداف خود در عملیات «وعده صادق 2» بهخوبی این مساله را به نمایش گذاشت. در واقع «وعده صادق 2» شروع ماجرای غافلگیرکردن صهیونیستها بود. از این پس نیز ایران همواره از عنصر غافلگیری در عملیاتهای خود علیه صهیونیستها استفاده میکند و نشان میدهد باید دستگاه محاسباتی صهیونیستها را بیشتر از پیش به هم بریزد.
در این راستا به احتمال زیاد در عملیاتهای نظامی بعدی شدت حملات بیشتر میشود و اماکن مورد هدف هم مهمتر خواهد شد و هدف قرار دادن نظامیان هم مدنظر قرار خواهد گرفت. در عین حال شاید برای سران رژیم صهیونیستی این ادراک وجود داشته باشد که ایران خود را محدود به حفظ سطح تنش با رژیم میکند اما باید گفت ایران قائل به این است که روند فرسایش اسرائیل را تسریع کند و در همین راستا پاسخهای خود را آماده میکند. استراتژیستهای نظامی در ایران، ایالات متحده و سرزمینهای اشغالی بهخوبی میدانند رژیم صهیونیستی اصلا قدرت و توان افزایش سطح تنش با ایران را ندارد و نمیتواند پا به پای ایران در سطح تنش بالا بیاید. به عبارتی مدیریت تنش در اختیار ایران است. رژیم صهیونیستی در عین حال دسترسی مناسبی به ایران نیز ندارد و در مقابل جنگافزارهای نظامی ایران، دسترسی فوقالعادهای برای کشورمان فراهم کردهاند. بر همین اساس فاصله دور جغرافیایی به یک مزیت برای ایران و اسباب دردسر و افزایش هزینه عملیات نظامی برای رژیم صهیونیستی میشود.
در مجموع به نظر میرسد مهمترین رکن تغییر نظام محاسباتی رژیم صهیونیستی درباره قدرت ایران، اثبات برتری داشتن توان رویارویی ایران نسبت به رژیم صهیونیستی است. در افزایش سطح تنش، قطعا رژیم صهیونیستی توان مقابله به مثل با ایران را ندارد. به همین دلیل در شروع اقدام برای تفهیم قدرت ایران به رژیم صهیونیستی باید در قالب پاسخ به تهاجم بامداد شنبه، ایران یک شوک بزرگ نظامی به رژیم صهیونیستی وارد کند. این شوک مقدمه واقعی شدن محاسبات نسبت به قدرت ایران و جبهه مقاومت است.