printlogo


کد خبر: 294576تاریخ: 1403/8/9 00:00
یادداشت
ضرورت و اهمیت امنیت روانی در جامعه

سلمان مالکی: در جوامع پیچیده معاصر، امنیت روانی به‌ عنوان بعدی اساسی و اغلب نادیده ‌گرفته‌شده در پایداری ملی و بین‌المللی ظهور کرده است. امنیت روانی که شامل سلامت عاطفی و ذهنی افراد و جوامع می‌شود، زیربنای جامعه‌ مقاوم است. از دیدگاه علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، این مفهوم بویژه برای درک اینکه چگونه ادراکات، باورها و حالات ذهنی، رفتار انسانی را هدایت می‌کنند، فرآیندهای سیاسی را تحت تأثیر قرار می‌دهند و در نهایت مسیر ملت‌ها را شکل می‌دهند، اهمیت دارد. با ظهور تهدیدات جهانی، از جمله تروریسم، بحران‌های اقتصادی، جنگ اطلاعاتی و رسانه‌ای و تأثیرات گره خوردن زیست مجازی با زیست واقعی، امنیت روانی دیگر فقط یک پس‌زمینه نیست، بلکه عنصری اساسی از امنیت ملی و تاب‌آوری به شمار می‌رود. 
در سال‌های اخیر، پیشرفت سریع فناوری‌های ارتباطی و گسترش رسانه‌های اجتماعی آسیب‌پذیری‌های روانی را تشدید کرده و میدان نبرد جدیدی جهت نفوذ و کنترل به وجود آورده است. با افزایش پیوندهای اطلاعاتی جهانی، دولت‌ها، بازیگران غیردولتی و نهادهای بین‌المللی با تهدیدات جدیدی مواجه می‌شوند که مستقیماً بر حالت روانی و عاطفی جمعیت‌ها تأثیر می‌گذارد. اطلاعات نادرست، دستکاری سایبری و عملیات روانی، به ابزارهایی از سیاست‌گذاری مدرن تبدیل شده‌اند که با هدف قرار دادن حس اعتماد، امنیت و هویت شهروندان، جوامع را از درون تحت تأثیر قرار می‌دهند. این بُعد نامرئی از درگیری که در آن ایده‌ها، روایت‌ها و ترس‌ها به چالش کشیده می‌شود، نشان‌دهنده ضرورت چارچوب‌های سیاسی‌ای است که امنیت روانی را به‌ عنوان رکن اصلی پایداری ملی در اولویت قرار دهد. 
تأثیر امنیت روانی فراتر از سلامت فردی است؛ این مفهوم بر همبستگی اجتماعی، بهره‌وری اقتصادی و اعتماد عمومی به نهادهای حکومتی تأثیر می‌گذارد. در دولت‌های شکننده، نبود امنیت روانی می‌تواند به فروپاشی حکمرانی منجر شود، زیرا شهروندان به ایدئولوژی‌های افراطی، اطلاعات نادرست و تقسیمات اجتماعی گرایش پیدا می‌کنند. برای قدرت‌های تثبیت‌شده، چالش اصلی در مقابله با آسیب‌پذیری‌های روانی است که ممکن است توسط دشمنان خارجی، بویژه از طریق ابزارهای سایبری ایجاد شود.  
بنابراین، امنیت روانی برای جوامع به اندازه امنیت نظامی و اقتصادی حیاتی است و پرداختن به آن به طور مؤثر نیازمند رویکردی چندبُعدی است که ترکیبی از قدرت سخت (مقررات دولتی و مکانیسم‌های دفاع سایبری)، قدرت نرم (سواد رسانه‌ای و دیپلماسی فرهنگی) و نئوپولیتیک به معنای بهره‌برداری راهبردی از اطلاعات و دانش در جهت تقویت مقاومت در جامعه را دربر می‌گیرد. 
در دنیایی که مفاهیم قدرت نرم و سخت به‌ طور پیوسته در حال تحول و ادغام‌اند، امنیت روانی به‌ عنوان عنصر حیاتی برای «قدرت هوشمند» مطرح می‌شود و بینش‌هایی را درباره چگونگی تأثیر «روان جمعی» جوامع بر توازن قدرت در مقیاس جهانی ارائه می‌دهد.
* تعریف و دامنه امنیت روانی
امنیت روانی شامل جنبه‌های متعددی است، این مفهوم به یک حالت پایدار ذهنی، حفاظت از آسیب‌های روانی و اطمینان از اینکه محیط فرد ناگهان خصمانه یا تهدیدآمیز نخواهد شد، اشاره دارد. برخلاف امنیت فیزیکی که بر حفاظت‌های ملموس از آسیب بدنی تمرکز دارد، امنیت روانی به معنای اطمینان از آرامش خاطر و ثبات عاطفی است. برای افراد، این موضوع به شکل آرامش درونی، تاب‌آوری و نگرش پایدار به زندگی تجلی می‌یابد، در حالی که برای جامعه به طور کلی، حمایت از همبستگی اجتماعی، اعتماد متقابل و ارتباطات سازنده است. 
* چرا امنیت روانی در جامعه اهمیت دارد؟
1- پایه‌ای برای سلامت روان: امنیت روانی یکی از عناصر بنیادی سلامت روان است. بدون حس امنیت روانی، افراد بیشتر در معرض اضطراب، استرس و افسردگی قرار دارند که می‌تواند باعث طیف وسیعی از مشکلات شخصی و اجتماعی شود. جوامعی که به امنیت روانی اهمیت می‌دهند، معمولاً سطوح کمتری از اختلالات روانی دارند و در نتیجه، بارهای اقتصادی - اجتماعی کمتری مرتبط با هزینه‌های بهداشتی و کاهش بهره‌وری را تجربه می‌کنند. 
2-  ترویج ثبات و همبستگی اجتماعی: هنگامی که افراد احساس امنیت می‌کنند، بیشتر احتمال دارد به طور مثبت و موثر در جوامع خود مشارکت کنند و روابط اعتمادآمیزی برقرار کنند. این ثبات، اتحاد و همکاری را تقویت می‌کند که برای مقابله با چالش‌های مشترک، پرورش نوآوری و ایجاد تاب‌آوری در برابر تهدیدات خارجی، ضروری است. جوامعی که فاقد امنیت روانی هستند، ممکن است دچار تقسیمات، عدم اعتماد و تنش‌های اجتماعی بیشتری شوند که آنها را نسبت به درگیری و اختلالات آسیب‌پذیرتر می‌کند.
3- تاب‌آوری در برابر دستکاری رسانه‌ای و جنگ روانی: در دنیای امروز که تحت تأثیر رسانه قرار دارد، افراد به طور مکرر با اطلاعات جنجالی، اطلاعات نادرست و تکنیک‌های رسانه‌ای مواجه هستند که به منظور تحریک واکنش‌های احساسی طراحی شده‌اند. جوامعی که در امنیت روانی سرمایه‌گذاری می‌کنند، بهتر قادر به مقاومت در برابر این تکنیک‌ها هستند، زیرا افراد دارای یک بنیاد ذهنی پایدار و آگاهی انتقادی هستند که احتمال پنیک (وحشت عمومی) یا انحراف افکار عمومی را کاهش می‌دهد. این تاب‌آوری بویژه در زمینه جنگ رسانه‌ای اهمیت دارد؛ جایی که امنیت روانی به عنوان یک سپر در برابر ترس عمل می‌کند. 
4-  افزایش بهره‌وری و رشد اقتصادی: جامعه ایمن به لحاظ روانی، جمعیتی است که بهره‌وری، نوآوری و تمرکز بیشتری دارد. هنگامی که افراد از فشار ذهنی مداوم آزاد هستند، بهتر می‌توانند انرژی خود را در کار، تلاش‌های خلاقانه و وظایف حل مساله متمرکز کنند. این امر به رشد اقتصادی و پیشرفت اجتماعی منجر می‌شود. امنیت روانی نه‌تنها برای افراد به صورت شخصی مفید است، بلکه اثرات مثبتی دارد که تمام اقتصادها و صنایع را تقویت می‌کند. 
چالش‌های امنیت روانی
الف- فشارهای اقتصادی - اجتماعی رو به افزایش: ناپایداری اقتصادی، ناامنی شغلی و نابرابری‌های اجتماعی تهدیدات قابل توجهی برای امنیت روانی هستند. این فشارها استرس، عدم اطمینان و حتی ترس ایجاد می‌کنند که ثبات درونی افراد و جوامع را مختل می‌کند. 
ب-  نفوذ رسانه‌ای و فناوری: تأثیر رسانه و فناوری بر زندگی افراد می‌تواند امنیت روانی را تضعیف کند، زیرا احساسات و ارتباطات مداوم باعث افزایش سطح استرس می‌شود. رسانه‌های اجتماعی بویژه اشکال جدیدی از مقایسه اجتماعی، آزار سایبری و اطلاعات نادرست را معرفی می‌کنند که بر سلامت روان افراد و حس امنیت آنها تأثیر می‌گذارد. 
پ‌-  قطب‌بندی سیاسی و عدم اعتماد: در جوامع با قطب‌بندی سیاسی بالا، امنیت روانی اغلب آسیب می‌بیند. عدم اعتماد بین گروه‌ها، ترس از انتقام و فقدان گفت‌وگو می‌تواند به محیطی منجر شود که در آن افراد احساس ناامنی روانی می‌کنند. این وضعیت می‌تواند پیوندهای اجتماعی را تضعیف کند و به انزوا، ترس و تنش‌های بالا در درون جوامع منجر شود. 
* ضرورت ابتکارات امنیت روانی
برای مقابله با این چالش‌ها و محافظت از سلامت روان، ضروری است استراتژی‌هایی برای تقویت امنیت روانی پیاده‌سازی شود. نمونه‌هایی از این استراتژی‌ها شامل تنظیم‌گری فضای رسانه و مطبوعات، ترویج آگاهی درباره سلامت روان، توسعه سامانه‌های حمایتی اجتماعی، تشویق مشارکت مردمی و بهبود دسترسی به مشاوران سلامت روان است. علاوه بر این، برنامه‌های آموزشی‌ای که بر تاب‌آوری، سواد رسانه‌ای و تفکر پویا تأکید می‌کنند، می‌توانند افراد را با ابزارهایی تجهیز کنند که به آنها کمک کند در دنیای پیچیده و پر از رسانه حرکت کنند. این ابتکارات نه‌تنها از امنیت روانی فردی حمایت می‌کنند، بلکه به تقویت یک جامعه قوی‌تر و تاب‌آور که قادر به انطباق با چالش‌ها باشد، کمک می‌کنند. 
* نتیجه‌گیری
امنیت روانی یک نیاز بنیادین است که فراتر از رفاه فردی می‌رود؛ امنیت روانی ستون فقرات یک جامعه شکوفاست. با اولویت دادن به امنیت روانی، جوامع می‌توانند فرهنگی از اعتماد، همکاری و تاب‌آوری ایجاد کنند که به نفع تمام مردم باشد. در دنیایی که فشارهای خارجی به طور مداوم در حال تحول است، جوامع باید بر ایجاد محیط‌هایی تأکید بیشتری داشته باشند که در آن امنیت روانی قابل دستیابی و پایدار باشد. از طریق استراتژی‌های سنجیده، آگاهی و حمایت‌های پیشگیرانه، جوامع می‌توانند افراد را محافظت و توانمند کنند و پایه‌ای برای ثبات و رشد ایجاد کنند.

Page Generated in 0/0097 sec