printlogo


کد خبر: 294608تاریخ: 1403/8/10 00:00
استقبال از خلبانان تیز و بز اسرائیل

فرمانده نیروی هوایی اسرائیل: آفرین خلبان. بهتون تبریک میگم شما باعث افتخار هستید که بدون هیچ صدمه‌ای ایران رو زدید و به اسرائیل برگشتید. 
-قربان اجازه هست...
+ چرا آنقدر ووول می‌خوری؟ صورتت چرا قرمز شده؟ زود باش تعریف کن ببینم کدوم اهداف مهم نظامی ایران و زدین؟
-قربان من یکم عجله دارم اگر اجازه بدید.....
+ اصلا یعنی کیف کردم یکی‌تون هم خش برنداشتید. زدین در رفتین، آفرین! 
-قربان اگر اجازه بدین من یه توکه پا برم... میام عرض می‌کنم خدمت‌تون.
+چه مرگته؟ بنال دیگه. چرا آنقد دست دست می‌کنی؟ یه کار تو عمرتون درست انجام دادینا! بترک بگو چیکار کردین تا به نتانیاهو گزارش بدم ترفیع درجه بگیریم همه‌مون.
- دستشویی دارم قربان استرس داشتم آخه.....
+ خبر مرگت. بیا برو بعد بیا تعریف کن نفله.
- دیگه حل شد قربان. دستور دادید بترکم منم ترکیدم. حالا گزارش رو مفصل عرض می‌کنم؛ عرضم به خدمت‌تون صد و خورده‌ای موشک زدیم، ایرانی‌ها یه جور سامانه عجیب و غریبی داشتن تا حالا من ندیده بودم. رگباری میزد. یعنی شما فک کن موشک از تو لوله جنگنده خارج نشده می‌زدش. یَک آتش بازی راه انداخته بود آدم بشینه تماشا کنه. فقط تونستیم یه عده رو خواب‌زده کنیم و  برای ناشتایی و اینا بیدارشون کنیم  که همینم موفقیت بزرگی بوده.
-خااااک تو سرت. یعنی نتونستین جایی رو بزنین؟
+ چراااا قربان! اونقدرام ضایع نیستیم دیگه.  
 یه جا بود که اونم آتش‌سوزیش مثل دود سیگار بود تا بیاد گُر بگیره طول کشید، زودم خاموش شد. دیدم فیلمش خوب درنمیاد مستند نکردم، در اوج خداحافظی کردم.

Page Generated in 0/0061 sec