شد از طنز این حمله آکنده ایران
در آرامش خود کُند خنده ایران
تو گویی مگس آمد و یک لگد زد
به پای سترگ دماوند ایران
تو گویی که موشی سر سوزنی زد
به پهلوی شیر برومند ایران
تو گویی که دونمایهای ریگی انداخت
به دامان نستوه الوند ایران
نلرزید از این هجمه نخل تناور
که همواره بودهست پاینده ایران
به هر تیر کز جانب خصم آمد
خروشید چون شیر غرنده ایران
نه چون گنبد آهنین، آبکش شد
شتک بر ستم زد پدافند ایران
خجل کرده عمریست هر دشمنی را
از این اقتدار برازنده ایران
به دشمنشناسی، به دشمنهراسی
که دیده به عالم همانند ایران؟
به یاری ایزد، به صهیون جانی
دهد پاسخی سخت و کوبنده ایران
در آسایشخویش هستیم مدیون
به جمع شهیدان دلبند ایران
سزاوار باشد که برخود ببالی
از این عزت ناب، فرزند ایران
ببیند بهزودی جهان، دورهای را
که نظم نوینی درافکنده ایران