printlogo


کد خبر: 294631تاریخ: 1403/8/10 00:00
یادداشت روز
حدود دولت؛ حاکمیت ملی و مرزهای سرزمینی

حمید ملک‌زاده*‌‌: سرانجام بعد از یک دوره قابل‌توجه از جنگ روانی، ارتش رژیم صهیونیستی بامداد شنبه هفته جاری در پاسخ به عملیات «وعده صادق2» به اهدافی در بخش‌هایی از محدوده سرزمینی جمهوری اسلامی ایران حمله کرد. از همان ساعات ابتدایی به اجرا درآمدن این عملیات نظامی، مجموعه‌های مختلفی از تحلیلگران سیاسی و نظامی در رسانه‌های رسمی و غیررسمی دنیا به تحلیل درباره ابعاد عملیات رژیم صهیونیستی پرداختند. اقدام موثر پدافند هوایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و انسجام و اعتمادبه‌نفس ملی در میان مردم در صدر اخباری بود که پیرامون این تهاجم شرورانه در سرتاسر جهان مخابره ‌شد. در این میان ‌غیر از برخی کارشناسان فارسی‌زبان که در مقام  بازوهای برون‌مرزی ارتش رژیم اشغالگر قدس فعالیت می‌کنند، تقریبا همه تحلیل‌ها بر تحقیر مضاعف رژیم و شکست عملیات نظامی آن علیه ایران تأکید می‌کردند. تا جایی که چه در میان ایرانیان و چه در مجامع غیرایرانی مجموعه‌ای از شوخی‌های گفتاری، نوشتاری و برخی تولیدات پیچیده‌تر در فضای مجازی، این نمایش ضعف در بازی حقارت رژیم را به تصویر کشیدند. در شرایطی که رسانه‌های حامی اسرائیل سعی می‌کردند ضمن بزرگ‌نمایی اقدامات رژیم علیه ایران، این نمایش ضعف را به دستاورد نظامی مهمی در میدان افکار عمومی تبدیل کنند، جریان دیگری که عموما به شکلی خودجوش و در میان شهروندان ایرانی و غیرایرانی رواج پیدا کرده بود، سعی می‌کرد حقارت موجود در این عملیات را برجسته کند. رهبر انقلاب در دیدار خانواده‌های شهدای امنیت، هم آن بزرگنمایی و هم این کوچک‌انگاری را مورد انتقاد قرار دادند و همه افراد را از آن برحذر داشتند. در این یادداشت تلاش می‌کنم به مسائلی درباره این موضوع بپردازم.
* حدود دولت؛ مسأله حاکمیت ملی
از مجموعه تصاویر و گزارش‌های رسمی به ‌دست ‌آمده درباره تهاجم چند روز گذشته به برخی سامانه‌های پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران، اینطور به نظر می‌رسد که اقدام اسرائیل عملا بسیار محدود و در نوع خودش ناموفق بوده است. باوجود این نباید از نظر دور داشته باشیم که این اقدامی علیه حاکمیت ملی و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران در مقام یک دولت است؛ اقدامی که هر چند کوچک یا هر چند ناموفق بوده باشد، باید آن را به ‌عنوان اقدامی خصمانه از طرف یک بازیگر خارجی علیه تمامیت جمهوری اسلامی ایران و عناصر بنیادین تشکیل‌دهنده آن بفهمیم. من پیش‌تر وقتی درباره معنای ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران می‌نوشتم به این موضوع اشاره کرده بودم که در آن اقدام اسرائیل عملا اصل حاکمیت ملی ایران را زیر سوال برده است. از این‌ جهت فرقی نمی‌کند کدام بازیگر خارجی، به چه بهانه‌ای و تا چه اندازه‌ای نسبت به اصل حاکمیت ملی و تمامیت سرزمینی ایران تعدی کرده است. نفس این اقدام موضوع بسیار مهمی است که در مجموعه تحلیل‌ها یا روایت‌هایی که ارائه می‌کنیم نباید نادیده گرفته شود. درست مثل وقتی که یک هواپیمای جاسوسی یا غیرجاسوسی نظامی یا غیرنظامی، یا یک کشتی تجاری یا غیرتجاری بدون طی‌ کردن ترتیبات قانونی یا بدون دلیل موجه بشردوستانه‌ای که به اطلاع مقامات رسمی در یک دولت خاص رسیده است از حدود سرزمینی دولت عبور می‌کند، در اینجا نیز باید این اقدام را به ‌عنوان تعدی خصمانه نسبت به حدود حاکمیتی ایران در نظر گرفت؛ موضوع بسیار مهمی که هم باید به‌‌درستی به اطلاع شهروندان برسد، هم باید در هر شکلی از موضع‌گیری سیاسی، یا اقدام دیپلماتیک در مرکز توجه مسؤولان امر و فعالان مختلف قرار بگیرد. از این ‌جهت نباید در ساز و کارهای مبتنی بر کوچک‌انگاری تهاجم رژیم صهیونیستی به برخی اهداف در جمهوری اسلامی ایران مشارکت کرد. 
* روایت غلط؛ اقدام ضعیف
در بالا و به طور خلاصه درباره دلالت‌های کوچک‌انگاری اقدام رژیم صهیونیستی علیه حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران نوشتم. در این بخش بنا دارم پیامدهای این کوچک‌انگاری را در افکار عمومی و روندهای تصمیم‌گیری پیرامون پاسخ مناسبی که باید در مقابل این اقدام شرورانه اتخاذ کرد مورد بررسی قرار دهم. کوچک‌انگاری به معنای نادیده‌گرفتن عمدی یا ناخودآگاه دلالت‌ها و معانی نهفته در پس یک عمل خاص است. این موضوع می‌تواند به‌ خودی ‌خود به ‌عنوان بخشی از عملیات روانی در روزهای بعد از دست‌ زدن به یک اقدام نظامی در نظر گرفته شود. برای اینکه منظور من را بهتر متوجه شوید باید به این مساله توجه کنید که هر فعلی، صورتی دارد که ما در برخورد اولیه و در مواجهه ابتدایی آن را می‌بینیم اما وقتی صحبت از افعال انسانی در میان باشد همه چیز به‌صورت فعل محدود نمی‌شود. 
در هر عملی یک معنا یا دلالت پیچیده‌تر را می‌شود شناسایی کرد که اهمیتی به ‌مراتب بیشتر از صورت ظاهری آن دارد. مثلا درباره موضوع پیشین کوچک‌انگاری باعث می‌شود تا موضوع تعدی دشمن خارجی به حاکمیت ملی و تمامیت سرزمینی نادیده گرفته شود. 
تا جایی که به موضوع افکار عمومی مربوط می‌شود، کوچک‌انگاری ممکن است از حساسیت افکار عمومی نسبت به تهاجم دشمن خارجی به کشور کاسته و انسجام و وحدتی را که به بسیج عمومی برای مقابله با دشمن خارجی یاری می‌رساند تضعیف می‌کند. این مساله همچنین می‌تواند در بلندمدت احساس تعلق شهروندان ایرانی به واحد سیاسی خود را به مخاطره بیندازد. کوچک‌انگاری در این زمینه در نهایت به غیرسیاسی شدن شهروندان منتهی خواهد شد.
در کنار همه اینها موضوع دیگری هست که باید به ‌صورت جدی‌تری مورد توجه قرار بگیرد. هر بار کوچک‌انگاری یا بزرگ‌نمایی در بنیان سیاست‌گذاری یا تصمیم‌گیری درباره موضوعات مختلف اثرگذار باشد، ممکن است سیاست‌های نادرست، در زمان نامناسب و به شکل ناکارآمد اتخاذ شود؛ سیاست‌ها و تصمیم‌هایی که به‌جای تأمین منافع دولت و ملت به این منافع اساسی آسیب‌هایی جبران‌ناپذیر بزند. در این زمینه باید به این نکته توجه کرد که بزرگنمایی ممکن است به ترسی غیرواقعی منجر شود؛ در حالی ‌که کوچک‌انگاری ممکن است ضرورت اقدام متناسب با وضعیت واقعی برای تحصیل منافع ملی را از بین برده یا ضرورت دست ‌زدن به اقدامات پیشگیرانه مناسب را در ذهن سیاست‌گذاران مخدوش کند. همچنین کوچک‌انگاری اقدامات دشمن ممکن است تصویر کلی از میدان سیاست درباره یک موضوع خاص را مخدوش کرده و از این‌ جهت در روند سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری اختلالاتی جبران‌ناپذیر را به وجود بیاورد.
پژوهشگر اندیشه‌های سیاسی *

Page Generated in 0/0041 sec