مصطفی نصری: روز گذشته وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس از حل مشکل رجیستری آیفون خبر داد. ستار هاشمی در این مطلب اعلام کرد: «مشکل رجیستری آیفون با تدبیر دولت وفاق، حمایت رئیسجمهور محترم و پیگیری فعالانه وزارت ارتباطات حل شد». این خبر به سرعت در فضای سیاسی - رسانهای کشور منتشر شد و واکنشهای مختلفی را به دنبال داشت. موضوع رجیستری آیفون در سالهای اخیر به یکی از مسائل حاد در ایران تبدیل شده بود و حل آن در نگاه بسیاری از مردم به معنای حل یکی از دغدغههای اصلی آنها تلقی میشود اما آیا این اتفاق واقعا میتواند نشانهای از مدیریت موفق در سایر زمینهها باشد یا فقط یک اقدام ظاهری ارزیابی میشود؟
* کسری بودجه و مسکن ملی در حاشیه رجیستری قرار نگیرد
رجیستری گوشیهای هوشمند، بویژه آیفون، مدتهاست به یکی از موضوعات مهم در فضای عمومی تبدیل شده است. با افزایش تقاضا برای این محصولات و مشکلاتی که در ثبت آنها وجود داشت، دولتها در تلاش بودند راهحلی برای کنترل و ساماندهی این بازار پیدا کنند تا همزمان میزان خروج ارز از کشور نیز مدیریت شود اما باید توجه داشت تمرکز بر این مساله این تلقی را به وجود نیاورد که دولت برای کارهای بزرگتر برنامهای ندارد و بنا دارد با اقدامات کوچک برای خود سرمایه اجتماعی ایجاد کند. موضوع رجیستری آیفون تنها یکی از چالشهایی است که در کشور وجود دارد. اگر به ۷۰ روز نخست عمر دولت نگاه کنیم، به وضوح میبینیم زمان زیادی صرف حل مسالهای شد که به نظر میرسد در مقایسه با چالشهای دیگر جامعه، از اهمیت کمتری برخوردار باشد. در واقع، این امر میتواند به نوعی نشاندهنده کمتوجهی به مسائل کلانتری باشد که همچنان حلنشده باقی ماندهاند. اکنون در حالی که دولت به رفع یک مشکل خاص پرداخته، کشور با مشکلات جدیتری در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دست و پنجه نرم میکند؛ مسائلی مانند بلاتکلیفی مسکن ملی و تورم و کسری بودجه از جمله چالشهایی است که نمیتوان آنها را با حل یک مشکل مقطعی جبران کرد. به عبارت دیگر، نمیتوان انتظار داشت با یک اقدام نمایشی، اعتماد مردم به نظام حکمرانی به طور یکجا بازگردد.
* تمرکز بر اقدامات نمایشی؛ آفت سرمایه اجتماعی
با پیگیری موضوعاتی همچون رجیستری آیفون، لزوما اعتماد عمومی به سیستم حکمرانی افزایش نمییابد. چه بسا تمرکز بیش از حد بر یک موضوع و به حاشیه راندن سایر مسائل که طبقات ضعیف جامه را پوشش میدهد، نتیجه عکس بدهد. اگر مردم ببینند وقت و منابع کشور در چنین موضوعاتی صرف میشود، در حالی که مشکلات اصلی و کلیدی بدون توجه باقی میماند، میتواند به کاهش سرمایه اجتماعی و فاصلهگیری مردم از دولت و نهادهای حکومتی منجر شود. مسالهای که باید به آن توجه شود، این است که حل یک مشکل مقطعی مانند رجیستری آیفون، تنها در صورتی موفق خواهد بود که به عنوان بخشی از یک استراتژی جامعتر برای حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور به کار گرفته شود. به عبارت دیگر، مردم خواستار حل مسائلی هستند که زندگی روزمره آنها را تحت تاثیر قرار میدهد و اگر این درخواستها برآورده نشود، حتماً نارضایتی و بیاعتمادی نسبت به دولت افزایش خواهد یافت. در واقع، دولت باید توجه بیشتری به مسائل کلانتری که زندگی روزمره مردم را تحت تأثیر قرار میدهد، داشته باشد. انتظار میرود اقدامات آینده دولت، نهتنها شامل حل مسائل مقطعی، بلکه بهبود وضعیت کلی کشور و ارتقای سرمایه اجتماعی باشد. تنها در این صورت است که میتوان به یک حکمرانی موفق و پایدار امیدوار بود.
* در استفاده از کلمه وفاق اسراف نشود
یکی از نکاتی که در گفتار برخی اعضای دولت دیده میشود این است که تلاش دارند همه اقدامات روزمره خود را وفاق معنا کنند. حتی در شرایطی که برخی انتصابات به طور واضح با رویکرد وفاق ملی که شعار دولت بوده در تناقض است، باز هم شاهدیم برچسب وفاق روی آن زده میشود. درباره اقدام مقطعی رجیستری آیفون هم شاهدیم وزیر ارتباطات ادبیاتی مشابه را استفاده کرده است. این موضع، وفاق را به کلمهای دمدستی تبدیل کرده که استفاده بیش از حد از آن خطر زوال معنایی را پیش روی مهمترین شعار دولت قرار داده و جلوهای شعاری به آن میبخشد. استمرار این رویکرد به تضعیف مفهوم وفاق منجر میشود، چرا که وفاق باید یک اصل عملی و موثر باشد، نه صرفا یک برند برای چسباندن روی همه اقدامات کوچک و بزرگ دولت!