printlogo


کد خبر: 294720تاریخ: 1403/8/13 00:00
درباره اشغال لانه جاسوسی
واکنش به تهدید وجودی

مصطفی نصری: بیانات دیروز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان در آستانه ۱۳ آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، بار دیگر اهمیت تاریخی و استراتژیک اشغال سفارت آمریکا در تهران را یادآور شد. معظم‌له با تاکید بر اینکه مساله لانه جاسوسی نمی‌تواند مورد سوال و تردید قرار بگیرد، بیان کردند: «سفارت آمریکا صرفا یک محل تحرک دیپلماتیک و اطلاعاتی صرف نبود، بلکه ستاد برنامه‌ریزی برای تحریک داخلی علیه انقلاب و نابود کردن انقلاب و حتی تهدید جان مبارک امام بزرگوار بود». در پاسخ به منتقدان داخلی و خارجی که مدعی هستند اشغال لانه جاسوسی منجر به تشدید دشمنی‌های آمریکا با ایران شد، باید این واقعیت تشریح شود که ماجرای تسخیر لانه جاسوسی و اقدامات ایران پس از آن، با درک صحیح از شرایط آن دوران و تهدیدهای موجودیتی علیه انقلاب اسلامی، روشن‌تر می‌شود. این اقدام به ‌عنوان واکنشی به تهدیدها و اقدامات گسترده آمریکا برای براندازی انقلاب بوده است. اشغال لانه جاسوسی در مقایسه با واکنش‌هایی که در سایر کشورها به کودتاها و مداخلات مشابه رخ داده است، نه‌تنها تنش‌زا محسوب نمی‌شود، بلکه نشان‌دهنده تدبیر و ملاحظات ایران برای تداوم نیافتن تنش در مواجهه با یک دشمن تجربه‌شده است.
* دعوای ایران با آمریکا را کاخ سفید شروع کرد
افراد بسیاری در سال‌های اخیر تلاش کرده‌اند روایت‌های متفاوتی از ماجرای تسخیر سفارت آمریکا ارائه دهند و حتی این رویداد را به عنوان عامل اصلی تنش میان ایران و آمریکا مطرح کنند اما رهبر معظم انقلاب در بیانات‌شان بارها تأکید کرده‌اند این خصومت‌ها پیش از انقلاب و حتی پیش از اشغال سفارت آغاز شده بود. ماجرای کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ نقطه عطفی در تاریخ تقابل ایران و آمریکا به شمار می‌آید. در این کودتا، دولت قانونی محمد مصدق با همکاری سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) و حمایت بریتانیا سرنگون شد. این رویداد منجر به تقویت حکومت شاه و افزایش وابستگی ایران به غرب بویژه آمریکا شد. تأسیس سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) و حمایت‌های گسترده نظامی و اقتصادی آمریکا از حکومت پهلوی از دیگر نمونه‌های مداخله آمریکا در امور ایران بود. ساواک که به نماد سرکوب سیاسی در ایران تبدیل شد، با کمک مستقیم و غیرمستقیم ایالات متحده تأسیس و آموزش دید تا اعتراضات مردمی و مخالفان رژیم شاه را سرکوب کند. این اقدامات بتدریج به افزایش نفرت عمومی نسبت به دخالت‌های خارجی و حمایت از انقلاب اسلامی منجر شد.
* آمریکا صرفا تنش‌زایی نکرد، به موجودیت جمهوری اسلامی حمله کرد
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷، نگرانی‌های آمریکا نسبت به از دست دادن نفوذ خود در ایران افزایش یافت. به ‌رغم پیام‌های مداراگونه حضرت امام خمینی در روزهای منتهی به انقلاب که به ‌طور مشخص فرمودند «وقتی واشنگتن از حمایت شاه و دولت بختیار دست بردارد، همه عداوت‌ها نسبت به آمریکا از میان خواهد رفت»، آمریکا از سیاست‌های مداخله‌جویانه خود دست نکشید و در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب، به توطئه‌های متعددی برای براندازی نظام تازه‌تأسیس جمهوری اسلامی دست زد. یکی از مهم‌ترین تلاش‌های آمریکا، کودتای نوژه بود. این کودتا که سال ۵۹ طراحی شد، قرار بود با مشارکت تعدادی از افسران نظامی ایران و حمایت‌های اطلاعاتی و مالی آمریکا انجام شود و به سرنگونی نظام جمهوری اسلامی منجر شود. همچنین ماجرای دستگیری صادق قطب‌زاده، یکی از افراد مطرح انقلاب، به اتهام توطئه برای ترور حضرت امام و سرنگونی نظام، نمونه دیگری از برنامه‌های براندازانه آمریکا در سال‌های ابتدایی انقلاب بود. این موارد نشان می‌دهد اقدامات آمریکا تنها به تهدیدهای سیاسی و اقتصادی محدود نبود، بلکه قصد داشت به ‌طور فیزیکی و مستقیم انقلاب اسلامی را نابود کند. این اقدامات نشان می‌دهد تسخیر سفارت آمریکا در تهران، نه یک اقدام کنشی، بلکه واکنشی به تهدیدهای مکرر و اقدامات خصمانه آمریکا بود.
* پاسخ به اقدامات ضدموجودیتی در همه جا غیر از ایران خونین بوده است
اشغال سفارت آمریکا به‌ عنوان ستاد عملیات‌های ضدانقلاب و نه یک مکان دیپلماتیک، اقدامی ملایم و محاسبه‌شده بود. برخلاف تصورات موجود، ایران پس از اشغال سفارت و دستگیری کارکنان آن، تمام آنان را زنده تحویل داد و تلاش کرد از تنش‌های بیشتر جلوگیری کند. این در حالی بود که اگر تهدید موجودیتی برای یک کشور دیگر وجود داشت، واکنش‌ها می‌توانست به مراتب شدیدتر باشد.
برای درک این امر می‌توان اقدامات ضدبشری رژیم صهیونیستی را در ذهن مرور کرد که تمام قواعد بین‌المللی و دیپلماتیک را زیر سوال برد و اماکن نظامی از جمله سفارت ایران در دمشق را نیز هدف قرار داد. همچنین می‌توان به درگیری‌های نظامی و کودتاهایی که آمریکا با هدف براندازی در نیکاراگوئه، کوبا و شیلی سازماندهی کرده بود اشاره کرد. در این کشورها، تلاش‌های آمریکا به درگیری‌های خونین و واکنش‌های شدید و سرکوب‌گرانه منجر شد اما ایران با وجود تعداد بالای کودتاهای طراحی‌شده در کوتاه‌ترین زمان پس از انقلاب، با تدبیر و ملاحظه عمل کرد تا شرایط به تنش حداکثری کشیده نشود؛ با این وجود آمریکا پا را فراتر گذاشت و رژیم بعث را برای حمله به ایران تشویق و تجهیز کرد. آمریکا با توجه به سابقه دخالت‌های مستقیم و غیرمستقیم در امور ایران و طرح‌های متعدد برای کودتا و براندازی، خود عامل ایجاد تنش‌های پی‌درپی بود. 
بنابراین اشغال سفارت تنها واکنشی طبیعی به این تهدیدهای مداوم بود که به جای تشدید تنش‌ها، نوعی پیام هشدارآمیز به آمریکا و سایر قدرت‌های خارجی بود. در واقع، این اقدام نه تنها عامل افزایش تنش نبود، بلکه تلاش ایران برای مهار اقدامات خصمانه و جلوگیری از تبدیل کشور به صحنه درگیری‌های شدیدتر بود. 
فهم واقعی از شرایط آن دوران نیازمند درک این واقعیت است که جمهوری اسلامی با تهدید موجودیتی مواجه بود و هر گونه سهل‌انگاری می‌توانست به نابودی آن منجر شود.

Page Generated in 0/0068 sec