printlogo


کد خبر: 294734تاریخ: 1403/8/14 00:00
یادداشت روز
چرا حزب‌الله می‌تواند اینقدر تلفات بگیرد؟

مهدی گرگانی: 34 روز از آغاز تهاجم زمینی ارتش صهیونیستی به جنوب لبنان می‌گذرد. ارتش اشغالگر در تاریخ یکم اکتبر (10 مهر) به امید به دستیابی به اهداف اعلامی خود، 5 لشکر را روانه مرز شمال فلسطین اشغالی کرد؛ بعدها یک تیپ نظامی نیز به آنها اضافه شد اما این روزها محافل امنیتی و سیاسی صهیونیستی از آتش‌بس و توقف عملیات سخن می‌گویند. این محافل اذعان دارند نبرد با حزب‌الله کاملا برخلاف برنامه‌ها، طرح‌ها و پیش‌بینی‌ها پیش رفته است. همان‌طور که ذکر شد، رژیم صهیونیستی ۵ لشکر نظامی شامل ۷۰ هزار نیروی مجهز به انواع مختلف تسلیحات، از جمله صدها تانک «مرکاوا» و پهپادهای شناسایی و پشتیبانی هوایی 24 ساعته را به کار گرفته است اما واقعیات میدانی به دور از هر گونه شعار و ادعا، صحنه نبرد را کاملا به نفع حزب‌الله نشان می‌دهد. 
اتاق عملیات مقاومت اسلامی لبنان روز جمعه در گزارشی اعلام کرد طی درگیری‌های مرزی 100 نظامی اشغالگر را هلاک و 900 نفر را مجروح کرده است؛ 42 دستگاه تانک مرکاوا نیز منهدم شده‌اند. منابع صهیونیست از جمله روزنامه یدیعوت آحارانوت در گزارش روز شنبه خود نیز به‌ رغم سانسور شدید اخبار نظامی، هلاکت 37 نظامی را طی ماه اکتبر تأیید کردند. 
«نابودی زیرساخت‌های حزب‌الله در مجاورت مرز»، «ایجاد منطقه حائل به عمق 5 کیلومتر»، «بازگشت ۱۰۰ هزار شهرک‌نشین آواره‌شده به شهرک‌های شمال» و «انهدام توانایی حزب‌الله برای شلیک موشک» مهم‌ترین اهداف تهاجم زمینی اعلام شده بود که صحنه فعلی جنگ شکست کامل این اهداف را نشان می‌دهد. 
اما دلیل ناکامی ارتش صهیونیستی در مصاف با رزمندگان حزب‌الله چیست و چه عاملی باعث شده است رسانه‌های عبری‌زبان به شکل روزانه اخبار تلفات گسترده ارتش صهیونیستی را در مرز لبنان مخابره کنند؟ در واقع حزب‌الله چگونه می‌تواند از ارتش اشغالگر تلفات زیادی بگیرد؟ 
چند عامل اصلی در این امر دخیل است. از عوامل جغرافیایی و توپوگرافی منطقه نبرد تا عوامل روانی نیروهای درگیر ۲ طرف، شرایط میدانی را به نفع مقاومت کرده است. 
در ابتدا باید گفت ورود ارتش صهیونیستی به جنوب لبنان، کاملا با «دکترین دفاعی حزب‌الله برای هرگونه نبرد زمینی» مطابقت دارد. مسأله «دفاع» در علوم نظامی «انتظار کشیدن برای دستیابی به بهترین فرصت در شرایط متغیر با در نظر گرفتن همه احتمالات جهت ضربه به دشمن» معنا می‌شود. بر اساس این راهبرد، مقاومت لبنان از دفاع انعطاف‌پذیر بهره می‌برد، رزمندگان حزب‌الله با تسلط بر منطقه نبرد، حتی در مواردی به دشمن اجازه پیشروی تا نقطه از پیش تعیین‌شده را می‌دهند، سپس از کمین خارج شده، ناگهان ظاهر می‌شوند، نظامیان صهیونیست را در تله آتش سنگین گرفتار می‌کنند و به مخفیگاه‌های خود بازمی‌گردند. 
مسأله قابل توجه این است: رزمندگان حزب‌الله بویژه تیپ رضوان سال‌های سال است خود را برای نبرد در این منطقه آماده کرده‌اند، تپه به تپه و دره به دره را بارها بالا و پایین رفته‌ و متر به متر منطقه را می‌شناسند و انواع تاکتیک‌های دفاعی و تهاجمی را تمرین کرده‌اند. بر همین اساس عنصر غافلگیری برای رزمندگان مقاومت معنایی ندارد و بالعکس غافلگیری از مهم‌ترین ابزارهای در دست حزب‌الله علیه مهاجمان اشغالگر به شمار می‌رود. 
علاوه بر ماهیت محیط درگیری، حزب‌الله طی سال‌های متمادی با حفر تونل، سنگر‌های مخفی و ذخیره‌سازی سلاح در نقاط سری، بیش از پیش محیط را به نفع خود رقم‌ زده است. شرایط جغرافیایی منطقه هم برای تیپ‌های زرهی دشمن، بزرگ‌ترین مانع به شمار می‌رود، به طوری که ارتش اشغالگر برای اشغال هر بلندی و تپه‌ای تنها مجبور است از پیاده‌نظام بهره ببرد. 
نکته دیگر در چرایی تلفات گستره ارتش صهیونیستی به خستگی نیروهای اشغالگر و در مقابل آمادگی کامل رزمندگان حزب‌الله بازمی‌گردد. تمام ۵ لشکر گسیل‌شده به جنوب لبنان، پیش از آن در غزه حضور داشته‌ و بشدت فرسوده شده‌اند. بسیاری از نیروهای مهاجم علاوه بر خستگی، از لحاظ روانی نیز بشدت تحلیل رفته‌اند؛ جنگ شهری غزه، موجب پدیدار شدن موارد بی‌سابقه‌ای از بیماری‌های روحی ـ روانی در میان نظامیان اشغالگر شده است. هزاران نظامی صهیونیست پس از بازگشت از غزه در مراکز روان‌درمانی تحت معالجه قرار گرفته و عارضه «PTSD» (اضطراب و استرس پس از حادثه) گریبانگیر آنها شده است. طبق آمار رسمی ارتش اشغالگر که به شدت با سانسور و ملاحظات نظامی، امنیتی و اجتماعی اعلام می‌شود، تا ماه مه، 10 نظامی بازگشته از غزه خودکشی کرده‌اند، به ‌طوری که «آهارون برگمن» دانشمند سیاسی در کالج کینگ لندن که ۶ سال در ارتش اسرائیل، از جمله در جنگ لبنان در سال ۱۹۸۲ حضور داشته، در مصاحبه با شبکه سی‌ان‌ان گفت: «جنگ غزه مانند هیچ جنگ دیگری که اسرائیل انجام داده، نیست».
روزنامه هاآرتص در گزارشی در ماه جولای نوشت: هیچ یک از نظامیان حاضر در غزه، دیگر آن فرد سابق نخواهد شد. 
اکنون تصور کنید تمام نظامیان صهیونیست درگیر در جنوب لبنان، با چنین روحیات جامانده از غزه به مصاف رزمندگانی رفته‌اند که در اوج روحیه و بر اساس مفهوم والای شهادت و معنای «احدی الحسنیین» می‌جنگند: «اگر شهید شوند سعادتمند و اگر پیروز شوند، مفتخر خواهند بود»؛ آنها از مرگ نمی‌ترسند و همزمان حس قوی انتقام خون‌های پاک بزرگان مقاومت بویژه رهبر بی‌نظیرشان آیت‌الله شهید سیدحسن نصرالله بزرگ، درون‌شان شعله‌ور است.

Page Generated in 0/0076 sec