رضا رحمتی: 40 روز از شهادت سیدحسن نصرالله میگذرد و حزبالله کماکان در حال نبرد با اسرائیل است. بعد از شهادت سیدحسن نصرالله، نتانیاهو با سرمستی خود را به دوربین رساند و اعلام کرد. حذف نصرالله باعث ترغیب بازگشت آوارگان صهیونیست به خانههای خود در شمال اسرائیل میشود اما آیا اسرائیل بعد از شهادت سید مقاومت به اهداف خود در صحنه نبرد رسیده است؟
1- شهادت نصرالله
حمله به ضاحیه جنوبی بیروت در روز 6 مهر 1403 که منجر به شهادت و زخمی شدن صدها نفر از جمله چند زن و کودک شد، خبری شوکهکننده را به خروجی رسانهها مخابره کرد؛ شهادت سیدحسن نصرالله. این چندمین بار بود که اسرائیل رهبر حزبالله لبنان را مورد سوء قصد قرار میداد. سالهای 2004، 2006 و 2011 نیز نیروهای اسرائیل تلاش کرده بودند سید مقاومت را به شهادت برسانند. شهادت نصرالله اگرچه ضایعه بزرگی برای محور مقاومت بود و جبران این فقدان بسادگی امکانپذیر نخواهد بود اما از نظر استراتژیک و وضعیت سیاسی و نظامی نبرد با اسرائیل، اینک که 40 روز از این اتفاق میگذرد، باید دید آیا آنچه اسرائیل و نتانیاهو در سخنرانی بعد از شهادت نصرالله گفتند، جامه عمل پوشیده است یا خیر؟
2- تاخیر در پاسخ متناسب به اسرائیل، زمینه شهادت نصرالله؟
آیا شهادت نصرالله حاصل تاخیر در پاسخ ایران به اقدامات تجاوزکارانه مکرر اسرائیل بود؟ آیا اگر عملیات «وعده صادق 2» زودتر انجام میشد، شاهد شهادت نصرالله نبودیم؟ آیا همانطور که پزشکیان رئیسجمهور گفت، اگر «ادعاهای سران آمریکا و کشورهای اروپایی که در ازای عدم پاسخ ایران به ترور شهید هنیه وعده آتشبس میدادند، تماما دروغ بود و فرصت دادن به چنین جنایتکارانی صرفا آنها را در ارتکاب جنایات بیشتر جریتر خواهد کرد»، مورد پذیرش قرار نمیگرفت و پاسخ بموقع به شهادت هنیه داده میشد و ایران به وعده واهی «آتشبس در غزه» امید نمیبست، اسرائیل با محاسبه دقیق از نیات و اراده ایران و بازگشت عوامل بازدارندگی، به این اقدام دست نمیزد؟ اینها پرسشهایی است که بخش زیادی از آنها بیپاسخ باقی خواهد ماند.
3- وضعیت جبهه مقاومت
نتانیاهو بعد از شهادت آیتالله نصرالله و به زعم خودش با خطاب قرار دادن «مردم ایران» گفته بود: «عروسکهای رژیم ایران یکی پس از دیگری از بین میروند. به سرنوشت محمد ضیف (رهبر نظامی حماس) و حسن نصرالله (رهبر حزبالله) نگاهی بیندازید. هیچ جایی در خاورمیانه نیست که دست اسرائیل به آن نرسد و ما برای حفاظت از شهروندانمان به هر جا خواهیم رفت». منظور او از این جمله که «هیچ جایی در خاورمیانه نیست که دست اسرائیل به آن نرسد»، تهدید مستقیم مقامات ایران بود. اسرائیل تا حدی سطح تولید خشونت را بالا برده بود که برخی رسانههای وابسته به اسرائیل مستقیما مقامات عالی ایران از جمله رهبر انقلاب را تهدید به شهادت میکردند. در روزهای نخست بعد از شهادت آیتالله سیدحسن نصرالله، حتی جبهه مقاومت متاثر از فقدان رهبر مقاومت لبنان قرار گرفته بود. به مرور اما اعتماد به نفس در محور مقاومت ایجاد شد و انتخاب جانشین سیدحسن نصرالله، یعنی شیخ نعیم قاسم، دوباره سیستم سیاسی و سازمان رزم حزبالله را تقویت کرد.
4- توان سیاسی حزبالله
تاثیر حزبالله با درایت رهبر شهیدش که یکی از مهمترین نیروهای تاثیرگذار سیاسی در صحنه سیاسی لبنان به شمار میرفت، بر معادلات سیاسی لبنان و تلاش برای ایجاد یک دولت متمرکز قوی، دستگاه قانونگذاری و ... در صحنه سیاسی لبنان دستاوردهای کمتری نسبت به توان رزم حزبالله نبود. یکی از مسائلی که بعد از شهادت نصرالله اتفاق افتاد، بیم تضعیف جایگاه سیاسی حزبالله بود. بعد از شهادت نصرالله، با فضاسازی رسانههای عربی کشورهای حاشیه خلیجفارس و رسانههای غربی تلاش میشد اینگونه وانمود شود حزبالله به پایان عمر سیاسی خود رسیده است و دیگر جایی در صحنه سیاسی لبنان ندارد. به همین دلیل برخی مقامات لبنانی با ادامه نبرد نظامی حزبالله با اسرائیل به مخالفت پرداختند و دائم صحبت از دور شدن نیروهای رزم حزبالله از رودخانه لیتانی میکردند. این موضوع حتی بعد از شهادت سید هاشم صفیالدین بیشتر نیز دنبال شد. اسرائیل تمام فضای سیاسی را اخبار عواقب فقدان کادر رهبری و رهبران میانی حزبالله پر کرده بود و تلاش میکرد شیرازه سیاسی حزبالله را از هم بپاشاند. با این حال بعد از انتخاب دبیرکل جدید حزبالله، شیخ نعیم قاسم و سخنرانی ایشان، گویی روند سیاسی در لبنان دچار تغییرات اساسی شد. ایجاد یک روح جدید بر کادر رهبری حزبالله و سخنرانی شیخ نعیم قاسم سبب شد برخی رسانههای غربی اذعان کنند «شیخ نعیم قاسم بهترین انتخاب برای جانشینی سیدحسن نصرالله بوده است». بعد از سخنرانیهای شیخ قاسم این فضا به رسانههای عربی نیز تسری یافت. روزنامه رایالیوم در این خصوص نوشت: «شیخ نعیم قاسم به سبک شهید سیدحسن نصرالله، اسرائیلیها را خطاب قرار داد و از روش شهید نصرالله برای ایجاد و تداوم نگرانی در میان اشغالگران استفاده کرد. شیخ نعیم قاسم از صلابت حزبالله با وجود حملات شدید به آن سخن راند و اعلام کرد حزبالله توان خود را احیا کرده است». بنابراین به رغم تصور رژیم اسرائیل مبنی بر اینکه شهادت آیتالله نصرالله سبب خواهد شد تاثیر حزبالله در تحولات سیاسی لبنان از بین برود، اگرچه این اتفاق برای مقاومت لبنان خسارتبار بود اما ظرف یک ماه مقاومت توانست وضعیت سیاسی خود را بازیابی کند و ضمن کسب اعتماد به نفس سیاسی دوباره، توانست توازن سیاسی خود را هم در لبنان و هم در مواجهه با رژیم اسرائیل به دست آورد.
5- توان رزم حزبالله
حزبالله همچنین در روزهای بعد از شهادت نصرالله از نظر نظامی نیز صحنه نبرد را رها نکرده است. به تعبیر «ایز الدویری» کارشناس نظامی «حزبالله توازن تاکتیکی و عملیاتی خود را بازسازی کرده است». 2 یگان «نصر» و «عزیز» وابسته به حزبالله، مأموریت مدیریت دفاع در منطقه جنوب رودخانه لیتانی را با کارایی بر عهده دارند. این کارشناس امور استراتژیک خاطرنشان کرد حزبالله با نمایش پایگاه «عماد ۵» قصد داشته دیدگاهی مشخص درباره استفاده از موشکهای پیشرفته ارائه دهد و این اقدام را «مظهری از بازسازی توازن» دانست. انتشار ویدئوی حزبالله از تاسیسات پرتاب موشک «عماد ۵»، انتشار تصاویر از موقعیتهای زیرزمینی و تاسیسات دیگر حزبالله، به همراه اظهار نگرانیهای رژیم اسرائیل از «پهپادهای حزبالله» از جمله دیگر مواردی است که نشاندهنده بازیابی توان رزم حزبالله است. در هر یک از حملات گسترده حزبالله به رژیم اسرائیل «2 میلیون شهرکنشین صهیونیست وادار به پناه بردن به پناهگاهها میشوند». به این موضوع میتوان توانایی اطلاعاتی حزبالله را نیز افزود. حزبالله توانسته از پهپادهای خود برای نفوذ به اعماق استراتژیک اسرائیل استفاده کند و «بانک اطلاعات» گستردهای را جمعآوری کند. بسیاری از صنایع نظامی اسرائیل را هدف قرار داده و به گفته الدویری پایگاههای اطلاعاتی - نظامی «گلیلوت»، «بلماخیم»، «شراگا»، «سنت جین» (شمال عکا)، «مسگاف» (شمال شرق حیفا)، «رامات دیوید» (جنوب شرق حیفا) و «زوفولون (صنایع نظامی)» (شمال حیفا) را هدف قرار داده است.
6- تشدید آتش انتقام در حزبالله
شهادت آیتالله سیدحسن نصرالله همچنین سبب شد نبرد نظامی 2 طرف (مقاومت و رژیم اسرائیل)، ابعاد ایدئولوژیکتری هم به خود بگیرد. مبارزان جوان اینک با یاد و خاطر اسطوره مقاومت و رهبر شهید خود مبارزه میکنند و این آتش انتقام را فزونی بخشیده است. بنابراین شهادت نصرالله اگرچه خسارت بزرگی برای جبهه مقاومت بود، موضوعی که بسادگی قابل جبران نخواهد بود اما نتوانسته توازن سیاسی و نظامی را به نفع اسرائیل تغییر دهد. برخلاف اظهارات نتانیاهو مبنی بر اینکه حذف نصرالله باعث ترغیب بازگشت آوارگان شمال اسرائیل به خانههایشان میشود، شهادت نصرالله نه تنها نتوانست مناطق شمال را «امن» نگه دارد تا 100 هزار ساکن شمال سرزمینهای اشغالی به خانههای خود بازگردند، بلکه قدرت رزم حزبالله را فزونی هم بخشید و حالا با هر حمله گسترده حزبالله 2 میلیون صهیونیست مجبور به ترک خانههای غصبی و رفتن به سمت پناهگاه میشوند. در عین حال شهادت نصرالله آتش انتقام را در محور مقاومت شعلهورتر کرده است. همانطور که داغ از دست دادن سردار شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی هیچ گاه التیام نمییابد، برای لبنانیها هم داغ شهادت رهبر شان از یاد نخواهد رفت و انگیزه نبردهای بعدی خواهد شد. پرچم حزبالله و تصویر رهبر شهید آن هنوز هم در جنوب لبنان بر افراشته است و کابوس اسرائیلیهاست.