بنیا ابراهیمنژاد: در نبردی نابرابر، استقلال و پرسپولیس، ۲ قله همیشه رفیع فوتبال ایران، بار دیگر زیر سنگینی ثروت و امکانات رقبای خود پا پس کشیدند. تیمهای رقیب سبکبار، با سرمایههای سرشار و دستهای پر، در میدان آسیا میتازند و هر رقیبی را از سر راه برمیدارند. آنها با خرید ستارگان روز فوتبال جهان و تجهیز زیرساختهایی که از دل نفت برمیخیزد، فوتبال را از حالت یک ورزش ساده به صنعتی عظیم و جذاب بدل کردهاند. در حالی که فوتبال ایران، گرفتار دام مشکلات و کمبودها، از چمنهای خشک و امکانات فرسوده، تا نداشتن حق پخش تلویزیونی، از دور شاهد این قدرتنماییهاست، روان جوان ما این تفاوتها را میبیند و باید مدیران زنگ خطر را بشنوند. برانکو ایوانکوویچ زمانی گفت: «فوتبال ایران در سراشیبی آماتور شدن است» و چه راست گفت! در حالی که رقبای آسیایی به قلههای حرفهایگری نزدیکتر میشوند، فوتبال ایران با چالشهای ابتدایی روبهرو است. ما اینجا حتی زمین تمرین مناسب نداریم، چمنی که بازیکنانمان بر آن گام بگذارند و توان خود را به رخ بکشند، زیر پایشان خشک و بیروح است. اینجاست که تفاوتها آشکار میشود و زخمهای کهنه فوتبال ایران نمایان میشود؛ زخمی که هر روز عمیقتر میشود و رقبای ما را به اوج میرساند. حق پخش تلویزیونی، گمشده بزرگ فوتبال ایران، کلیدی است که میتواند درهای رونق را بگشاید، اما آن هم از دسترس دور است. این در حالی است که رقبای ما، با درآمدهای کلان از پخش تلویزیونی و حمایتهای مالی وسیع، همچون عقابان آسمان، در صحنه رقابت پرواز میکنند. استقلال و پرسپولیس، ۲ بال پرتوان فوتبال ایران، زیر سایه این امکانات و ثروت رقبا به زمین کشیده شدهاند. امروز ما تنها با قلبهای پرشور و افتخار به گذشتهای که روزی غرورمان بود، در برابر تیمهایی میایستیم که هر روز قویتر میشوند. البته از حیث جمعیت و کثرت استعداد، ما دست بالا را داریم اما این کافی نیست. اگر مدیران این خاک، به فکر نجات فوتبال ایران هستند، باید زیرساختها را دوباره برپا کنند، حق پخش تلویزیونی را به جریان بیندازند و فوتبال را از اسارت کمبودها رها کنند. این فوتبال به درختی خشک در دل کویر میماند که در انتظار جرعهای آب است؛ جرعهای که میتواند او را بار دیگر به شکوه و سرزندگی بازگرداند. در میان توفان سرمایههای عظیم رقبای جنوب خلیج فارس، اگر زیرساختها، چمنها، استادیومها و امکانات ابتدایی فراهم نشود، استقلال و پرسپولیس همچنان سقوط خواهند کرد و این ۲ غول، زیر سایه سنگین ابرقدرتهای جدید منطقه، افول خواهند کرد. آنچه در زمین الهلال رخ داد برای ما درد داشت. کاش مدیران بالادستی موضوع فوتبال را جدی بگیرند. لازم نیست همانند سعودی گردش مالی یک میلیارد دلاری داشته باشیم اما شما زیرساخت اولیه را بساز، تا ببینی چطور دهها طارمی و آزمون از شن شمالی خزر تا خاک داغ خلیج فارس همچون مروارید در دل صدف متولد میشود. ما یک نقطه برتر داریم؛ جمعیت ۹۰ میلیون نفری. قدر این داشته را بدانید. ما هم ثروت داریم هم استعداد. فقط مدیریت کنید و بگذارید با گسیل بحث حق پخش تلویزیونی این فریبنده زیبا ققنوسوار از دل خاکستر خویشتن پرواز کند.