عبدالله دارابی: استقلال «پیتسو موسیمانه» نخستین بردش را دشت کرد؛ همان نیاز مبرمی که سرمربی بدان اشاره کرده بود ولی با دستان خالی و اتکا به جوانها.
موسیمانه از سر اجبار و مقداری هم اعتقاد، برابر مس رفسنجان به جوانان میدان داد؛ ابوالفضل زمانی که نخستین تجربه حضورش را با نمایشی خوب برابر الهلال پشت سر گذاشته بود، در دومین حضورش پیامآور شادی آبیها شد و امیرعلی صادقی که زمان مجیدی، ساپینتو و نکونام، فقط بازیهای دوستانه را تجربه میکرد، این بار فرصت فیکس شدن در بازیای رسمی را پیدا کرد و سیدمجتبی هاشمینسب (بازیکن آکادمی) نیز که تا چند روز قبل حضور در ترکیب بزرگسالان استقلال، رویایش محسوب میشد، نخستین یار تعویضی استقلال بود که دقیقه ۱۲ بازی جایگزین کاکوتا شد.
آبیپوشان پس از ۵ هفته باخت در لیگهای برتر و نخبگان به پیروزی رسیدند، آن هم در شرایطی که خیل مصدومان را در جمع خود میدیدند. آنها برابر تیمی به برتری رسیدند که پارسال در مسیر قهرمانی لیگ برتر متوقفشان کرده بود و در جام حذفی هم در همان بازی نخست استقلال، آبیها را حذف کرد. شاگردان موسیمانه در این بازی از نظر تصاحب توپ، تعداد پاس و کارهای گروهی مقهور حریف رفسنجانی شدند ـ و سرمربی نیز به بازی بد تیمش اذعان کرد ـ ولی نتیجه را از آن خود کردند. جدا از نحوه بازی استقلالیها، نکته رضایتبخش برای آنها کسب ۳ امتیاز مبرم و حضور جوانان در میدان بود اما در این موضوع نیز نباید دچار اغراق شد؛ آفتی که همین جوانان بویژه ابوالفضل زمانی را که در این ۲ بازی خوب، مستعد و امیدوارکننده ظاهر شده است، یقینا تهدید خواهد کرد. غرور، اشباع شدن و توقف در مسیر پیشرفت، یعنی سوختن و محو شدن؛ آفتی که برخی سرمایههای مستعد فوتبالمان را به قهقرا کشاند.
در این بازی رگههایی از تغییر و بهبود فنی در استقلال دیده شد؛ خط دفاع پس از هفتهها انسجام خوبی را به نمایش گذاشت، در برابر حملات حریف نسبت به قبل استحکام بهتری داشت و نخستین کلینشیت آبیپوشان در روزی که از وجود برخی یاران اصلی محروم بود، به ثبت رسید. تکگل استقلال نیز روی کار گروهی خوب و با ۳ ضربه به توپ حاصل شد. با مراجعه به تصاویر بازی، به لحظه تصاحب و ارسال زکیپور دقت کنید؛ از حرکات اضافی سابق وی خبری نبود و به جای آن، یک ارسال بموقع و تند و تیز را شاهد بودیم، ضمن اینکه حضور و جاگیری درست زمانی و تکضرب دقیق وی نیز قابل توجه بود. البته اینها از موارد ابتدایی برای یک تیم بزرگ است ولی از بس کمتر در فوتبالمان چنین حرکاتی میبینیم و گویا بازیکنانمان فراموششان میکنند، قابل توجه میشود! به خاطر همین فراموشیهاست که موسیمانه مجبور است در کنار خط آموزش پاس، نحوه حرکت و حتی پرتاب اوت را هم به بازیکنانش یاد بدهد.
فعلا حال و روز استقلال رو به راه نشده است و تا آن روز، سرمربی آفریقایی کار سختی در پیش دارد؛ مشکلات بدنی و روحی ـ روانی، کمبود بازیکن، محدوده زمانی برای اصلاح ساختار تیمی، جوانانی که به قول موسیمانه باید اول دید به درد حضور در ترکیب استقلال میخورند و امتیازات از دست رفته تا به این جای کار، از سختیهای کار او است.
فعلا درستترین کار و تنهاترین راه، فرصت دادن به سرمربی و فراهم کردن شرایط برای او است تا بتواند ایدههایش را در تیم جا بیندازد و البته نباید از بها دادن وی به آکادمی استقلال (مقوله فراموش شده و شاید بیارزش نزد اغلب مربیان داخلی و حتی خود باشگاهها) بسادگی گذشت؛ موضوعی که هم قابل تقدیر است و هم شایسته اعتنا و بذل توجه اساسی.