دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ کل کشور: تبصره ۳ نفت و روابط مالی آن با دولت»، به چالشهای ناترازی انرژی در کشور پرداخته است. بر اساس این گزارش، کشور با ناترازیهای گستردهای در حاملهای انرژی مانند گاز طبیعی، برق و بنزین روبهرو است. سال ۱۴۰۱ میزان ناترازی گاز طبیعی در اوج مصرف به ۳۱۵ میلیون مترمکعب در روز رسید و اگر چه سال ۱۴۰۲ این عدد به ۲۸۰ میلیون مترمکعب در روز کاهش یافت اما همچنان چالش ناترازی در ماههای سرد سال ادامه دارد.
افزایش مصرف سوخت مایع در نیروگاههای حرارتی و کاهش ذخایر گازوئیل و نفتکوره نیز مشکلات بیشتری را در تأمین برق در زمستان ایجاد کرده است. در بخش تأمین بنزین نیز کمبود وجود دارد که منجر به واردات و خرید از واحدهای داخلی شده است.
تبصره ۳ لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ شامل ۱۲ بند است که به نفت و روابط مالی آن با دولت میپردازد. یکی از نکات مهم این لایحه، یکپارچهسازی تمام منابع تحت عنوان بودجه عمومی است که برای اولینبار منابع حساب هدفمندی یارانهها نیز به مجموع منابع عمومی بودجه افزوده شده است.
درآمدهای نفتی در لایحه بودجه ۱۴۰۴ معادل ۲۱۰۷ هزار میلیارد تومان برآورد شده که ۳۵ درصد از کل منابع عمومی بودجه را تشکیل میدهد. سهم دولت از این درآمدها با احتساب استقراض از صندوق توسعه ملی به ۴۴ درصد میرسد. همچنین برآورد تولید ۳۷۵۰ هزار بشکه نفتخام در روز و صادرات ۱۸۵۰ هزار بشکه در روز در این لایحه محل تردید است.
پیشبینیها نشان میدهد قیمت نفت صادراتی ایران برای سال آینده بین ۵۳ تا ۷۵ دلار در هر بشکه خواهد بود و میزان صادرات کمتر از حجم در نظر گرفته شده در لایحه بودجه است. در سناریوی محتمل، درآمدهای دولت از صادرات نفت و گاز معادل ۴۵۹ هزار میلیارد تومان تخمین زده میشود.
این گزارش مرکز پژوهشهای مجلس بیان میکند لایحه بودجه ۱۴۰۴ تکالیف برنامه هفتم جهت رفع ناترازی انرژی را بهطور کامل پوشش نداده است. از جمله این موارد، عدم تخصیص منابع برای حساب بهینهسازی مصرف انرژی و حساب سرمایهگذاری نفت و گاز است. همچنین نبود اعتبارات برای ۲ طرح بزرگ ذخیرهسازی گاز طبیعی و میترینگ از دیگر نقاط ضعف لایحه بودجه محسوب میشود.
در مجموع باید گفت تدوین لایحه بودجه و احکام آن باید متناسب با وضعیت ناترازی انرژی و چالشهای آن باشد. همچنین بودجه باید در راستای تحقق اهداف کمّی برنامه هفتم تدوین شود. در همین راستا کارشناسان راهکارهای زیر را برای حل این مشکل پیشنهاد میدهند.
افزایش سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر: توسعه انرژیهای تجدیدپذیر میتواند راهکاری برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و افزایش پایداری تامین برق باشد.
نوسازی و بهروزرسانی نیروگاهها: بهرهبرداری از تکنولوژیهای مدرن و نوسازی نیروگاهها میتواند راندمان و بازدهی تولید برق را افزایش دهد.
افزایش فیلترینگ در نیروگاهها: اجرای کامل فیلترینگ در نیروگاهها و کارخانهها برای کاهش آلودگی و هدررفت انرژی ضروری است.
هماهنگی بهتر میان نهادهای مرتبط: بهبود هماهنگی میان وزارت نیرو و شرکت ملی گاز برای جلوگیری از اختلافات و اطمینان از تامین گاز به نیروگاهها
با اجرای این راهکارها میتوان مشکلات قطعی برق را کاهش داد و بهبود وضعیت انرژی در کشور را تضمین کرد.
******
ناترازی برق و ارائه چند راهکار
محمدطاهر رحیمی*: ایران با چالش جدی ناترازی در تأمین برق مواجه است. سخنگوی دولت بهتازگی اعلام کرده برای جلوگیری از مازوتسوزی که تهدیدی جدی برای سلامتی عمومی محسوب میشود، تصمیم بر اجرای خاموشیهای منظم در کشور گرفتهاند اما این تصمیم ۲ پرسش اساسی را مطرح میکند:
مقصر اصلی ناترازی برق کیست و جراحی را باید از کجا شروع کرد؟
آیا باید برای اصلاح وضعیت، از مردم و الگوی مصرف آنان آغاز کرد یا این مسؤولیت بیشتر برعهده دولت و شرکتهای بزرگ پرمصرف است؟
برای پاسخ به این پرسشها باید سراغ آمار و ارقام رسمی ارائهشده در کشور رفت. بر اساس این آمار، تا اواسط آبان سال جاری، ذخایر سوخت نیروگاههای کشور به کمتر از ۱۰۰۰ میلیون مترمکعب رسیده است که به معنای آن است که باید با خاموشیهای احتمالی مواجه شویم. متأسفانه این نارسایی در تأمین سوخت نیروگاهها از زمان شروع به کار دولت چهاردهم آغاز شده است و از شهریورماه با کاهش ذخایر روبهرو بودهایم، بهطوریکه تا نیمه اول آبان، روزانه ۲۰ میلیون لیتر از ذخایر راهبردی گازوئیل کشور کاهش یافته است. برخلاف ادعای وزیر نفت که مدعی است نیروگاهها با ذخایر پایین سوخت تحویل دولت چهاردهم شدهاند، در ۳ سال دولت سیزدهم، یعنی تا شهریور ماه ۱۴۰۳، ذخایر سوخت نیروگاهها نسبت به سال ۱۴۰۰ با افزایش بیش از ۱۰۰ میلیون لیتر همراه بوده و به دولت چهاردهم تحویل شد. اساساً در دوران ۳ ساله دولت سیزدهم قطع برق خانگی بسیار محدود بود و هیچ صحبتی از خاموشیهای منظم یا نامنظم به میان نیامد و برق به صورت پایدار تأمین میشد. نکته مهم این است که تا زمان پایان دولت سیزدهم، سطح ذخایر گازوئیل نیروگاهها در حال افزایش بود اما در دولت چهاردهم این روند نزولی شده و بهطور مداوم میزان ذخایر در حال کاهش است. گواه این ادعا آن است که سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۰، میزان تأمین برق صنایع به طور چشمگیری افزایش یافت. دولت سیزدهم توانست تأمین برق صنایع را سال ۱۴۰۱ نسبت به ۱۴۰۰ به میزان ۱۸ درصد افزایش دهد و سال ۱۴۰۲ نیز این شاخص نسبت به سال ۱۴۰۰ با افزایشی ۳۰ درصدی و نسبت به سال ۱۴۰۱ با افزایشی ۱۲ درصدی همراه بود. این آمار نشان میدهد برق صنایع به شکل مناسبی تأمین شده و حتی وضعیت تأمین برق نسبت به سالهای پیش بهبود یافته است. همچنین در بخش خانگی نیز طی سالهای دولت سیزدهم تقریبا خاموشیای وجود نداشت که حاکی از مدیریت مناسب و تأمین پایدار برق در آن دوره است. راهکار حل مشکل ناترازی برق و مسائل تأمین برق بهجای جراحی بخش خانگی - که تنها ۳۰ درصد مصرف برق کشور را به خود اختصاص میدهد - باید بر بخشهای اساسیتر و پرمصرفتر متمرکز شود. اگر دولت چهاردهم تصمیم جدی برای حل این بحران دارد، باید گامهای کلیدی و مؤثری بردارد که از جمله عبارتند از:
1- ذخیرهسازی سوخت نیروگاهها: در کوتاهمدت، دولت باید ذخیرهسازی سوخت نیروگاهها را با جدیت دنبال کند و به هر طریقی ذخایر سوخت لازم را تأمین کند. اطمینان از وجود سوخت کافی در زمان پیک مصرف میتواند از قطع برق جلوگیری کند و ثبات در تأمین برق کشور را فراهم سازد.
2- تبدیل نیروگاهها به سیکل ترکیبی: در یک برنامه میانمدت، دولت باید به سمت تبدیل نیروگاههای کنونی به نیروگاههای سیکل ترکیبی حرکت کند. نیروگاههای سیکل ترکیبی بازدهی تولید برق را افزایش میدهند و میتوانند با استفاده از انرژی خروجی، برق بیشتری تولید کنند. این فرآیند باعث افزایش بهرهوری نیروگاه تا ۵۰ تا ۶۰ درصد میشود، در حالی که بهرهوری نیروگاههای گازی عادی تنها ۳۰ تا ۳۵ درصد است. این تکنولوژی در ایران نیز قابل اجراست و پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژیک لازم برای این نوع نیروگاهها فراهم است.
3- استفاده از ابزارهای مالیاتی برای صنایع پرمصرف: دولت میتواند با ابزارهای مالیاتی، بویژه از طریق مالیات بر سود تقسیمی صنایع بزرگ و پرمصرف برق، آنها را به سمت انباشتهسازی و صرف سود در راستای ایجاد نیروگاههای خودتأمین هدایت کند. این سیاست، صنایع بزرگ را ترغیب میکند خودشان به تأمین بخشی از نیازهای برقیشان بپردازند و بار مصرف شبکه سراسری را کاهش دهند.
۴- ایجاد اعتبار مالیاتی برای بهبود بهرهوری مصرف انرژی: یکی دیگر از راهکارها لغو معافیتهای مالیاتی سنگین صنایع بزرگ و پرمصرف انرژی و تخصیص مالیات دریافتشده بهعنوان اعتبار مالیاتی برای خود این صنایع است. این اعتبار میتواند بهعنوان ابزاری برای تشویق صنایع به ارتقای بهرهوری مصرف انرژی و کاهش اتلاف استفاده شود. بهطور مثال، صنایع فولاد کشور به تنهایی سالانه یک میلیارد و ۳۰۰ میلیارد برق هدر میدهند؛ هزینهای که میتواند برای ساخت ۴ نیروگاه مدرن سیکل ترکیبی در هر سال صرف شود. این واقعیت نشان میدهد بهینهسازی مصرف انرژی در صنایع بزرگ از اهمیت ویژهای برخوردار است.
۵- برنامهریزی برای کاهش اتلاف برق در تولید و انتقال: دولت باید وزارت نیرو و شرکت بهینهسازی را موظف کند برای کاهش اتلاف برق در مراحل تولید، انتقال و توزیع برنامهریزی جدی داشته باشند. برآوردها نشان میدهد سالانه معادل بیش از ۳۰۰ میلیون بشکه نفت خام قبل از رسیدن برق به مصرفکننده، هدر میرود. کاهش این اتلاف میتواند منبع بزرگی از انرژی را برای کشور آزاد کند و نیاز به سرمایهگذاریهای عظیم را کاهش دهد. به طور کلی، راهکارهای فوقالذکر میتواند گامهای عملی و مؤثری برای حل مشکل ناترازی برق باشد؛ بدون آنکه بار این چالش بر دوش مردم و بخش خانگی قرار گیرد.
کارشناس انرژی *
******
دوگانهسازی خاموشی ـ آلودگی
میثم مهرپور: جریانی در کشور را باید متخصص دوگانهسازی دانست. این جریان همواره تلاش دارد تحقق موضوعی یا نیل به هدفی را منوط به دست کشیدن از موضوعی دیگر یا توقف فعالیتی دیگر تعریف کرده و با ایجاد این دوگانهها، اذهان و افکار عمومی را منحرف کند؛ دوگانههایی چون انرژی هستهای یا اقتصاد، FATF یا واکسن و... از این جمله است.
بدون پذیرش افایتیاف نمیتوان نفت صادر کرد یا امکان واردات واکسن وجود ندارد! میان تداوم فعالیتهای صلحآمیز هستهای با توسعه اقتصادی و چرخش چرخ کارخانهها باید یکی را انتخاب کرد و... موارد متعددی راجع به این دوگانهسازیها وجود دارد؛ دوگانهسازیای که این بار در قالب خاموشی یا آلودگی مطرح شده است.
هفته گذشته سخنگوی دولت از خاموشیهای برنامهریزی شده در فصول پاییز و زمستان خبر داد. او دلیل این خاموشیها را جلوگیری دولت از مازوتسوزی و حفظ سلامت مردم بیان کرد. در واقع با اعلام این خبر این پالس به مخاطب ارسال شد که در دوگانه خاموشی/ سلامت، دولت خاموشی را انتخاب کرده تا بدین وسیله از سلامت مردم صیانت کند! این در حالی است که ریشه این خاموشیها را باید ناترازی برق در کشور و عدم تناسب تولید برق با مصرف آن دانست.
حجم ناترازی برق در حال حاضر به عددی حدود 18 هزار مگاوات رسیده و کشور برای حل این موضوع نیازمند ساخت نیروگاههای جدید است. ظرفیت تولید برق نیروگاههای کشور در زمان انقلاب اسلامی 2500 مگاوات بود که این ظرفیت امروز به بیش از 92 هزار مگاوات رسیده، یعنی عملا ظرفیت تولید برق کشور 37 برابر شده است؛ در حالی که جمعیت ما رشد 2.5 برابری داشته است.
اما متاسفانه روند ساخت نیروگاه در دولتهای یازدهم و دوازدهم به بهانه پرهزینه بودن و توجه به مدیریت تقاضا از سوی دولت متوقف شد، به نحوی که ظرفیت اسمی اضافه شده نیروگاههای کشور صرفا در دولت دهم بیش از مجموع ظرفیت اضافه شده در طول دولتهای یازدهم و دوازدهم بوده است.
رضا اردکانیان، وزیر نیروی دولت حسن روحانی صراحتا با ساخت نیروگاه مخالف و آن را اقدامی اشتباه و پرهزینه میدانست(!) روندی که در نهایت منجر به تشدید ناترازی برق طی سالهای اخیر شده است.
* نقش نیروگاههای مازوتسوز در تولید برق کشور
تعداد نیروگاههای کشور 143 و نیروگاههای دارای ظرفیت استفاده از مازوت 14 نیروگاه است. از طرفی ظرفیت تولید برق مجموع نیروگاههای کشور 93 هزار مگاوات و ظرفیت تولید برق با مازوت در ۳ نیروگاه اراک، کرج و اصفهان که قرار است تولید برق آن متوقف شود، فقط 2 هزار مگاوات است! به عبارتی سهم این ۳ نیروگاه در تولید برق کشور در نهایت کمتر از 2 درصد از ظرفیت تولیدی برق نیروگاهها در سراسر کشور است که نشاندهنده سهم و وزن ناچیز آن در توان تولیدی برق کشور است، لذا به نظر میرسد مطرح کردن این موضوع به عنوان دلیل اصلی خاموشیها در راستای همان موضوع دوگانهسازی و ارجح کردن حاشیه بر متن است تا اهمال و ضعفهای مدیریتی با بهانههایی تحت عنوان حراست از سلامت مردم(!) توجیه شود.
مساله مهم، عدم توجه دولت در 3 ماه گذشته به ذخیره گازوئیل است، این در حالی است که تحویل گازوئیل امسال تا پایان دولت سیزدهم، 20 درصد بیش از سال قبل بوده و از طرفی این موضوع اقدامی بلندمدت شبیه ساخت نیروگاه نیست، بلکه دولت میتوانست طی همین ۳ ماه گذشته با پیشبینی این موضوع و ذخیره مناسب گازوئیل و تعویق زمان تعمیرات پالایشگاههای گازی، گاز بیشتری را در اختیار نیروگاهها قرار دهد تا از این طریق گازوئیل بیشتری نیز ذخیره شود، به نحوی که ذخیره گازوئیل نیروگاهها طی سالهای گذشته نشان میدهد ذخیره گازوئیل در دولت سیزدهم همواره افزایش داشته اما این روند سال 1403 نه تنها افزایشی نداشته، بلکه 33 درصد کاهش یافته است.
در پایان باید گفت به نظر میرسد اعلام خاموشی در کشور بویژه مناطق محروم و حاشیهای، افزایش قیمت نان به عنوان قوت غالب مردم، افزایش نرخ ارز نیما و گرانتر شدن سبد معیشت عموم مردم، تکههایی از یک پازل است که نمیتواند با آزاد شدن واردات آیفون یا بازگشت فلان مجری تلطیف شود.
همچنین اقداماتی نظیر خاموش کردن روشناییهای جلسات دولت و باز کردن پنجره برای گرفتن نور از خورشید که با گفتن این جمله که «صرفهجویی را از خودمان شروع میکنیم» همراه بود، خواسته یا ناخواسته پیام ضعف به بیرون صادر میکند.