printlogo


کد خبر: 295532تاریخ: 1403/9/7 00:00
درباره مردی که مشی رفتار و منش هنرش، درسی است برای هنر و آموزه‌ای برای هنرمند
به یاد استاد

گروه فرهنگ و هنر: یکی از بزرگان عرصه تصویر و بزرگواران 5 تن سینما؛ جمشید مشایخی، مردی که هرچند رضا تفنگچی را با جوهر رضا خوشنویس رو به کاغذ دوربین پیاده و کمال‌الملک را با روایت روان سعدی بر قاب دیدگان بیننده قلم زد؛ لیک از همان اول مراتب مهتری را با «خان دایی» قیصر طی می‌کرد. آقایی و والامقامی، مرامش بود و مهر پدر با مُهر نقش‌هایش، صحه‌ای بر آن امر. امروز اگر بود، 90 ساله می‌شد و طبعا با همان لحن و ابهت پدرانه و عین حال مهربانش، همچون همیشه خاطره‌ای داشت ناشنیده و شنیدنی در پَر شال پُربارش. باری! کنون که نبود سایه پدری بیش از هر زمان بر سر سینمای این روزها حس می‌شود، کنون که رذایل اخلاقی با ردایی ملبس به ژانر طنز جای خود را به آثار پندآموز با درون‌مایه‌ای سرشار از فضایل رفتاری داده است؛ مروری بر منش نقش‌های مشایخی و نگاهی بر زندگی هنری او، شاید تلنگری باشد برای فیلمسازان و هنرمندان حال حاضر کشور.
* تولد
از همان روز نخست که چراغ زندگی در خانه‌ای ساده در محله امیریه تهران روشن شد، شاید هیچکس گمان نمی‌کرد این کودک با قلبی آکنده از هنر، روزی چراغ پرده نقره‌ای ایران را فروزان‌تر کند. جمشید مشایخی، زاده ۶ آذر ۱۳۱۳، نه‌تنها در خانواده‌ای ریشه‌دار و نجیب رشد کرد، بلکه جوهره وجودش از همان ابتدا به جادوی هنر آغشته بود. او اگر چه اصالتا به دیار زیبای تنکابن بازمی‌گشت اما تهران، این شهر شلوغ و پرازدحام، گهواره‌ای بود برای پرورش جوانی که قرار بود پدر سینمای ایران شود.
* از امیریه تا صحنه
مشایخی در روزهایی که فرهنگ، آرام‌ آرام از سایه سنت به روشنای مدرنیته گام برمی‌داشت، خود را در دنیای هنر غوطه‌ور ساخت اما این غوطه‌وری نه از سر تفنن که از سر دغدغه‌ و عشقی عمیق به نمایش بود. او با ورود به اداره هنرهای دراماتیک در سال ۱۳۳۶، کار خود در این عرصه را به طور حرفه‌ای آغاز کرد.
* خشت شکوفایی
سال ۱۳۴۴ جمشید مشایخی با فیلم «خشت و آینه» به کارگردانی ابراهیم گلستان، برای نخستین بار با هنر هفتم همنشین شد. این فیلم، سرآغاز راهی بود که او را به یکی از ستون‌های سینمای ایران بدل کرد. هر چند در آغاز، چهره‌ای آرام و کم‌ادعا داشت اما نقش‌آفرینی او با تحسین مخاطبان همراه بود.
* دایی با هیبت پدر
نقطه عطف کارنامه جمشید مشایخی، سال ۱۳۴۸ در فیلم «قیصر» بود. مسعود کیمیایی، به مرحمت قلم و الطاف دوربینش تصویری از غیرت، مرام و مردانگی را در قالب «خان دایی» ترسیم کرد اما این مشایخی بود که با چشمان نافذ و صدای متینش، این کاراکتر را از سطح یک پرسوناژ عادی فراتر و به نمادی از اخلاق و اصالت تبدیل کرد. «خان دایی» نه یک شخصیت داستانی که تصویری از پدری بود که هر بیننده در وجود او، حس امنیت و وقار را لمس می‌کرد.
* پیوند هنر و حقیقت
سال ۱۳۶۳، مشایخی بار دیگر با اثری از علی حاتمی به اوج رسید. «کمال‌الملک»، نه‌تنها داستان زندگی یکی از برجسته‌ترین نقاشان ایرانی بود، بلکه فرصتی برای جمشید مشایخی بود تا بار دیگر وجهی متفاوت از قدرت‌ بازیگری خود را به نمایش بگذارد. نگاه‌‌های گیرا، دیالوگ‌های وزین با لحنی گرم و همزمان بازی هنرمندانه با چهره و میمیک‌های پرحرف بدون دیالوگ، کمال‌الملک را به یکی از به‌یادماندنی‌ترین نقش‌های تاریخ سینمای ایران بدل کرد.
* از تفنگ تا قلم
اگر کسی بخواهد کارنامه مشایخی را تنها در یک اثر خلاصه کند، شاید بهترین انتخاب «هزاردستان» باشد. این سریال که میان سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۶ ساخته شد، شاهکاری از علی حاتمی بود که مشایخی در آن نقش «رضا تفنگچی» و «رضا خوشنویس» را ایفا کرد. این 2 شخصیت که در گذر زمان و حوادث به هم پیوند می‌خوردند، تصویری از تعهد، اخلاق و مبارزه را به نمایش می‌گذاشت. رضا خوشنویس، با آن صدای متین و چهره آرام، گویی پژواکی از صداقت و شرافت بود؛ ارزش‌هایی که مشایخی نه فقط در نقش‌هایش، بلکه در زندگی واقعی نیز بدان وفادار بود.
* سینما، تلویزیون و تئاتر؛ گستره‌ای از نقش‌آفرینی‌ها
جمشید مشایخی در طول دوران فعالیت خود، بیش از ۱۰۰ اثر هنری در سینما، تلویزیون و تئاتر خلق کرد. فیلم‌هایی چون «گاو»، «شازده احتجاب»، «طلوع انفجار» و «گل‌های داوودی» هر یک برگ زرینی در دفتر سینمای ایران هستند که با نام او گره خورده‌اند. در تلویزیون نیز آثاری از او چون «سربداران» و «امیرکبیر» به یادگار مانده است. او نه‌تنها در نقش‌های تاریخی و سنگین، بلکه در آثار اجتماعی و حتی طنز نیز درخشید. توانایی او در به تصویر کشیدن طیف گسترده‌ای از شخصیت‌ها، از مردی ساده و مهربان تا چهره‌ای مقتدر و استوار، نشان از مهارت و وسعت هنر او در بازیگری داشت. 
تکمله: در روزگاری که سینما بیش از هر زمان دیگر نیازمند بازگشت به ریشه‌های اخلاق و اصالت است، نام استاد جمشید مشایخی، به عنوان الگویی برای هنرمندان نسل جدید می‌درخشد. او نشان داد هنر، نه‌تنها ابزاری برای سرگرمی، بلکه راهی برای تعلیم و تربیت است. نقش‌های او، هر یک درسی از محبت، شرافت و انسانیت بود. کاریزماتیک‌ترین چهره یک پدر، از بزرگان عرصه تصویر و بزرگواران 5 تن سینما؛ آقایی و والا‌مقامی، مرامش بود و مهر پدر با مُهر نقش‌هایش، صحه‌ای بر آن امر.

Page Generated in 0/0559 sec