عبدالله دارابی: پنجمین بازی استقلال در لیگ نخبگان، برابر پاختاکوری بود که مثل نماینده کشورمان حال و روز مساعدی ندارد. با توجه به نیاز مبرم آبیپوشان، انتظار کسب پیروزی از آنها میرفت تا با روحیه و انگیزهای مضاعف به مصاف الاهلی عربستان در هفته آتی بروند ولی استقلالیها بدموقع متوقف شدند تا کارشان سختتر از قبل شود، هر چند با این بضاعت و وضعیتی که شاهدیم، بدون تعارف باید گفت بر فرض صعود نیز هر دو نماینده ما دوام چندانی در دور حذفی رقابتها نخواهند داشت، مگر اینکه اتفاق عجیبی رخ دهد. الاهلی عربستان با ۱۵ امتیاز از ۵ بازی صعودش را قطعی کرده ولی هر دو نماینده ما به تعداد بازیهایشان در لیگ الیت هم امتیاز کسب نکردهاند و جمع امتیازات هر 2 تیم نیز تا اینجای کار از نصف امتیازات تیمهای عربستانی کمتر است!
بازی استقلال در نیمه نخست که چنگی به دل نزد و این نماینده ازبکستان بود که در چرخش توپ موفقتر بود و ۲ فرصت خوب نیز داشت؛ اولی دقیقه ۱۵ بازی بود که با بازیسازی خوب از خط دفاعشان و چند پاس زمینی در جناح چپ و در کناره خط طولی زمین، موقعیتی را ایجاد کردند که دخالت بموقع زکیپور توپ را روانه کرنر کرد و دومی هم بر اثر 2 پاس اشتباه سنگربان و خط میانی استقلال ناشی از پرس خوب ازبکها ایجاد شد که توپشان به تور بغل دروازه حسینی خورد.
از دقیقه ۶۰ نیمه دوم بویژه پس از ۴ تعویض موسیمانه آبیپوشان خودی نشان دادند که حملات آنها با ارسالهایی در دقایق ۶۰، ۶۲، ۶۸، ۸۳ و ۹۰ پایهریزی شد ولی توسط دفاع و دروازهبان پاختاکور بدون نتیجه ماند. ۳ تای آخری که فرصتهای خطرناکتری بودند با سایش سر اسلامی ناشی از کوتاهی قد و قامتش و دفع ضربات سر سلیمی و صادقی توسط نظرف (دروازه بان حریف) به بار ننشست؛ یعنی بود و نبود بلانکو و رمضانی در این ارسالها فرقی نداشت! البته مهمترین تاثیر بلانکو در بازی پاس عمقی او به رامین رضاییان در دقیقه ۶۰ بود که پس از فعل و انفعالاتی به سانتر زکیپور و دفع با سینه دفاع حریف در نزدیکی خط دروازه پاختاکور ختم شد. جالب اینکه بلانکو درست پس از تکصحنه تاثیرگذارش در بازی تعویض شد ولی ماشاریپف که هیچ حرکت قابل ذکری از او ندیدیم و گویا محو بازی تیم سابقش شده بود، تا سوت پایان در میدان حضوری بیاثر داشت!
هر چند بازی استقلال از دقیقه ۶۰ روند هجومیتر همراه با گردش بهتر توپ به خود گرفت و به خلق فرصتهایی نیز منجر شد اما این فرصتها فقط با تکیه بر یک روش (سانتر کردن) حاصل شد و همچنان کمتوجهی به روشهای دیگر نظیر استفاده از عمق و شوتزنی در بازی این تیم مشهود است (البته منظور شوتهایی که سقف آسمان را بشکافد، نیست). استقلال حتی به تعداد پاسکاریهای بعضا خطرناک مرادمند و حسینی (که ۲ بار دروازه استقلال را تا مرز فروپاشی نیز پیش برد) به این روشها در طول ۹۰ دقیقه وقعی ننهاد!
استقلال در شبی که بشدت محتاج پیروزی بود، به نتیجهای بهتر از تساوی دست نیافت چون:
۱- در این بازی مقداری دیر به فکر آنچه نیاز داشت، افتاد و آنگاه نیز ضرب و زور لازم برای تحقق خواستهاش را نداشت.
۲- بضاعت موجود این تیم و ایضا واقعیت فوتبال ما، چندان بیگانه و بیربط با نتیجه کسب شده نیست که البته درباره تساوی دیگر نماینده کشورمان نیز صادق است.
موسیمانه برای احیا و ساختن این تیم استقلال در مختصات منحصربهفرد فوتبال ایران کار دشواری دارد که به تنهایی و بدون ابزار هم قادر به انجامش نخواهد بود؛ البته او و گاریدو (سرمربی پرسپولیس) برای توفیق در آسیا به همت، سختکوشی و ابزار خاصتری نیاز دارند.