پس از ناکامی صهیونیستها در لبنان، تروریستهای تکفیری چند ملیتی تحت امر اتاق عملیات صهیونیستی تهاجم گستردهای را علیه شهر حلب در سوریه آغاز کردند
گروه بینالملل: روز چهارشنبه و همزمان با اجرای آتشبس در جنوب لبنان، تروریستهای تحت حمایت ترکیه دوباره عملیات خود را علیه تمامیت ارضی سوریه تحت عنوان ردع العدوان (مقابله با یورش) پس از چند سال وقفه آغاز کرده و به سوی ریف غربی شهر حلب حملهور شدند. همزمانی این حمله با آتشبس لبنان نشاندهنده آمادگی تکفیریها و معارضان دولت سوریه برای انجام عملیات علیه حلب در شرایطی است که محور مقاومت و دولت سوریه طی یک سال گذشته درگیر جنگ تمامعیار با رژیم صهیونیستی و پشتیبانی از مقاومت غزه بود و تکفیریها با سوءاستفاده از فرصت به وجود آمده از درگیری محور مقاومت با رژیم صهیونیستی، اقدام به تدارک حمله به شهر حلب کردند. این حمله تجاوزکارانه صبح روز چهارشنبه هفته گذشته و تنها ساعاتی پس از اجرای آتشبس در لبنان و با استفاده از مه صبحگاهی رخ داد و منجر به پیشروی ناگهانی تکفیریها و تروریستهای بینالمللی تحت حمایت ترکیه به سوی شهر حلب شد. در ساعات ابتدایی حمله، گروههایی همچون تحریرالشام و سایر نیروهای تحت حمایت ارتش ترکیه توانستند با پیشروی سریع و ناگهانی، نیروهای سوری و روسی حاضر در ریف غربی حلب را غافلگیر کرده و مستطیلی به مساحت 450 کیلومتر مربع را اشغال کنند اما پس از چند ساعت و با فرو نشستن مه صبحگاهی، نیروهای مقاومت مردمی این کشور با حمایت و پشتیبانی آتش نیروی هوایی روسیه و ارتش سوریه توانستند سرعت پیشروی آنها را کند کرده و با اجرای آتش هوایی و توپخانه، ستونهای تروریستهای بینالمللی را در محورهای درگیری هدف قرار دهند.
گروههای تحریرالشام (جبهه النصره سابق وایسته به القاعده) و سایر تکفیریهای تحت حمایت دولت ترکیه تاکنون موفق به اشغال شهرهای شیخ علی، کفر حلب، کفرناها، قبتان الجبل، بشقاتین، الزربه، کماری و جاده منتهی به شهر خان العسل شدهاند؛ مناطقی در غرب ادلب و واقع در ریف شرقی حلب که تا پیش از این توسط ارتش سوریه و روسیه از آنها حفاظت میشد و در پشت این مناطق نیروهای محور مقاومت قرار داشتند. پس از پیشروی ناگهانی تکفیریهای تحت حمایت ترکیه در این مناطق، نیروهای ارتش سوریه و روسیه که در این نواحی مستقر بودند، پس از غافلگیری اولیه با عقبنشینی تاکتیکی در اطراف شهر حلب و بزرگراه M5 که محور مواصلاتی اصلی شهر حلب به دمشق است به دفاع در مقابل پیشروی تروریستها پرداخته و ارتش سوریه و نیروهای پشتیبانی آن عملیات ضد حمله خود را از مناطق غربی و جنوبی ریف غربی حلب که به اشغال تکفیریها درآمده بود آغاز کردهاند. مرحله ابتدایی این ضدحمله از شهر خانالعسل آغاز شد و ارتش سوریه به فرماندهی سهیل حسن ضمن درگیری شدیدجلوی پیشروی سریع به این شهر را که فاصله اندکی با شهر حلب دارد سد کردند. نیروهای تکفیری همچنین در ضدحمله ارتش سوریه و روسیه و در حملات هوایی و زمینی مشترک نیروهای مقاومت تلفات سنگینی را در روز اول عملیات خود متحمل شدند که رسانه آنها نیز از سانسور آن خودداری و تصاویر نیروهای به هلاکت رسیده خود را منتشر کرد. البته در این تصاویر تلفات نیروهای بینالمللی تروریستها سانسور شده است.
خدمت متقابل به صهیونیستها
نیروهای تکفیری و معارضان دولت سوریه پس از سالها خنثی بودن، سرانجام پس از گذشت بیش از یک سال از درگیری محور مقاومت با رژیم صهیونیستی و در دفاع از ملت مظلوم غزه فرصت قدرتنمایی پیدا کرده و نقشهای را که طی ماههای گذشته برای آن برنامهریزی کرده بودند اجرایی کردند. تروریستهایی که تا پیش از این در قبال حوادث غزه و جنایات رژیم صهیونیستی روزه سکوت گرفته بودند و در برخی موارد ساکنان غزه و فلسطینیان کرانه باختری را به علت تشکر از ایران و حزبالله لبنان بابت حمایتهای محور مقاومت مورد سرزنش قرار میدادند، سرانجام از ذات خود رونمایی کرده و به خاک سوریه تعرض کردند. آن هم در شرایطی که محور مقاومت تنها چند ساعت از جنگ مستقیم حزبالله لبنان با رژیم صهیونیستی فارغ شده بود و تکفیریها حتی یک روز نیز فرصت استراحت به نیروهای محور مقاومت را جهت بازیابی قوا ندادند.
در این عملیات اشغالگرانه نقش پررنگ را ارتش ترکیه و دولت این کشور بر عهده دارد که به رغم ادعاهای ضدصهیونیستی خود و وعدههایی که طی چند ماه گذشته به دولت روسیه و سوریه داده بود، برای چندمین بار نقض عهد کرد و فرصت پیشآمده را برای جبران شکست خود و نیروهای تحت حمایت خود مغتنم شمرده و با تجهیز نیروهای تکفیری و پشتیبانی گسترده از آنها تلاش دارد تا در شمال سوریه و مناطق تحت کنترل دولت قانونی این کشور و متحدان کرد آنها کشورگشایی کند؛ اقدامی که فرصت آن پس از درگیری گسترده محور مقاومت بویژه دولت سوریه با رژیم صهیونیستی در پشتیبانی از مقاومت غزه و لبنان برای ترکیه و نیروهای نیابتی آن فراهم شد. البته این نخستین بار نیست که هماهنگی و همکاری بین صهیونیستها و تکفیریهای تحت حمایت ترکیه و دولت این کشور انجام میشود، پیش از این نیز ارتش رژیم صهیونیستی خدمات گسترده درمانی خود به تکفیریهای مجروح در جنگ با ارتش سوریه را علنی کرده بود اما پس از تحولات یک سال و 2 ماه گذشته، اجرای این عملیات اشغالگرانه آن هم در شرایطی که محور مقاومت نیاز به تجدید قوا و تسلیحات دارد و مقاومت حماس در غزه نیز بهشدت تحت فشار است، نشاندهنده خیانت تمامعیار تکفیریها به فلسطین و خوشخدمتی بیسابقه آنها به صهیونیستها است؛ خدمتی که پیش از این صهیونیستها با حملات مکرر به سوریه و تضعیف و تهدید این کشور انجام داده بودند و اکنون دولت ترکیه و ارتش این کشور با نیروهای نیابتی خود پاسخ خدمات صهیونیستها را میدهد. پس از ترور شهید سیدحسن نصرالله تکفیریهای ساکن ادلب و مناطق تحت کنترل نیروهای نیابتی دولت ترکیه به جشن و شادی در خیابان پرداختند و این در شرایطی بود که فلسطینیان از شهادت دبیرکل حزبالله لبنان که در حمایت از آنها به شهادت رسیده بود در غم و ناراحتی بودند. همین مساله نیز منجر به انتقاد از تکفیریهای مدعی حمایت از فلسطین شد که در طول بیش از یک سال گذشته حتی یک گلوله به سوی رژیم صهیونیستی شلیک نکردند. شرایط پیشآمده در منطقه بخوبی نقاب از چهره مدعیان اسلام و حمایت از فلسطین برداشت و مسلمانان جهان را بیش از پیش از نیات آنان آگاه کرد.
تجدید قوای نیابتیهای ترکیه
نیروهای تکفیری و نیابتیهای ارتش ترکیه طی چند سال استراحت خود بخوبی خود را مجهز کرده و با قوای جدید بینالمللی به میدان آمدهاند. در تصاویر منتشر شده از سوی رسانههای وابسته به تکفیریهای سوریه، حضور نیروهای چندملیتی بویژه ملیتهای آسیای مرکزی که خود را از اهالی ترکستان میدانند مشهود است؛ نیروهایی که از طریق پروکسی ترکیه به سوریه رفته و با سلاح و تجهیزات ارتش ترکیه و ناتو به میدان جنگ با دولت عربی سوریه رفتهاند. تکفیریها علاوه بر استفاده از نیروهای چندملیتی به صورت گسترده از تجهیزات مدرن و به روزرسانیشده همچون پهپادهای انتحاری و کوادکوپترهای کوچک در پیشرویهای خود استفاده میکنند و تسلیحات موتوری سنگینی همچون نفربر و خودروهای زرهپوش را نیز در خدمت دارند. با این وجود اما همچنان برتری هوایی با نیروهای سوری و روس بوده و ستونهای آنها در محورهای مختلف و همچنین تجمعات نیابتیهای ارتش ترکیه هدف حملات هوایی دولت سوریه و ارتش روسیه قرار دارد. از سوی دیگر ارتش ترکیه در درگیری اخیر برخلاف توافقهای پیشین، به تجهیز بیش از پیش تکفیریها پرداخت و با حمایتهای مالی، نظامی و اطلاعاتی از آنها نقض عهد کرد.
تکفیریها نیز از مناطق تحت کنترل دولت ترکیه که تا پیش از این در توافق با ارتش روسیه قرار بود از آنها علیه دولت سوریه استفاده نشود، وارد عمل شدند که نشاندهنده هدایت این تجاوز و اشغالگری از سوی دولت ترکیه است. از سوی دیگر نیروهای جیشالوطنی که از دیگر نیروهای تحت حمایت ترکیه به حساب میآید و سایر نیروهای معارض همچون ارتش آزاد سوریه که تحت حمایت غرب قرار دارند، از ائتلاف با تحریرالشام در حمله به حلب خبر دادند و احتمال بازگشایی جبهه جدید علیه شهر حلب از سوی شمال این منطقه وجود دارد؛ احتمالی که با توجه به فعال شدن ارتش ترکیه علیه نیروهای کرد سوریه چندان دور از واقعیت نیست و باید منتظر فصل جدیدی از درگیریهای مرگبار در سوریه باشیم.
هدف مشترک محور غربی- عبری- عربی- عثمانی
هدف مشترکی که در فتنه اخیر سوریه در میدان پیگیری میشود، آسیب به عقبه حزبالله لبنان و تضعیف دولت سوریه به منظور تن دادن دمشق به قطع ارتباط با محور مقاومت است. محور غربی- عبری-عربی- عثمانی که در میدان نبرد چند ماه گذشته با حزبالله لبنان نتوانست با فشار سیاسی - نظامی - رسانهای حتی پس از ترور شهید سیدحسن نصرالله و فرماندهان شورای جهادی حزبالله لبنان این گروه مقاومت را شکست دهد، اکنون با نقشه پشتیبان از شمال سوریه علیه محور مقاومت وارد عمل شده است تا حزبالله لبنان را نیز به مانند حماس در نوار غزه تحت محاصره قرار دهد. پذیرش آتشبس از سوی رژیم صهیونیستی و هماهنگی حداکثری با آمریکاییها را نیز میتوان در همین راستا دانست و اکنون پنجره زمانی 60 روزهای برای صهیونیستها برای تجدید قوا و تقویت سامانههای پدافندی این رژیم ایجاد شده است که به گفته نخستوزیر این رژیم جنایتکار قرار است با کمک آمریکاییها بخوبی از این فرصت استفاده شود و ارتش رژیم صهیونیستی را برای دور جدید اشغالگری در جنوب خاک لبنان آماده کند. با این تفاوت که این بار ترکیه عضو ناتو با استفاده از نیروهای نیابتی خود سوریه را درگیر جنگی خطرناک کرده است و هدف تکفیریها و معارضان دولت سوریه اشغال شهرهای این کشور با استفاده از تاکتیک داعش است؛ مسالهای که از نظر داعش نیز دور نمانده و این گروه تروریستی در پیامی با تمسخر عملیات تکفیریها آن را الگوبرداری شده از نحوه اشغالگری و پیشروی داعش دانسته است. در سالهای ابتدایی شکلگیری داعش نیز محور
غربی - عبری- عربی- عثمانی با همین الگو به پشتیبانی از داعش پرداخت تا خاک سوریه را درگیر جنگ داخلی کند اما با آغاز عملیاتهای تروریستی داعش در خاک ترکیه و عراق، حمایتها به مبارزه با داعش تغییر کرد و در این شرایط بود که گروههای دیگر مورد حمایت ترکیه قرار گرفتند. اکنون این گروهها با حمایت حداکثری دولت ترکیه مشغول اجرای نقشهای هستند که برای تکمیل پازل اقدامات صهیونیستها در منطقه است و قرار است طی 60 روز آینده عقبه مقاومت لبنان در سوریه تحت حملات شدید نیابتیهای ناتو و ترکیه قرار گیرد تا محور مقاومت را از تجهیز و پشتیبانی مقاومت لبنان در آینده ناتوان کند؛ نقشهای که تا پیش از این در کانالهای دیپلماتیک و با تهدید رئیسجمهور سوریه پیگیری میشد اما اکنون در میدان جنگ اطراف حلب پیگیری میشود.
***
آنچه در سوریه اتفاق میافتد
رضا رحمتی: درست چند ساعت بعد از اعلام آتشبس بین اسرائیل و لبنان، کمی آنسوتر در سوریه، اعلام شد تروریستهای احرارالشام به سمت روستاهای شهر حلب حرکت کرده و خود را به مرور به نزدیکیهای شهر رساندهاند. درست شبیه آنچه از سالهای اوجگیری داعش در سوریه و عراق به یاد داریم، این بار هم تروریستها با حجم بسیار بالایی از خشونت و کشتار کار خود را شروع کردند و توانستند بعد از 2 روز، خبر تسلط خود بر برخی روستاهای اطراف حلب را جهانی کنند. اتفاقات روزهای اخیر در سوریه، چندان بیتفاوت با صحنه نبرد در لبنان و پایان آن نیست. آنچه مشخص است اینکه وضعیت صحنه نبرد اسرائیل و لبنان تاثیر مهمی بر ادراک ترکیه و نیروهای مخالف دولت مستقر در سوریه داشته و آنها را به سمت وضعیت جدید ضدامنیتی در سوریه سوق داده است. چه چیزی سبب اتفاقات جدید در سوریه شده است؟
1- درگیری جبهه مقاومت
شاید مهمترین دلیل اتفاقات اخیر در سوریه را باید درگیر شدن و نبردهای مستمر یک سال گذشته در جبهه جنوبی لبنان قلمداد کرد. گسیل نیروهای حزبالله لبنان از مرزهای سوریه و از صحنه نبردهای مقاومت با گروههای تکفیری - تروریستی و از سوریه به سمت لبنان، سبب شکلگیری خلأ قدرت پایدار در سوریه شده است. درگیری گروههای مقاومت به نبرد با اسرائیل، آمادگی نیروهای مقاومت را در سوریه تحت تاثیر قرار داده و سوریه را با یک وضعیت معماگونه از نظر قدرت نظامی مواجه کرده است. اگرچه نظام و ارتش سوریه توانسته از 4 سال پیش وضعیت اقتدار سیاسی خود را تا حدی تثبیت کرده و حاکمیت خود را تسری دهد اما به سبب مشکلات عدیده سیاسی و اقتصادی، این موضوع مانع شکلگیری نیروهای تکفیری جدید در سوریه نبوده و نظام و ارتش سوریه خلأ قدرت ناشی از عدم حضور نیروهای مقاومت در سوریه را نتوانسته پوشش دهد. همین موضوع این استنباط را در نیروهای تکفیری به وجود آورده که در این زمان با حمله به شهر حلب به عنوان دومین شهر بزرگ سوریه از نظر جمعیتی و با عملیات رسانهای، میتواند یک جو روانی تاثیرگذار علیه سوریه به وجود آورد.
2- درگیری روسیه با اوکراین
یکی از مزیتهای سوریه در جنگ با تروریستهای تکفیری از ژانویه 2012، این بود که روسیه با حمایت هوایی از جبهه مقاومت توانمندی کافی را برای پشتیبانی از عملیات زمینی نیروهای مقاومت سوریه و مقاومت منطقهای حامی سوریه داشت. بویژه در سال 2015 که درگیری بین این گروههای ائتلافی با دولت سوریه اوج گرفت، دولت روسیه به عنوان مهمترین حامی عملیات هوایی از نیروهای مقاومت علیه تروریستها حمایت کرد. درگیر شدن روسیه از سال 2022 به معمای اوکراین تا حد زیادی روسیه را از سوریه دور کرده است. اگرچه روسیه کماکان حضور نظامی خود را در سوریه دارد اما این حضور تا حد بسیار زیادی تنزل یافته است. این موضوع نیز در ادراک تروریستها و کشورهای پشتیبان آنها برای شروع دور جدید حملات علیه دولت و مردم سوریه بیتاثیر نبوده است.
3- اشتغال محور مقاومت به اسرائیل
محور مقاومت و در رأس آن ایران، در ماههای اخیر خود را در صحنه امنیتی مواجهه با اسرائیل دیده است. عملیاتهای وعده صادق 1 و 2 و درگیریهای مستقیم ایران با اسرائیل به همراه تمرکز دیپلماتیک و لجستیک ایران برای پایان رنج مردم غزه و لبنان، ایران را از میدان سوریه دور کرده و این بهترین فرصت برای ترکیه و نیروهای طرفدار ترکیه برای از بین بردن فضای امنیت داخلی در سوریه بوده است. بنابراین در برداشت گروههای تروریست منطقه و از جمله گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه که تحت حمایت همهجانبه ترکیه قرار گرفته است، مشغولیت ایران به موضوعات امنیتی و جنگ لبنان و غزه، فرصتی برای شروع یک عملیات ضدامنیتی علیه دولت سوریه است.
4- تغییر در ادراک اسرائیل نسبت به سوریه
پیش از توفان الاقصی، اسرائیل از جانب سوریه تهدید چندانی را نسبت به امنیت داخلی خود تصور نمیکرد، به این سبب که نظام سیاسی سوریه و دولت بشار اسد در مواضع خود، با احتیاط رفتار کرده و صحنه منازعه را به سمت اسرائیل گسترده نکرده بود. بعد از توفان الاقصی و به طور خاص در این جنگ 55 روزه بین اسرائیل و حزبالله در لبنان، سوریه به صورت خاصی برای اسرائیل تبدیل به یک طرف ماجرا شده است. اسرائیل سوریه را عامل انتقال سلاح به حزبالله لبنان معرفی کرده و چندین مرتبه تلاش کرده است فرودگاهها، مسیرهای اتصالی و خطوط ارتباطی بین سوریه و لبنان را قطع کند تا به تعبیر مقامات اسرائیلی، «مانع انتقال سلاح از سوریه به لبنان شود». بمبارانهای پیدرپی سوریه توسط اسرائیل با هدف انسداد مسیرهای انتقالی و حملونقلی سوریه به لبنان و دریافت کمکهای حزبالله از مسیر سوریه بوده است. از طرف دیگر حملاتی که از جانب سوریه به بلندیهای جولان اشغالی سوریه در ماههای اخیر انجام شده است، اسرائیل را نسبت به سوریه به این درک رسانده است که در مناسبات با سوریه تجدیدنظر جدی کند.
5- آمریکا و احتمال یک وعده پنهانی به نتانیاهو
در جریان آتشبس اسرائیل و لبنان، همه کسانی که تحولات را رصد میکردند به دنبال این بودند تا بدانند که آمریکا بابت این آتشبس چه وعده بزرگی به اسرائیل داده است که اسرائیل را وادار به این شکست کند که بدون دستیابی به اهداف تعریف شدهاش نسبت به لبنان، جنوب لبنان را خالی کرد و نیروهایش را به سرزمینهای اشغالی فراخواند.
برخی منابع خبری آمریکایی و صهیونیستی نیز از وعده بزرگ بایدن به نتانیاهو برای انجام آتشبس در لبنان گزارش داده بودند. به نظر میرسد حالا آن وعده بزرگ در حال رونمایی است.
چند ساعت بعد از آتشبس در لبنان، آتش خشونت در منطقه خاورمیانه یک بار دیگر از اطراف حلب سوریه روشن و با کشتار وحشیانه دیگری همراه شد. به نظر میرسد احتمالا ایالات متحده برای متقاعد کردن اسرائیلیها به آتشبس، وعده کنترل یا تغییراتی در سوریه و انسداد مسیر مرزی سوریه و لبنان را به نتانیاهو داده است.
6- نقش ترکیه و سرخوردگی سلطان
در 2 دهه اخیر، همیشه یک طرف طمع و درگیری در سوریه، ترکیه اردوغان بوده است. در دور قبل حملات گروههای تروریستی با شکست همراه شد و تقریبا به جز در اختیار قرار گرفتن بخشی از نوار مرزی شمالی سوریه و توسط گروههای حامی ترکیه شبیه ارتش آزاد و سرکوب وحشیانه کردهای منطقه روژوئاوا، ترکیه هیچ دستاوردی از حمایت همهجانبهاش از گروههای مخالف و تروریستی در سوریه به دست نیاورد. بعد از عملیات توفان الاقصی هم که ترکیه به سبب حمایتهای پشت پردهاش از اسرائیل درباره منابع انرژی و مواد خام کارخانههای اسلحهسازی اسرائیل، مورد اتهام بسیاری از مسلمانان قرار گرفته بود، به نظر میرسید که ترکیه سلطان اردوغان خود را در بنبست اعتبارش در جهان اسلام میبیند. حضور ایران در مناقشه اسرائیل و لبنان و غزه، برای اردوغان موضوعی نبوده است که به این سادگی قابل هضم باشد. اگرچه ترکیه اردوغان در رسانهها تهدید به حمله به اسرائیل کرده بود اما ایران طی 2 عملیات دقیق اسرائیل را مورد حمله قرار داد و توان رزم خود را به رخ کشید و اعتبار خود را در جهان اسلام افزایش داد. چنین وضعیتی برای اردوغان، چیزی جز عصبانیت به دنبال نداشته است. هجوم به حلب توسط نیروهایی که با تجهیزات ترکیه وارد میدان نبرد شدهاند، این موضوع را متبادر میکند که ترکیه به دنبال این است «دستاوردی» برای خود کسب کند، حتی اگر این دستاورد به آشوب کشیدن دوباره سوریه باشد. با این حال باید دید در روزهای آینده چه اتفاقاتی در سوریه میافتد تا بتوان درک دقیقی نسبت به آینده مناسبات و تحولات سوریه داشت، اما آنچه مشخص است اینکه سر بر آوردن گروههای تروریستی در سوریه را نباید یک موضوع درونگروهی قلمداد کرد، بلکه یک صحنه کاملا ترکیبی متشکل از بازیگری آمریکا، اسرائیل و ترکیه است.