ابوالفضل ولایتی: سرانجام و پس از کش و قوسهای فراوان با فشار افکارعمومی جهانی و میانجیگری قدرتهای بینالمللی و منطقهای، رژیم صهیونیستی در بامداد 27 نوامبر به 14 ماه مخاصمه رو در رو با حزبالله خاتمه داد، رخدادی که بلافاصله با استقبال گسترده جهانیان همراه شد و آن را نشانهای از کاهش التهابات در منطقه پرآشوب خاورمیانه قلمداد کردند. خوشبینی افکار عمومی و ناظران منطقهای اما دیری نپایید و جای نزاع و کشتار حاکم در لبنان را اخبار جنگ سوریه پر کرد. منابع منطقهای از حملات برقآسای شبهنظامیان تحریرالشام، جیشالحر، احرارالشام، جیشالاسلام، لواءالحق و دیگر گروههای تروریستی حاکم در ادلب سوریه به مواضع دولتی سوریه و با هدف استیلا بر اتوبان راهبردی M5 (اتوبان متصلکننده دمشق به حلب) و تلاش برای نفوذ در حلب سخن به میان آوردند؛ سلسلهحملاتی که در 3 روز اخیر، به بازگشت مجدد جنگ داخلی در سوریه و تشدید تنشهای داخلی در این منطقه منجر شده و عملا توافقات پیشین میان تهران، مسکو و آنکارا جهت ایجاد آتشبس و ثبات نسبی در سوریه را از میان برده است.
تشدید تنشها در لبنان و خروج نیروهای حزبالله از سوریه در کنار افزایش رویاروییها میان تهران و تلآویو و حملات سنگین صهیونیستها به مواضع مقاومت در سوریه، موجب شده بود شماری از ناظران منطقهای از افزایش تحرکات میدانی گروههای تروریستی در شمال غرب سوریه و آمادگی آنان برای تحمیل نبردی برقآسا و غافلگیرانه علیه حکومت عربی سوریه در خلال هفتههای اخیر سخن به میان آورند. افزایش تنشها میان تحریرالشام با نیروی موسوم به اسدیاف (نیروهای سوریه دموکراتیک که هسته مرکزی آن را کردها تشکیل میدهند) در شمال سوریه در طول روزهای اخیر بر دامنه گمانهزنیها درباره احتمال حملات نیروهای وابسته به ترکیه به ارتش سوریه به نحو چشمگیری افزوده بود؛ حملاتی که از صبح چهارشنبه آغاز شده و خط بطلانی بر آرامش نسبی 4 سال اخیر در سوریه کشیده است. بر مبنای توافقی نانوشته میان ایران، روسیه و ترکیه، طرفین از اواسط 2020 ترک مخاصمه کرده و از رویارویی نظامی با یکدیگر امتناع ورزیدند؛ آتشبس پایداری که اکنون به چالش کشیده شده است.
* ماهیگیری اردوغان از آب گلآلود
بر کسی پوشیده نیست که دولت اردوغان از زمان آغاز جنگ داخلی در سوریه در اواخر 2010 تا اواسط 2020 در جایگاه بزرگترین حامی مالی و تسلیحاتی گروههای تروریستی و سلفی حاکم بر سوریه قرار داشته است. مرزهای چند صد کیلومتری ترکیه با سوریه، به مامن امنی برای سرریز و گسیل تروریستها از اقصینقاط جهان به سوریه تبدیل شده بود. وابستگی فکری شماری از شبهنظامیان جیشالحر، احرارالشام و تحریرالشام (جبههالنصره سابق) به ایدئولوژی اخوانالمسلمین و تمایلات اخوانی شخص اردوغان به عنوان نماینده تامالاختیار حزب عدالت و توسعه ترکیه (که شاخه ترکی اخوانالمسلمین نامیده میشود)، موجب شد وی با عبور از سیاست به صفر رساندن تنشها (سیاستی که احمد داوود اوغلو، وزیر خارجه پیشین ترکیه بنیان نهاد)، در پی تحقق رویای نوعثمانیگری در منطقه گام بردارد؛ آمالی که با گذشت یک دهه نهتنها محقق نشده، بلکه ترکیه را وارد نزاع با 3 همسایه کلیدی خویش (سوریه، عراق و ایران) کرد. قدرتگیری شبهنظامیان کرد سوری موسوم به پید (شاخه سوری پکک) و دست بالای آنان در شمال سوریه با حمایت آمریکا و ذیل نام نیروهای سوریه دموکراتیک و استیلای آنان بر اغلب مناطق مرزی سوریه با ترکیه، عملا ترکیه را وارد بحرانی فراگیر و پیچیده در سوریه کرد. همین مساله موجب شد تا اردوغان با عبور از ایده خلع اسد از قدرت، خویش را در مقابله با شبهنظامیان کرد قرار داده و عملیاتهای وسیعی (سپر فرات، پنجه شمشیر، سپر بهار و...) را علیه نیروهای موسوم به سوریه دموکراتیک ترتیب دهد، عملیاتهایی که به اشغال شهر کردنشین عفرین به عنوان یکی از کانونهای سهگانه کردنشین سوریه تبدیل شد. با این حال دست برتر کردها در شمال شرقی سوریه (مناطق همجوار با ترکیه) و در شهرهای کلیدی همچون قامشلی، کوبانی، رقه، دیرالزور، حسکه و عین عیسی و اعطای مصونیت به آنان از سوی ایالات متحده، همچون استخوان لای زخمی گریبان ترکیه و ارتش این کشور را گرفته است.
حملات اخیر شبهنظامیان مستقر در ادلب به مواضع ارتش سوریه و تلاش برای نفوذ در حلب (بزرگترین شهر سوریه و مرکز اقتصادی این کشور) بیگمان بدون چراغ سبز اردوغان میسر نبوده است. دولت ترکیه در خلال سالیان اخیر به یگانه حامی تروریستهای مستقر در ادلب تبدیل شده و با ارسال میلیونها دلار تسلیحات به این منطقه، در پی تحقق 2 مطالبه کلیدی گام برداشته است. اردوغان با آگاهی از دست برتر اسد در معادلات سوریه و بازگشت مجدد دمشق به اتحادیه عرب و ناخرسندی شیخنشینهای خلیج فارس (به استثنای قطر)، مصر و تونس از افزایش تحرکات اخوانالمسلمین در منطقه، بر آن است تا از کارت یادشده به عنوان اهرم فشاری در آینده سوریه استفاده برده و زمینه نفوذ خویش در دولت آشتی ملی سوریه در آینده را رقم زند. مطالبه دوم اردوغان اما به تلاش برای تضعیف شبهنظامیان کرد مستقر در سوریه باز میگردد. عمده نیروهای سوریه دموکراتیک، عبدالله اوجالان (آپو) را به چشم پیشوایی بلامنازع نگریسته و عملا خویشتن را شاخه سوری پکک مینامند. ترکیه با دارا بودن دست کم 15 میلیون کرد قریب به 4 دهه رویارویی خونین با شبهنظامیان کرد را در کارنامه خود دارد و اکنون و با قدرتگیری کردها در شمال عراق از یک سو و دست برتر شاخه سوری پکک در مرزهای سوریه با ترکیه از سوی دیگر، تمامیت ارضی خویش را در خطر دیده و در پی حذف یا کاهش نقش آنان در معادلات آتی سوریه گام بر میدارد. تلاش برای آمایش سرزمینی در مناطق تحت اشغال نیروهای وابسته به ترکیه در سوریه با کوچ اجباری کردها و اسکان عربهای ضد اسد در مناطق مرزی در کنار چند پاره کردن جوامع کردنشین در سوریه در خلال یک دهه اخیر به سیاست کلان ترکیه بدل شده است.
اکنون با ورود محور مقاومت به نبرد کلان با دشمن صهیونیستی و بهرغم داعیههای حمایت از آرمان فلسطین از سوی دولت ترکیه، اردوغان فرصت را مغتنم شمرده و با تشویق گروههای تندروی مستقر در ادلب به حمله به مواضع دولتی سوریه، در پی تقویت نقش خویش در معادلات منطقهای گام برداشته است. تصاویر و ویدئوهای منتشره از سوی شبهنظامیان وابسته به ترکیه مستقر در جبهههای نبرد به وضوح بیانگر تسلیح آنان به پهپادها و سلاحهای مجهز ساخت ارتش ترکیه است. گفتنی است بخش اعظمی از گردانهای تحریرالشام، احرارالشام و جیشالاسلام را سلفیهای غیرسوری ساکن در قفقاز و آسیای مرکزی تشکیل میدهند؛ شبهنظامیانی که هم به لحاظ عقیدتی و هم نژادی (ازبکها، قزاقها، تاتارها، چرکسها، قرقیزها و ایغورها) قرابتهای گستردهای با ایدههای قومی، نژادی و فرقهای اردوغان دارند. تحریرالشام (جبهه النصره سابق و شاخه القاعده در سوریه) به عنوان ستون فقرات نیروهای وابسته به ترکیه در ادلب، هماکنون در لیست گروههای تروریستی شمار وسیعی از دولتهای بینالمللی از جمله روسیه، ایران، ایالاتمتحده، کانادا، بریتانیا و اتحادیه اروپایی قرار دارد و ابومحمد الجولانی و دیگر رهبران گروه خود را وفادار به آموزههای اسامه بنلادن دانسته و با توسل به خصومتها و چالشهای فرقهای در پی افزایش تنشها در سوریه و نفوذ در میان اقشار تندرو حاکم در این کشور گام بر میدارند. شعار معروف «علویها در تابوت / مسیحیها در بیروت»، شعاری بود که وفاداران به جولانی از ابتدای جنگ داخلی سوریه، آن را سروده و در پی کشتار و اخراج جامعه علوی، مسیحی و ارمنی سوریه گام برداشتهاند.
* منتفع شدن رژیم صهیونیستی از بالا گرفتن درگیریها در سوریه
بدون تردید بزرگترین برنده افزایش تنشها در سوریه رژیم صهیونیستی خواهد بود. برآیند تحولات 14 ماهه حاکم بر باریکه غزه و جنوب لبنان حکایت از افزایش همدلیها میان مسلمانان و به فراموشی سپردن اختلافات طایفهای و فرقهای حاکم میان آنان و تمرکز بر ضرورت حمایت از آرمان فلسطین دارد؛ امری که نمود آن را در حمایت حکومت سعودی از ایران و محکومیت حملات رژیم صهیونیستی به کشورمان میتوان مشاهده کرد.
اکنون با آغاز دور جدیدی از حملات مزدوران وابسته به اردوغان به مواضع نیروهای دولتی در سوریه، مجددا تنشهای داخلی در جهان اسلام و شکاف سنی - شیعی به صدر اخبار بازگشته است؛ شکافی که تهران و متحدانش را در یک سو و دولتهای سنی منطقه را در سوی دیگر قرار خواهد داد؛ فرآیندی که بیش از هر رخدادی در راستای مقاصد رژیم صهیونیستی ارزیابی میشود. برخلاف داعیه مکرر اردوغان و لفاظیهای وی در حمایت از فلسطینیها، دولت ترکیه به عنوان بزرگترین شریک تجاری صهیونیستها در جهان اسلام شناخته میشود. اردوغان در خلال جنگ حاکم بر غزه، نهتنها در مناسبات آنکارا با تلآویو تجدیدنظر نکرد، بلکه بر دامنه مناسبات اقتصادی فیمابین افزود و صرفا کوشید با لفاظیهای تند و تیز علیه شخص نتانیاهو، بدون پرداخت کمترین هزینهای خود را یگانه حامی مسلمانان فلسطینی ترسیم کند. حمله شبهنظامیان وابسته به ترکیه به مواضع دولتی در سوریه، در مقطع کنونی و در حالی که تنها ساعاتی از اعلان آتشبس در لبنان سپری شده بود، به واقع خنجری به حساب میآمد که اردوغان از پشت بر پیکر مقاومت اسلامی ضدرژیم صهیونیستی وارد کرد؛ اقدامی که تنها بر شدت خونریزی مسلمانان در سوریه و افزایش فرقهگرایی در منطقه خواهد افزود. درباره فرجام نهایی حملات تحریرالشام و متحدانش به نیروهای مقاومت در سوریه باید متذکر شد که برخلاف سالهای سپری شده، اردوغان حمایت رژیمهای عربی (به استثنای قطر) را علیه اسد پشت سر خود نخواهد داشت. بیش از یک دهه ناامنی حاکم بر جهان عرب (از سوریه، مصر و یمن گرفته تا لیبی، سودان و تونس) و تردید رهبران محافظهکار منطقه نسبت به پیامدهای قدرتگیری عناصر سلفی در منطقه، موجب روگردانی آنان از حمایت احتمالی از گروههای یادشده در سوریه خواهد شد. در سوی دیگر ماجرا، ارتش عربی سوریه به عنوان ارتشی کلاسیک، اکنون و با حمایت هوایی روسها برخلاف یک دهه گذشته در چند جبهه درگیر نبوده و تمام تمرکز خویش را بر زیر ضربه بردن تروریستهای مستقر در ادلب خواهد گذاشت؛ امری که بیگمان مانع تحقق آمال و رویاهای ماجراجویانه اردوغان (همچون ماجراجوییهای سیاسی و نظامی وی در لیبی، ارمنستان، مصر، قفقاز شمالی، تونس و... در طول 2 دهه حکمرانیاش) شده و ناکامی و شکست را نصیب وی خواهد کرد.