سمانه معارف: تجلیل از حضرت فاطمه زهرا(س) فقط این نیست که این وجود مبارک، دختر گرامی پیامبر اکرم(ص) بوده است، ولو همین عنوان، خود به تنهایی یک مقام بسیار بالاست، بلکه آن حضرت دارای فضایل بسیار والایی بودند که اگر ساعتها انسان بگوید و صدها کتاب بنویسد، باز هم قطرهای از آن را نمیتواند بیان کند. حضرت فاطمه(س) جوهره اصلی دیانت و شیعه بودن ما است.
همه ما باید در تمام سال بویژه در این ایام، سعی کنیم معرفتمان نسبت به حضرت زهرا(س) بیشتر شود. اگر ما از شناخت حضرت زهرا(س) و عزاداری بر آن حضرت فاصله داشته باشیم، خسارتی بسیار بزرگ و جبراننشدنی است.
سعی کنیم در ایام فاطمیه و شهادت جانسوز آن حضرت، از آن وجود مقدس استمداد کنیم تا بتوانیم حضرتش را بیشتر بشناسیم و سپس به مردم بشناسانیم که حیات طیبه و سعادت ابدی، مرهون این شناخت و معرفت است. به مناسبت شهادت حضرت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها با حجتالاسلاموالمسلمین سیدرضا تقوی، نماینده پیشین مجلس و رئیس سابق شورای سیاستگذاری ائمه جمعه گفتوگو کردیم.
***
* شاخصههای زندگی سیاسی و اجتماعی و شخصی حضرت فاطمه را با توجه به شرایط زمان و مکان و تحولات سیاسی و اجتماعی آن روز معرفی و تحلیل فرمایید.
حضرت زهرا(س) در میان اهل بیت عصمت و طهارت جایگاه بسیار بالایی دارد، به یک معنا همه معصومان از جمله پیامبر اعظم(ص) و امیر مومنان حضرت علی(ع) و همچنین فرزندان این بانوی بزرگوار خود را مدیون صدیقه طاهره میدانند. وقتی سخنان ائمه(ع) را مورد بررسی قرار میدهیم، هر کدام به شکلی این بانو را تجلیل میکنند و معتقدند صدیقه طاهره از نور عظمت الهی خلق شده است. امام صادق(ع) میفرمایند: «لأنالله عزوجل خلقها من نور عظمته؛ خداوند حضرت زهرا(س) را از نور عظمت خود آفرید».
بخشی از ویژگیها و امتیازاتی که امیر مومنان علی(ع) دارد و مورخان در تاریخ زندگی آن حضرت ثبت کردهاند، این امتیازات مربوط به صدیقه طاهره(س) است و یکی از افتخارات حضرت علی(ع) این است که همسری چون حضرت زهرا(س) دارد؛ در حقیقت همسری و پیوند ازدواج حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) را خداوند امضا کرد و به پیغمبر اکرم(ص) فرمود، چرا که حضرت فاطمه(س) همشأن و همتراز حضرت علی(ع) است و اگر علی(ع) نبود، همسری در حد و اندازه و شأن حضرت زهرا(س) نبود.
* حضرت زهرا(س) چه نوع سبگ زندگیای داشتند؟
شعار حضرت زهرا(س) این است: «رضیتُ بما رضیالله وَ رَسولُهُ؛ آنچه خدا و رسولش رضایت دارند، من همان را میپسندم و بدان عمل میکنم». یعنی زندگی صدیقه طاهره و رفتار و کردار حضرت همیشه متناسب با رضایت خدا و رسول است. در عرفان اسلامی مقام رضا و رضایت یک مقام برجسته است. کسی که به این مقام برسد، به مقام بالایی رسیده و صدیقه طاهره در این مقام است و میفرمایند من به آنچه رضایت خداوند و پیغمبر خداوند در آن است، عمل میکنم. سبک و روش زندگی حضرت زهرا(س) بر اساس رضایت الهی بود و همیشه یکی از دعاهای حضرت این بود: «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِما تُجیبُنی [بِهِ] حینَ اَسْئَلُکَ فَاَجِبْنی یا اَللّهُ؛ خدایا یکی از درخواستهای من فاطمه این است که آنچه تو دوست میداری و آنچه رضایت تو در آن است، من در همان مسیر باشم و حرکت کنم». به قول سعدی که میگوید:
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
صدیقه طاهره یک چنین موقعیت و مقامی دارد و وقتی به این مقام میرسد، شخصیت و نورانیتی مییابد که چشم حقیقتبین میتواند آن مقام، شخصیت و موقعیت را ببیند، لذا پیغمبر اکرم(ص) وقتی فاطمه به دیدنشان میآمد از جا بلند میشدند و به استقبال فاطمه(س) میرفتند.
وقتی حضرت زهرا(س) به دیدار پیامبر(ص) میآمدند و به رسول اکرم اطلاع میدادند که فاطمه(س) وارد منزل شد، پیامبر(ص) بلند میشدند و به استقبال ایشان میرفتند. این امر بیانگر شخصیت حضرت زهرا(س) است. پیغمبر اسلام میفرمایند: «ففاطمه حوراء انسیه و کلّما اشتقت الی رائحه الجنّه شممت رائحه ابنتی فاطمه علیهاالسلام؛ هر زمان مشتاق بهشت میشوم و میخواهم نسیم بهشتی را استشمام کنم، زهرایم را میبوسم و میبویم. از زهرا من بوی بهشت را استشمام میکنم». حضرت فاطمه(س) به مقام رضا و رضوان الهی رسیده و حضرت همیشه و در همه مسائل رضایت و خواست خداوند را طلب میکردند؛ این سیره مهم را همه مورخان و سیرهنویسان اعم از شیعه و سنی در ارتباط با زندگی حضرت زهرا(س) نوشتهاند و تأیید میکنند.
جالب این است که آنقدر مقام حضرت زهرا(س) والا و بالاست که حضرت علی(ع) که خود افتخار بشریت و امت اسلامی هستند و همواره مورد حمایت و چشم و دل پیامبر اسلام(ص) بودند، درباره حضرت فاطمه(س) میفرمایند: منِ علی با همه عظمت و با همه سوابق مجاهدتها و فداکاریهایی که در راه اسلام داشتم، به فاطمه و پدر فاطمه افتخار میکنم.
* مهمترین و بارزترین اقدام تربیتی حضرت زهرا(س) که الگوبرداری از آن نیاز امروز است را بفرمایید.
کربلا بسیار دارای عظمت است و گمان میکنم جامعه ما کم و بیش با عظمتها و ارزشهای والا و جوشیده از خون شهدای کربلا آشناست، چون مردم ما این ویژگی و خصلت را داشتند که همیشه پای منبرها بودند و منبریها و روحانیت و علما، کربلا را برای آنها تشریح کردند. حادثهای با عظمتتر و بزرگتر از کربلا در تاریخ اسلام نداریم اما در همین کربلا و عظمتی که حضرت حسین بن علی(ع) دارند، حضرت روز عاشورا میفرمایند: من هر چه دارم از مادرم دارم. وقتی ابنسعد که فرمانده لشکر یزید و یزیدیان بود، مدام به امام حسین(ع) اصرار میکرد بیعت کند، حضرت سیدالشهدا فرمودند: من نمیتوانم با یزید بیعت کنم، دست پاک و مطهر من در دست پلشت و پلید یزید قرار نمیگیرد، چرا که در دامن مادری مثل صدیقه طاهره پرورش یافتم و آن دامن به گونهای مرا تربیت کرده و شخصیت مرا ساخته و شکل داده که من مجسمه طهارت هستم و پاکی و پاکیزگی از وجودم میجوشد، هیچگاه آلوده نشدهام و این تربیت من بوده است، لذا نمیتوانم با نجاست، پلیدی و پلشتی کنار بیایم.
اینجا نکات تربیتی بسیاری وجود دارد که میتوانیم از آن برای امروز استفاده کنیم. بنابراین امام حسین(ع) آزادگی خود را مدیون دامن پاک فاطمه(س) میدانند و به معنای دیگر کربلا با همه ویژگیها و بزرگیها و بزرگمنشیهایش محصول تربیتهای حضرت زهرا(س) است.
* زندگی کوتاه آن بانوی بزرگوار چگونه بود؟
زندگی حضرت زهرا(س) به چند فصل تقسیم میشود؛ یکی دوران کودکی و نوجوانی و قبل از ازدواج که در خانه پیغمبر و با حضرت محمد مصطفی(ص) و در مکه بودند. زحمات، فشارها و اذیتهای کفار قریش نسبت به خاندان پیامبر(ص) بویژه راجع به شخص رسول گرامی اسلام بسیار بود. سپس به مدینه هجرت کردند تا روزی که به خانه حضرت علی(ع) رفتند. دوره خانهداری حضرت زهرا(س) و مشارکت ایشان با حضرت علی(ع) در اداره زندگی و تربیت فرزندان، یک دوره بسیار عجیب و شکوهمند است. حضرت زهرا(س) عمر چندان طولانی نکردند و 9 سال در خانه امیر مومنان بودند و ۴ فرزند داشتند، این دوره بسیار پر فراز و نشیب بود.
پیغمبر(ص) در مدینه حکومت تشکیل دادند و جنگهای متعددی داشتند و امیر مومنان علی(ع) نیز همیشه در کنار پیامبر(ص) در جنگها شرکت کردند. وقتی پدر و بزرگ خانواده به عنوان یکی از ارکان خانواده در میدانهای هولناک شرکت میکند، خانواده در وضعیت و شرایط سختی قرار میگیرد. خداوند به همه خانوادههای شهدای ما صبر دهد که ما هر چه داریم از برکت شهدا داریم؛ مردان غیوری که در این زمان، از اسلام، ولایت و ارزشهای اسلامی دفاع میکنند و یک جبهه بزرگ و عظیمی را در برابر استکبار جهانی و جهانخواران ایجاد کردهاند. این مجاهدان در صحنه خیلی عظیم و بزرگ هستند و در فرهنگ انقلاب تربیت شدهاند و به عنوان بازوی فعال و ارزشمند حضرت آیتاللهالعظمی امام خامنهای کار میکنند. شرایط فعلی خانوادههای شهدا و رزمندگان را در نظر بگیرید که همیشه پدر، مادر، همسر و فرزندان منتظر هستند که خبری از عزیزانشان که در خط مقدم و صحنههای مختلف از دفاعمقدس در گذشته تا میدان نبرد در لبنان و فلسطین امروز حضور دارند و به جریان انقلاب کمک میکنند، در چه وضعی هستند. حضرت فاطمه(س) در طول دوران زندگی تا 3 ماه قبل از شهادت در چنین شرایطی زندگی میکردند. پیغمبر اکرم تا در قید حیات بودند، مسؤول حاکمیت اسلامی بودند و همیشه در معرض خطر بودند.
* حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر اعظم(ص) در عرصه تبیین چه نقشی ایفا کردند؟
مقطع پس از رحلت پیامبر(ص) یکی از مقاطع مهم زندگی حضرت زهراست. در این مدت که 75 یا 95 روز است، به اندازه ۳ قرن حادثه و مطلب وجود دارد که این مقطع تاریخی را مسلمانان بویژه شیعیان اهل بیت(ع) باید بخوبی تجزیه و تحلیل و مشخص کنند نقش حضرت زهرا(س) در آن دوره چه بوده است. میتوانم بگویم آن دوران، دوران غربت امیر مومنان حضرت علی(ع) است.
* حضرت زهرا(س) در دوران غربت حضرت علی(ع) چه نقشی داشتند؟
حضرت زهرا(س) در متن مسائل حضور جدی داشتند و در این ایام غربت که همگی پشت کرده بودند و به یک معنا امیر مومنان علی(ع) را تنها گذاشته بودند، حضرت زهرا(س) قاطعانه ایستادند و از همسرشان دفاع کردند. همانطور که علی(ع) در طول 23 سال در کنار پیغمبر(ص) بودند و از ایشان دفاع کردند، فاطمه(س) هم در این ۳ ماه از علی(ع) حمایتهای بسیار شفاف کردند و مواضع کوبندهای در برابر دشمنان حضرت امیر گرفتند. در این مقطع، زندگی حضرت زهرا(س) کاملا رنگ سیاسی گرفت و این بانوی بزرگوار در میدان سیاست حضور یافتند و نقش خویش را بخوبی ایفا کردند.
* مهمترین اقدامات حضرت در آن دوره حساس چه بود؟
حضرت فاطمه زهرا(س) وظیفه خود میدانستند از ولایت حضرت علی(ع) حمایت کنند. حضرت زهرا(س) در این عرصه چند کار مهم کردند؛ نخستین کار «روشنگری و بصیرتافزایی» بود. بخشی از فعالیتهای سیاسی حضرت زهرا(س) روشنگری در حوزه سیاست بود؛ همان چیزی که امروز رهبر هوشمند و حکیم انقلاب از آن به عنوان جهاد تبیین، روشنگری و بصیرتافزایی تعبیر میکنند. در این ۳ ماه حضرت زهرا(س) یک جهاد گستره تبیینی داشتند و روشنگری کردند که جهاد تبیین همان جهاد روشنگری و بصیرتافزایی است. اوج این جهاد تبیین را در خطبه حضرت زهرا(س) میبینیم که در مسجد در برابر جمعیت خواندهاند.
در این خطبه پیامهای مختلف و فرازهای روشنگرانه فراوانی وجود دارد. اولا این خطبه روی سخنش با امت اسلام است، البته بیشتر روی خواص و نخبگان متمرکز شده، چرا که خواص و نخبگان هر جامعهای یک رسالت ویژه دارند، مسؤولیت آنها از عامه مردم بیشتر است، لذا حضرت زهرا(س) روی خواص تکیه کرده و نخبگان را مورد خطاب قرار دادهاند. حضرت خطاب به انصار و مهاجران یعنی کسانی که با پیغمبر شعار میدادند و از منافع حکومت اسلامی بزرگ شدند، رو میکنند و یادآور میشوند امروز وظیفه و رسالت آنها چیست؟ چرا علی(ع) را تنها گذاشتند؟ حضرت زهرا(س) در این خطبه و در مسجد و در برابر آن جمعیت که اکثرا مهاجر و انصار بودند، این گروه را مورد عتاب و خطاب قرار داده و میفرمایند: «یَا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ انْصُرُواالله فَإِنِّی ابْنَةُ نَبِیِّکُمْ وَ قَدْ بَایَعْتُمْ رَسُولَالله(ص) یَوْمَ بَایَعْتُمُوهُ أَنْ تَمْنَعُوهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ مِمَّا تَمْنَعُونَ مِنْهُ أَنْفُسَکُمْ وَ ذَرَارِیَّکُمْ فَفُوا لِرَسُولِالله (ص) بِبَیْعَتِکُمْ قَالَ فَمَا أَعَانَهَا أَحَدٌ وَ لَا أَجَابَهَا وَ لَا نَصَرَهَا؛ ای مهاجران و ای انصار! خدا را یاری کنید. من دختر پیامبر شما هستم. شما در روزی که با رسول خدا بیعت کردید، متعهد شدید از آن چیزی که خود و فرزندانتان را حفظ میکنید او و فرزندانش را نیز محافظت کنید. پس حالا به بیعتتان با رسول خدا عمل کنید». اما هیچکدام از آنان پاسخ حضرت را ندادند و یاریاش نکردند.
یکی از اقدامات مهم سیاسی حضرت زهرا(س) در آن مقطع، حمایت از امیر مومنان علی(ع) بود. حضرت خطبه خواندند و روشنگری کردند و بیوفایی و عهدشکنی مهاجران و انصار را که جزو خواص جامعه بودند، به رخشان کشیدند و در تاریخ هم این عهدشکنیها ثبت شد.
نکته دیگری که حضرت فاطمه(س) در خطاب به مهاجران و انصار متذکر میشوند این بود که «چرا حال که حکومت اسلامی شکل گرفته و امکاناتی برای شما آورد، فاصله گرفتید و دنیاگرا و تجملگرا شدید». دنیاطلبی خواص هم آفتی برای هر انقلابی است. اگر خواص جامعه دنیاطلب باشند، انقلاب را به بیراهه میکشانند، چون عامه مردم معمولا به این چهرهها و شخصیتهای نامدار و مشهور نگاه میکنند و اگر به فرهنگ تبدیل شود، آن جامعه و انقلاب به نابودی کشیده میشود و حضرت به این آفت اشاره میکنند و به خواص میفرمایند: «شما سراغ عیش و نوش رفتید، رفاهطلب شدید و دیگر حاضر نیستید شانههایتان را زیر بار سنگین سختیها ببرید».
نکته دیگری که حضرت به آن اشاره میکنند «غصب خلافت» است و میفرمایند بیتفاوتی و عهدشکنی شما رهبری را به انزوا کشانده است. در آن مقطع حضرت زهرا(س) با همه توان به میدان آمدند و از ولایت امیر مومنان علی(ع) دفاع کرد و تحریفی که کرده بودند را یادآور شدند و فرمودند: آیا شما روز غدیر را فراموش کردهاید که پیغمبر در برابر آن جمعیت عظیم، علی(ع) را به عنوان جانشین پس از خود معرفی کردند و فرمودند: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ»؟ بنابراین یکی از اقدامات حضرت زهرا(س) این بود که این افراد را به سوابق خود بازگرداند و اینکه چه بودند و چه شدند.
حضرت زهرا(س) با جریان نفاق و منافقین نیز بشدت مقابله کردند. بعد از رحلت پیامبر(ص) منافقین و جریان نفاق که نفوذی بودند، اقداماتی علیه اسلام کردند. امروز هم این نفوذیها در میان امت اسلام حضور دارند و شعار مسلمانی میدهند، مانند داعشیها و تکفیریها و امروز هم تحریرالشام که روی پرچمشان «لاالهالاالله» مینویسند و در حالی که حتی یک گلوله هم به سمت رژیم صهیونیستی که قصاب فلسطینیها در غزه شده و حمام خون راه انداخته، شلیک نکردند، بار دیگر سوریه را ناآرام کردند، چون دستشان در دستان خونآلود اسرائیلیهاست.
حضرت از طرق مختلف در مسیر دفاع از ولایت گام برداشتند. ایشان تمام همت خود را در طول ۳ ماه پس از رحلت پیامبر(ص) در دفاع از ولایت به کار بستند؛ حتی گاهی که عرصه بر حضرت زهرا(س) تنگ میشد و میدان سخنرانی و روشنگری نبود، حضرت با گریههایشان روشنگری می کردند.
امروز نیز اگر میخواهیم فاطمی زندگی کنیم، باید دقت داشته باشیم سرلوحه زندگی صدیقه زهرا(س) دفاع از ولایت است. سرلوحه زندگی حضرت زهرا(س) مقابله با جریان نفاق و نفوذیهاست. اگر بخواهیم فاطمی زیست کنیم و فاطمی بمیریم، باید نسبت به جریانهای حول و حوش خود بیتفاوت نباشیم. حضرت زهرا(س) از آغاز زندگی تا پایان دوره زندگی پرافتخارشان همیشه در صحنه بودند، هیچگاه صحنه را ترک نکردند، امروز نیز پیروان حضرت زهرا(س) باید همیشه در صحنه باشند. باید بررسی کرد در چه صحنههایی نیاز وجود دارد، یک زمانی صحنههای علمی است که باید حاضر باشیم و صنعت هستهای را به چرخش در بیاوریم. یک وقت صحنه، صحنه مالی و اقتصادی است و باید تحریمها را دور بزنیم و با همه وجود سرمایه را به میدان بریزیم و چرخهای صنعت را بچرخانیم و اشتغال ایجاد کنیم تا مشکلات اقتصادی جامعه حل شود. یک وقت صحنه، صحنه فرهنگی است و باید به صحنه بیاییم و با سرودها و شاعرانهها این صحنه را گرم کنیم، فیلمسازان با فیلمهای بسیار خوب و پرمحتوا این صحنه را گرم کنند. یک زمانی صحنه خطابه است و باید از فراز منبرها فریادمان را بلند کنیم و این صحنه را همچنان گرم نگه داریم. یک زمان صحنه، صحنه جهاد و مجاهدت با توپ و تانک و اسلحه است و باید آن صحنه را گرم کرد، بنابراین انقلاب صحنههای مختلفی دارد. آنهایی که امروز به مردم لبنان، غزه و فلسطین کمک میکنند و خانه، ماشین و جواهرات خود را هدیه میدهند، در صحنه حضور دارند و غایب نیستند. نباید صحنه را فقط خط مقدم جبهه و توپ و تانک بدانیم، هر جایی که ما بتوانیم و نیاز باشد و مرزبان انقلاب و ارزشهای اسلامی یعنی رهبر بزرگوار انقلاب راهنمایی و ارشاد کنند، ما باید در آن صحنه حاضر باشیم. ملت ما نشان داده در صحنه حضور دارد و این تبلیغات و یاوهسراییها و شیطنتهایی که در فضای مجازی انجام میشود، برای اینکه روحیه مردم ما را تضعیف کند، چندان اثرگذار نبوده است. در این جنگ فرهنگی باید دست به دست هم دهیم و توطئهها و نقشههای دشمنان را خنثی کنیم.