محمد رستمپور: آشفتگی نظامی در سوریه و پیشروی سریع تروریستهای تکفیری گروهک تحریرالشام، صحنه تکراری اما حیرتآوری در رسانهها ساخته است. در یک سو، تصاویر متنوع و متعدد حضور نیروهای شورشی در میدانها، ادارات و خیابانهای شهرها و روستاهایی از سوریه که تاکنون حتی اسمشان هم در رسانههای فارسیزبان مطرح نشده، به شکل حجیم و پرضریبی کار میشود و در سوی دیگر، خبر و تصویر جعلی مرگ ابومحمد الجولانی، سرکرده سر و صورت اصلاحکرده این گروه تروریستی بر اثر بمباران جنگندههای روسی در رسانهها منتشر میشود. واقعیت، هیچیک از این دو بازتاب و روایت نیست اما اصرار بر جزئیات آماری جغرافیایی شهرها و شهرکهای سقوط کرده در یک طرف و کوشش برای ارتباطدهی ارگانیک و رسمی تحریرالشام با سلطنتطلبان ایرانی نشان میدهد جنگ روایت مورد قبول طرفین بر محور تولید خبر جعلی استوار شده. مسلم است روسیه از نظر ثبات سیاسی و آرایش نظامی اوضاع خوبی ندارد و اسرائیل به دنبال آن است که بعد از ضربه زدن به پیکره حماس و حزبالله لبنان، سازوکار پشتیبانی، شبکهسازی و سازماندهی تسلیحاتی و برنامهریزی جبهه مقاومت را از طریق ضربه زدن به فضای زمینی و عرصه هوایی سوریه منهدم کند. این هدف با تغذیه و تسلیح و البته بازآرایی پرچم و شعار و کنش تحریرالشام و پیشروی سریع زمینی به سمت پایتخت سوریه در گام نخست و تلاش برای امتیازگیری سیاسی کشورهای درگیر میدان بویژه ترکیه در گام دوم به سرعت در حال تحقق است اما در جبهه مقابل، بهرغم فساد درونی ارتش سوریه ناشی از کمبود منابع مالی، همچنین تنوع قومی جغرافیای چندپاره سوریه، وضعیت به سختی و فاجعهباری سالهای نخست پدیدار شدن داعش نیست. نشانه مهم این گزاره، خبر جعلی کودتای نظامی در سوریه در ۲ هفته پیش و تولید ویدئوی استعفای بشار اسد به کمک هوش مصنوعی در هفته پیش است. از حیث تسلیحات و تجهیزات و حتی ساختار نظامی، طرفین منازعه به هیچ عنوان برابر نیستند و تروریستها به دنبال دستکاری «ادراک» حریف در سطوح مختلف هستند؛ از سرباز پیاده نظام ارتش سوریه تا مقام سیاسی عالیرتبه متحد سوریه در عراق. اگر انگاره قدرت، تسلط و توانایی تروریستها تثبیت شود، سختی رگ و پی و بازوی دفاع شل میشود و تسلیم و سازش روی میز تصمیمگیری میآید. از این رو است که تحریرالشام بر ۲ محور اصلی روایت میسازد: اولا با سر و شکل سفید شده در پی القای تمایز با داعش، همچنین تفاوت با دیروز خود - جبهه النصره - است و از این نظر است که ویدئویی با عنوان استقبال مردم از تحریرالشام در یکی از شهرکهای اشغال شده بویژه در رسانههای عربی با ریشه اخوانی فراگیر میشود و هدیه دادن موز از سوی نیروهای تکفیری به اسرا بازدید بالایی میگیرد. در نتیجه باید گفت ریبرندینگ تحریرالشام تا امروز مبتنی بر اقتدار بوده است تا قدرت. اقتدار، خشونت مشروع است و قدرت، زور عریان. حضور جولانی در قلعه تاریخی حلب و انتشار تصویر او در نمای از پایین به بالا یا ویدئویی از او در میان طرفدارانی که گم شده و پیدا نیست، در جهت ترسیم اقتدار تحریرالشام کار شده است. ضمن آنکه الفاظ یا کلمات به کار رفته در رسانههای غربی که متأسفانه در فضای رسانه فارسی نیز بدون فیلتر بازتاب مییابد، تحریرالشام را به جای «تکفیری» و «شورشی»، «مخالفان» یا «مسلحان» میخوانند. تردیدی نیست تحریرالشام، داعش نیست اما این را هم باید دانست که سقوط بشار اسد با همه نقاط مثبت و منفی که در حکومت او وجود دارد، سوریه، این چهارراه بزرگ طایفهای را به جولانگاه گروهکهای تروریست وابسته به کشورهای منطقه تبدیل خواهد کرد که در پی تأسیس کشورکهای ریز و درشتی هستند که تأمینکننده منافع متضاد آن کشورها باشد. از همین جهت است که رکن دوم روایت تحریرالشام شکل میگیرد. یعنی جولانی مرتبا ادعا میکند در صورت غلبه بر نظام سیاسی کنونی سوریه، او به دنبال ساخت دولتی جدید با نهادهای متفاوت نخواهد بود که روابط کاملا متفاوتی با کشورهای همسایه بنا کند. تحریرالشام در تلاش است با این تکنیک، هزینه تغییر نظام سیاسی سوریه را کمتر از هزینه حفظ اسد «تصویر» کند و در اراده پشتیبانی از سوریه تزلزل ایجاد کند. هرچند با دخالتهای اسرائیل و بمباران گذرگاههای مرزی و تهدیدات سیاسی، امکانها و احتمالات این دفاع نیز کمتر از پیش شده اما در سوی دفاع از نظم کنونی نیز صراحت و حرارت دیده نمیشود.
رسانههای فراگیر ایران هنوز از بیان نقش ترکیه و امارات در تجهیز و راهبری جولانی احتراز دارند و در نبود روایت صحیح، یاوههایی مانند تصویر فوتوشاپ از دیدار ربع پهلوی و محمد الجولانی در برخی سکوهای داخلی منتشر میشود و حتی بازدید میگیرد. در نتیجه، ۲ سوی روایت سوریه، با نواقص و اشکالات جدی روبهرو است و همین است که زمینه شایعاتی درباره عدم کمک ایران به سوریه را فراهم میکند. بدون در نظر گرفتن سوریه به عنوان جبهه سوم رویارویی با اسرائیل در دوران پس از ۷ اکتبر 2023، هیچ تحلیلی جامع نیست. اسرائیل از جنگ و آشفتگی بهره میبرد و روز آتشبس در هر سرزمین و جغرافیایی، روز شکست اسرائیل است. اسرائیل، جنگخوار و جنگجو و جنگسازی است که هیچ چیزی جز جنگ او را از پا در نمیآورد.