گزارش «وطن امروز» از ارائه دادههای غیرواقعی درباره مهاجرت و کاهش حس تعلق به کشور
* برداشت غلط از پژوهش رصدخانه مهاجرت ایران در سال 1401/ * این نظرسنجی تنها در میـان دانشـجویان
و فارغالتحصیلان، دانشـجویان خارجـی حاضر در ایـران، پزشـکان، پرسـتاران و ایرانیـان خـارج از کشـور انجام شده است
فائزه مجتهدزاده: مهاجرت، شکلی از حرکت انسانها از نقطهای به جغرافیایی دیگر است که با انگیزه بهبودخواهی انجام میشود و با جستوجوی فرصتهای اقتصادی و طلب رفاه نسبت مستقیم دارد. موضوع مهاجرت اکنون یکی از مهمترین مسائل در دنیاست و کشورهای مختلف هرکدام به دلایلی درگیر آن هستند. در ایران نیز مدتی است این موضوع مورد توجه قرار گرفته است. اما یکی از مهمترین موضوعات درباره مهاجرت در ایران، آمار عجیب و غیرواقعی است.
محمود نجفیعرب، رئیس اتاق بازرگانی تهران، ششم آذر در اظهار نظر عجیبی اعلام کرد: «60 درصد ایرانیها تمایل به مهاجرت دارند». به گفته او «در 10 سال اخیر به طور متوسط سالانه 27 هزار ایرانی اقامت کشورهای اروپایی، کانادا و آمریکا را اخذ کردهاند». نجفیعرب ضمن دردآور دانستن این عدد، اضافه کرد: «این روند نشاندهنده شدت کاهش حس تعلق به کشور است».
سال گذشته نیز بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران گفته بود: «بیش از 60 درصد تمایل دارند که مهاجرت کنند؛ این تعداد یا برای مهاجرت برنامهریزی کردهاند یا اقدام».
به گزارش «وطن امروز»، به نظر میرسد ادعای «تمایل 60 درصدی ایرانیان به مهاجرت» از آماری ریشه گرفته که رصدخانه مهاجرت ایران در سال 1401 طی پژوهشی محدود تولید و منتشر کرد. در صفحه 504 از فصل 9 سالنامه مهاجرتی ایرانیان، جامعه آماری این پژوهش معرفی و مشخص شده که پرسشنامه «سـنجش میـل و تصمیم بـه مهاجـرت» تنها در میـان 4 گـروه اجتماعـی دانشـجویان و فارغالتحصیلان، دانشـجویان خارجـی در ایـران، پزشـکان و پرسـتاران و ایرانیـان خـارج از کشـور طراحـی، توزیـع و جمعآوری شـده اسـت. اما حتی با فرض صحت صددرصدی این آمار نیز نمیتوان نتایج بررسی گروههای نمونه را به کل جامعه ایران تعمیم داد، زیرا 4 گروه ذکر شده نهتنها ویژگیهای مشترک چندانی با اکثریت جامعه ندارند، بلکه جزو گروههای خاصی محسوب میشوند که همواره تمایل به مهاجرت بخشی از فرآیند زندگی آنها بخصوص تحصیل است.
رصدخانـه مهاجـرت ایـران در ابتدای این پژوهش، منصفانه اعلام کرده نتایـج پیمایش انجام شده توسـط این مجموعه قابلیـت تعمیـم به کل جامعـه ایران و اقشـار مختلـف اجتماعـی را ندارد و تنهـا تصویـری کلـی ارائه میکند. ضمن اینکه در ادامه با اشاره بـه محدودیـت امکانـات، اضافه شده که تمام پیمایشها به ناچـار از طریق پرسشـنامه و به صورت آنلایـن انجام شـده است.
متولی پژوهش صراحتا اعلام کرده که بـه دلیـل توزیـع آنلایـن پرسشـنامهها، محدود بودن آمارگیری در برخـی گروههای اجتماعی و حـذف شـدن بخشـی از جامعـه هـدف؛ تعمیـم نتایـج ایـن پیمایش بـه کل جامعـه ایـران یـا از نظـر آمـاری امکانپذیر نیسـت یـا اینکـه حداقـل بایـد ملاحظـات فوقالذکـر در نظـر گرفتـه شـود.
ذکر این نکته در متن پژوهش، الزامی و بجا بود، چرا که در نظرسنجی آنلاین به دلیل ماهیت این روش و استفاده از ابزارهای مدرن، نظر جمعیت مسنتر، ساکنان مناطق دورافتاده یا اقشار کمبرخوردار قابل ثبت نیست. علاوه بر این، نظرسنجی آنلاین با سوگیری بیشتری همراه است و به دلیل مسدود بودن مسیر تعامل مصاحبهگر و پاسخدهندگان، قابلیت تفسیرپذیری کمتری دارد. از این رو دستیابی به اطلاعات مهم جمعیتی از طریق نظرسنجی آنلاین ممکن نیست. اما طی 2 سال گذشته برخی شخصیتها و در مواردی حتی برخی مسؤولان به اعداد و ارقام این پژوهش رجوع کردهاند و در نطقها و سخنرانیها از داده غیرواقعی «تمایل 60 درصدی ایرانیان به مهاجرت» به عنوان دستاوردی پژوهشی یاد شده است.
* میل به مهاجرت یا اقدام به مهاجرت؟
فرآیند مهاجرت با پیچیدگی و ناملایمات همراه است، زیرا فرد را از تاریخ و جغرافیایی که کیستی و چیستی او را ساخته، جدا میکند. مهاجر وارد سرزمینی بیگانه میشود و با فضایی مواجه است که از نظر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، گاه زمین تا آسمان با مبدا تفاوت دارد. مهاجر در مقصد شهروند درجه 2 محسوب میشود و برای سازگاری مجبور به پذیرش تفاوتها و ایجاد تغییرات بیشمار در رفتار، گفتار و کردار و حتی دگرگونی در باورها، اعتقادات و ایدئولوژی خود است.
شکی نیست که در دهههای گذشته عوامـل مختلـفی از جمله انگیزههای تحصیلی و اقتصادی به شکل محرک بر میل مهاجـرت ایرانیـان اثر گـذاشته و این تمایل را بالا برده اما به موازات آن، دلایل متعددی این خواسته را سرکوب میکند. زندگی پر از دقایق ارزشمندی است که هراس از دست دادن آنها بر تمایل به مهاجرت غلبه دارد؛ بودن در کنار خانواده، اقوام و دوستان، جذابیتهای سرزمینی، مفید بودن در وطن، احساس وظیفه، تعلق و پیوستگی با جامعه از آن جملهاند. از سویی پرهیز از درگیر شدن با تعارضات فرهنگی و اجتماعی در کشور مبدا، بیم انحراف از ارزشها، عدم تحمل تبعیض و بیاعتباری در خارج از کشور، دوریجویی از تجربه غربت و پرهزینه بودن پروسه مهاجرت، از جمله دلایلی است که بسیاری از ایرانیان را حتی با وجود داشتن انگیزه بالا از اقدام عملی منصرف میکند.
نظرسنجیها در این حوزه، عموما تمایل به مهاجرت را رصد و اندازهگیری میکنند حال اینکه مرحله مهم اقدام و تحقق امر مهاجرت مغفول مانده و ارزیابی نمیشود، از این رو مشخص نیست چه میزان از تمایلات به ترک وطن در عمل محقق شده و به مهاجرت ختم شده است.
* اعدادی عجیب و غریب درباره درصد ایرانیانی که در پی مهاجرت هستند
محمد اصغری، مدیر مرکز رصد فرهنگی کشور با اشاره به اهمیت دادهها در این رابطه میگوید: دادهها میتوانند نقشی کلیدی در سیاستگذاری ایفا کنند و از این رو دقت نظر در شیوههای گردآوری داده و پالایش و تحلیل آنها امری ضروری در روندهای تصمیمسازی در کشور است. وی افزود: متاسفانه تورم مراکز مختلف مدعی افکارسنجی که بعضا ابتداییترین اصول روشی را نیز رعایت نمیکنند، باعث تولید و انباشت دادههای نادرست میشود و از سوی دیگر تعمیم، مقایسه و تفسیر غیرعلمی دادهها نیز به ابهام بیشتر فضای دادهای کشور منجر میشود. این پژوهشگر سیاست فرهنگی با اشاره به پخش شدن چند باره دادههای مخدوش درباره میل به مهاجرت ایرانیان در فضای رسانهای کشور گفت: یکی از مثالهای تکراری و زرد درباره دادههای مخدوش، همین دادههای میل به مهاجرت ایرانیان است که هر چند وقت یک بار در رسانهها صحبت از اعدادی عجیب و غریب درباره درصد ایرانیانی که در پی مهاجرت هستند به میان میآید؛ ارقامی که هیچ تناسبی با دادههای ملی و استانی مراکز معتبر نظرسنجی ندارد.
مدیر مرکز رصد فرهنگی کشور با اعلام عدد میل به مهاجرت ایرانیان گفت: بر مبنای دادههای مراکز مختلف افکارسنجی که با شیوههای علمی و به صورت میدانی، تلفنی و حجم نمونه ملی، یعنی همه کشور، گردآوری و در مرکز رصد فرهنگی کشور از لحاظ روشی اعتبارسنجی شده است، میل به مهاجرت ایرانیان عددی بین 24 تا 28 درصد است. وی اضافه کرد: از میان افرادی که میل به مهاجرت دارند نیز بیشتر از نیمی از آنها در پی مهاجرت موقت و میزان کمتری به فکر مهاجرت دائم هستند. وی خاطرنشان کرد: عدد 24 درصد را نه بزرگ ببینیم و نه کوچک، بلکه باید واقعی دید و بر این مبنا به تصویری نزدیک به واقع از شرایط موجود رسید.
* استقبال از مهاجرت بهمثابه فرآیندی برای استقلال
استاد دانشگاه و جامعهشناس در گفتوگو با «وطن امروز» در رابطه با چرایی بالا بودن میل به مهاجرت و تفاوتی که با آمارهای واقعی دارد، گفت: میان تمایل به مهاجرت و خروج از کشور به قصد ساکن شدن در کشوری دیگر، تفاوت بسیار است. وقتی از افراد جامعه بویژه جوانترها سوال کنیم تمایل به مهاجرت دارند یا نه؟ از کمتر کسی پاسخ منفی خواهید شنید، زیرا تمایل به مهاجرت، نمودی از ویژگیهای جوانی و نوجوانی است.
امانالله قراییمقدم افزود: در این سن و سال افراد به استقلال و ماجراجویی مشتاق هستند و از هر موقعیتی که به آنها آزادی عمل بدهد استقبال میکنند، بویژه که عموم خانوادههای ایرانی همچنان ساختار سنتی خود را حفظ کردهاند و از جوانان خود حتی در سنین بالا نگهداری میکنند. قراییمقدم ادامه داد: به عبارتی برای بسیاری از ایرانیان بویژه برای نوجوانان، جوانان و دانشجویان، پرسش در رابطه با تمایل به مهاجرت، پرسش از میل به مستقل شدن، میل به بهبود زندگی و میل به داشتن شغل و درآمد کافی است. حتی کسانی که آرزوی سفر دارند به این سوال پاسخ مثبت خواهند دارد. پس طبیعی است تمایل به مهاجرت در آمارها رقم بالایی را نشان بدهد اما در عمل وضعیت فرق کند.
این جامعهشناس متذکر شد: تصاویر ذهنی پیش از مهاجرت بخش مهمی از فرآیند تمایل برای مهاجرت را تشکیل میدهد. تصویری که عموما از طریق تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم رسانهای از کشور مقصد در ذهن جامعه هدف ساخته شده در تمایل به مهاجرت نقش دارد اما آنچه در واقعیت منتظر مهاجر است، تعیینکننده وقوع یا عدم وقوع فرآیند مهاجرت خواهد بود. آرزوی مهاجرت در نهایت باید به اقدام به مهاجرت ختم شود تا بگوییم فلان تعداد ایرانی از کشور رفتهاند و بتوانیم درباره این پدیده و راههای پیشگیری از آن برنامهریزی و سیاستگذاری کنیم.
وی اظهار کرد: بسیاری از مردم صرفا میل به مهاجرت دارند ولی در مرحله عمل کمتر برای ترک کشور برنامهریزی میکنند و به دلایل مختلف از جمله وابستگی به وطن، خانواده و شغل، در این مسیر اقدام عملی نمیکنند.
* سودای مهاجرت ناشی از تبلیغات رسانهای است
قراییمقدم با بیان این نکته که بین آمارهای منتشر شده از مهاجرت و آب و هوای اجتماعی ایران نسبتی برقرار نمیکنم، توضیح داد: وقتی مصائبی از جمله جنگ، زیست مردم یک کشور را تحت تاثیر قرار میدهد، مهاجرت به شکلی گسترده و به عنوان اقدامی برای گریز از خطر و رهایی از سختی زندگی در کشور مبدا مورد توجه گروههای اجتماعی قرار میگیرد.
وی گفت: در منطقه ما افغانستان، سوریه و عراق در دهههای اخیر چنین تجربهای داشتند و بخش عمدهای از جمعیت این کشورها مهاجرت کردند. خوشبختانه در ایران تاکنون چنین تجربهای نداشتیم و همچنان میتوانیم جو روانی بالا درباره مهاجرت را به بالا بودن سودای مهاجرت تعمیم بدهیم که ناشی از تبلیغات رسانهای است که سعی دارد مهاجرت را ارزش معرفی کند و در اذهان مردم نوعی شیفتگی نسبت به مهاجرت ایجاد کند.
قرائیمقدم در این رابطه یادآور شد: رشد قارچگونه موسساتی که امر مهاجرت را تسهیل میکنند و تصویر فریبندهای که شبکههای مجازی از ایرانیان مهاجر و زندگی پر زرق و برق و همراه با رفاهشان ارائه میکنند، از جمله عوامل کششی از طرف جامعه مقصد هستند که با پردازش تصویری آرمانی از مقصد سعی دارد تمایل به مهاجرت را به اقدام عملی تبدیل کند.
این استاد دانشگاه با اشاره به تاثیر منفی مهاجرت بر اقتصاد افزود: تردیدی نیست که مهاجر فرستی برای کشور مبدا زیان دارد، جوانان عمده مهاجران را تشکیل میدهند و بالا بودن مهاجرت به معنی از دست دادن نیروی کار جوان است. بزرگترین سرمایه هر اقتصادی ماشینآلات صنایع یا سرمایههای اقتصادی نیست، بلکه نیروی کار است. از طرفی مهاجرت گسترده نسبت جنسی جمعیت را به هم میزند چون عموما مردان بیشتر از زنان مهاجرت میکنند.
وی گفت: مهاجرت ایرانیان به کشورهای مختلف و بویژه کشورهای توسعهیافته و صنعتی، سابقهای طولانی دارد. پیش از انقلاب هم این نوع مهاجرت وجود داشت و مهاجران شاغل در دیگر کشورها خانواده خود در داخل ایران را از عواید مهاجرت منتفع میکردند.
امانالله قراییمقدم در پایان تاکید کرد: در تمام خانوادهها جوانانی بودند که به خاطر کار مهاجرت کرده بودند و بخشی از درآمد خود را به داخل کشور میفرستادند. این نوع مهاجرت مزایایی داشت، ضمن اینکه این نیروها پس از مدتی برمیگشتند و تجربه و توانمندی خود را در اختیار کشور میگذاشتند. اگر غیر از این باشد، مهاجرت مطلوب نیست و خروج نیروی انسانی برای کشور زیانبار است.