عبدالله دارابی: اگر استقلال مدیریت کاربلدتری داشت پس از استعفای نکونام فرصت طولانیای را بابت استخدام مربی خارجی از دست نمیداد و در مدت کوتاهی تکلیف نیمکتش را مشخص میکرد تا هم تیم آماده این روزهایش زودتر ساخته میشد، هم بازی با ذوبآهن را برای چنین روزهایی به تعویق میانداخت، هم در جدول عدد ۵ را مقابل تعداد باختهایش نمیدید و شاید هم در جدال با النصر و الهلال نتایج بهتری کسب میکرد اما چهها نمیکند این آفت تاخیر و خسارات ناشی از ناکارآمدیها و عبرتهایی که قرار نیست بگیریم!
فقط ۲۰ دقیقه وقت لازم بود تا موسیمانه مچ یحیی گلمحمدی را در ورزشگاه خانگی فولاد بخواباند؛ با تمرکز بر بازی، بدون توجه به حواشی و با بازی گرفتن از داشتههای موجودش.
پس از شفر و استراماچونی، هیچ یک از سرمربیان استقلال در امر احیای بازیکنان موفق نبودند یا تواناییاش را نداشتند اما عملکرد اخیر بعضی از آبیپوشان، نوید این مهم را توسط سرمربی استقلال میدهد.
رافائل سیلوایی که تا قبل از حضور موسیمانه و در زمان مربیگری مجیدی، ساپینتو و نکونام، در حملات استقلال عنصری موثر نشان نداده بود، یکی از آن احیاشدگان است که هم اشتباهات فردیاش کاهش یافته و هم در ۲ بازی متوالی مهم در لیگ نخبگان و برتر ۲ گل ارزشمند زده است؛ هم با پا و هم با سر. او در دقیقه دوم بازی با یک جاگیری خوب و پرواز بر فراز ۲ مدافع فولاد، سانتر مواج جلالی را به گل اول تیمش تبدیل کرد.
ماشاریپوف، بلانکو و امیرعلی صادقی؛ ۲ تای اولی در ۲ بازی اخیر نمایشی متفاوتتر از قبل داشتند، ماشاریپوف به جای سکته دادن به حملات تیمی و پاسهای به عقب بیجا، با پاسها و حرکات پا به توپ بهموقع، روند هجومی را تسریع بخشید. بلانکو بسیار موثرتر از قبل دوید، خودی نشان داد و کارساز واقع شد و امیرعلی صادقی (گلزن جوان بازیهای تدارکاتی) با شوتی تماشایی نخستین گلش را در بازیهای رسمی به ثمر رساند. گل دوم آبیپوشان تهرانی حاصل ضدحملهای سریع و پس از ناکامی فولادیها در استفاده از پاس اشتباه سیدحسین حسینی و همکاری بلانکو و ماشاریپوف و شوت سرکش صادقی در دقیقه ۲۰ بود.
آبیپوشان در نحوه استفاده از ضربات ایستگاهی نیز نسبت به قبل تنوع تاکتیک داشتند؛ یک حرکت ترکیبی زمینی در استفاده از ضربه ایستگاهی در دقیقه ۱۳ با فرصتی عالی در ۶ قدم میزبان توام شد که البته ضربه آخر استقلالیها به دلیل کمدقتی به تور ننشست.
قبلا یکی از ضعفهای استقلال در شروعهای مجدد از خط دروازه بود که به دفعات منجر به لو رفتن توپ زیر پرس حریفان میشد ولی در این بازی، این نقیصه تا حدود زیادی رفع شده بود، آنها حتی دقیقه ۶۷ در پی یکی از این شروع مجددها توانستند با چند پاس زمینی در جناح چپشان، ضمن مهار پرس شاگردان گلمحمدی، توپ را به بلانکو برسانند که حرکت با توپ و فرار او در خط طولی زمین با پاس عرضیاش در ۱۸ قدم تیم فولاد به صادقی همراه شد ولی این بازیکن جوان قدر این فرصت را ندانست.
استقلالیها در ضدحملات منسجمتر و بابرنامهتر از قبل بودند؛ علاوه بر گل دومشان، دقیقه ۴۲ نیز از همین طریق به گل رسیدند که بازبینی داور حکم به رد آن داد و دقایق ۸۴ و ۸۶ هم صاحب ۲ فرصت گلزنی شدند که یکی را رامین رضاییان به آسمان زد و دیگری با تعلل روزبه چشمی توسط دفاع فولاد دفع شد.
فولادیها که در نیمه دوم برای جبران گلهای خورده جلو کشیده بودند حملات متعددی را روی دروازه میهمان خود تدارک دیدند که چند واکنش دیدنی حسینی، هوشیاری مدافعان استقلال و بعضا ضربات بد خود قرمزپوشان اهوازی، مانع فروریختن دروازه استقلال شد؛ گویا خودشان نیز زور لازم برای باز کردن سنگر آبیپوشان را نداشتند و نتوانستند مانع حفاظت رقیب تهرانی از ۲ گل زدهاش بشوند.
شاگردان موسیمانه در دفاع، ضدحمله، چرخش توپ، تعویض زمین بازی، شروع مجدد از محوطه جریمه خودی، عملکرد فردی و تیمی و صرف فعل خواستن، تفاوتهای محسوسی با قبل داشتند که نشان تاثیر سرمربی خارجیشان است اما استمرار موفقیت و رسیدن به نقطه مطلوب مستلزم کار بیشتر و تکرار مداوم است، زیرا در فوتبالیستهای ایرانی ۳ نقیصه نهادینه شده است:
۱- اشباع زودهنگام
۲- هیجانزدگی زودرس (که موسیمانه این را بخوبی و زود دریافته است)
۳- فراموشی؛ تا جایی که بعضا بازیکنان فوتبال خود را نیز از یاد میبرند و باید مجددا شرح وظایف را به آنها دیکته کرد. آنچه از سیدابوالفضل جلالی که در جامجهانی بازی کرده، در نیمه دوم دیدیم تبلور همین نقایص است؛ او در این نیمه چنان منفعل بود که سمت چپ تیمش به اتوبان فولادیها تبدیل و باعث فشار بر خط دفاع تیمش شد. هنگام حملات نیز از تعقیب توپهایی که برایش ارسال میشد خودداری میکرد و زحمت دنبال کردن آن تا آخرین لحظه را به خود نمیداد و در هر ۲ حالت، فشارش را کل تیم متحمل شد.