با سقوط حکومت بشار اسد و ورود گروههای تروریستی به دمشق آینده این کشور در هالهای از ابهام قرار گرفته است
گروه بینالملل: سرانجام در مرحله آخر پیشروی تروریستهای تکفیری تحریرالشام، نوبت به شهر دمشق رسید تا بدون مقاومت خاصی به تصرف گروههای مسلح درآمده و زنجیره سقوط ارتش عربی سوریه تکمیل شود. با تصرف کاخ ریاستجمهوری سوریه به دست معارضان و تکفیریهای مسلح، پایان نظام بعثی سوریه تحت کنترل خاندان اسد فرا رسید و سرنوشت این کشور عربی در منطقه غرب آسیا در ابهام فرو رفت. درباره دلایل سقوط دولت عربی سوریه و عدم مقاومت ارتش این کشور موارد بسیاری مطرح میشود که وضعیت نامطلوب اقتصادی، تضعیف ارتش سوریه در جنگ داخلی، عدم اصلاحات سیاسی توسط حزب بعث سوریه، دخالت کشورهای همسایه بویژه ترکیه در مسائل داخلی این کشور و همچنین حملات بیپایان ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی از آن جملهاند؛ مسائلی که با توجه به بیعملی دولت و ارتش سوریه در تحولات بیش از یک سال گذشته در مقابل تجاوزات رژیم صهیونیستی در غزه، لبنان و سوریه منجر به تضعیف و سقوط دومینووار شهرهای این کشور در مواجهه با تکفیریها شد. در حال حاضر و پس از خروج بشار اسد از سوریه و پایان کار حزب بعث و ارتش در این کشور، مساله مهم و سوال اصلی درباره تحولات سوریه، آینده این کشور است.
* سناریوهای پیش روی سوریه
پس از خلأ قدرتی که پس از سقوط بشار اسد در سوریه رخ داده، سناریوهای مختلفی برای آینده این کشور مطرح شده است. بسیاری از تحلیلگران با توجه به وضعیت داخلی سوریه و تجربیات مشترکی که بین سایر کشورهای عربی در غرب آسیا و شمال آفریقا وجود دارد، سرنوشت مشترکی را برای سوریه متصور هستند. از نظر بسیاری از تحلیلگران، حضور و نقش بازیگران متعدد منطقهای و بینالمللی در سوریه، وجود گروههای نظامی متعدد با روحیات و ایدئولوژیهای متکثر و بعضا در تضاد با هم و همچنین وجود گسترده تسلیحات در دست مردم و گروههای مختلف سوری، آینده این کشور را بسیار تیره و تار کرده است. بسیاری بر این عقیده هستند که سوریه در بهترین شرایط به سرنوشت لیبی دچار خواهد شد و البته با توجه به حضور گروههای افراطی و تکفیری متعدد در این کشور و بازیگری ترکیه و رژیم صهیونیستی در خاک سوریه، به احتمال بسیار زیاد سرنوشتی بسیار بدتر از لیبی در انتظار ملت سوریه باشد. از سوی دیگر وجود اقوام و مذاهب متعدد در این کشور و درگیری نیروهای تحت هدایت ترکیه با کردهای سوریه در شمال این کشور، وضعیت سوریه را بسیار وخیمتر از لیبی که اقوام، مذاهب و جمعیت کمتری داشت، خواهد کرد. مساله دیگری که از نظر تحلیلگران منجر به ورود سوریه به دورانی سیاه شده است جنگ غزه و حفظ امنیت برای رژیم صهیونیستی توسط آمریکا و متحدان غربی آن است. ارتش رژیم صهیونیستی در روز نخست سقوط دولت سوریه در دمشق از فرصت پیشآمده استفاده کرد و با حمله به تسلیحات پدافندی و تهاجمی استراتژیک ارتش سوریه مانند انبارهای موشکی و فرودگاههای نظامی این کشور و همچنین وارد کردن نیروهای خود به مناطقی از قنیطره سوریه، نشان داد در تحولات این کشور تنها نظارهگر نخواهد بود و با از بین بردن تسلیحات خطرناک این کشور تلاش میکند امنیت خود را تضمین کند.
نیروی هوایی رژیم صهیونیستی نیز در حملاتی هوایی پایگاههای نظامی و امنیتی ارتش سوریه را در مناطقی همچون المزه دمشق، سویدا، تل ایوب، قنیطره و سایر مراکز نظامی حومه دمشق را بمباران کرد. پهپادهای ارتش رژیم صهیونیستی نیز پس از نابودی سامانههای پدافند هوایی ارتش سوریه و رادارهای آنها بر فراز آسمان سوریه تسلط یافته و به بمباران انبارهای تسلیحاتی و مواضع نظامی ارتش سوریه پرداختند تا قوای نظامی این کشور را بیش از پیش تضعیف کنند.
به احتمال بسیار زیاد رژیم صهیونیستی و متحدان غربی این کشور در آینده نزدیک برای تجزیه و تقسیم کشور بزرگ سوریه به کشورهای کوچکتر و ضعیف که با یکدیگر در جنگ و نزاع هستند تلاش خواهند کرد و در این راستا اردن نیز نقشآفرینی خواهد کرد.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی پس از سقوط دولت سوریه در نزدیکی مرز سرزمینهای اشغالی با این کشور عربی به نقش رژیم صهیونیستی در تحولات سوریه اعتراف کرد و گفت: سقوط رژیم اسد نتیجه حملات مستقیمی است که ما به ایران و حزبالله وارد کردیم. او در ادامه افزود: این یک روز تاریخی است که فرصتهای جدیدی برای اسرائیل ایجاد میکند. همین مساله نیز نشاندهنده فرصتطلبی رژیم صهیونیستی و همسایگان سوریه در نقشآفرینی مخرب برای آینده این کشور است. در این بین سناریوهای محتمل برای آینده این کشور شکلگیری جنگ داخلی و کشمکش سیاسی و نظامی بین گروههای مخالف اسد پس از نبود وی در قدرت، تجزیه این کشور عربی و نابودی کشور متحدی به نام سوریه عربی است.
* سرنوشت همسایگان سوریه
در بین کشورها و دولتهای اطراف سوریه بیشترین نفع برای ترکیه و رژیم صهیونیستی است. قدرتگیری مخالفان اخوانی، تکفیری و سکولار بشار اسد برای ترکیه به نوعی اعلام پیروزی است، چرا که سیاستهای مداخلهجویانه ترکیه در کشور همسایه خود بالاخره پس از 13 سال نتیجه داد. پس از این ترکیه میتواند سیاستهای توسعهطلبانه و متجاوزانه خود در سوریه را از سر گرفته و نقشههای نوعثمانی خود را در شهرهای سوریه بویژه ادلب، حلب و شمال سوریه دنبال کند. از سوی دیگر ترکیه میتواند از دردسر پناهجویان سوری در خاک خود رهایی یافته و از سوی دیگر به مقابله جدی با نیروهای دموکراتیک سوریه و پکک در خاک سوریه بپردازد.
از سوی دیگر اما ناامنی و رقابت گروههای تکفیری پس از اسد ادامه خواهد یافت و درگیریها منجر به تضعیف امنیت ترکیه در مرزهای این کشور با سوریه نیز خواهد شد؛ درگیریهایی که پیش از سقوط دولت سوریه شکل گرفته بود و نمونه آن درگیری نیروهای جیشالوطنی (تحت هدایت ترکیه) با نیروهای تحریرالشام در حلب بود که منجر به هلاکت چند نفر از سرکردگان این گروهها شد. این درگیریها و نقش نیروهای کرد در تحولات آتی سوریه میتواند منجر به شکلگیری بحرانهای امنیتی جدی در ترکیه بویژه مناطق کردنشین این کشور شود.
از سوی دیگر رژیم صهیونیستی منفعت اصلی سقوط دولت سوریه را میبرد. خروج کشور سوریه از محور مقاومت، قطع عقبه مستقیم حزبالله لبنان، خروج مساله فلسطین و نوار غزه از صدر مسائل منطقه و جهان و همچنین تضعیف دولتی مستقل و مخالف در مرزهای سرزمینهای اشغالی از جمله منافع به دست آمده برای رژیم صهیونیستی در تحولات اخیر سوریه است که به لطف اقدام گروههای تکفیری تحت حمایت ترکیه حاصل شده است.
البته بسیاری از مسلمانان جهان عرب بویژه مخالفان دولت اسد تحولات سوریه را در راستای آزادی فلسطین تحلیل میکنند و این تحولات را مبارک میدانند اما واقعیت رقمخورده در میدان تضعیف یکی دیگر از همسایگان سرزمینهای اشغالی را که با اشغالگری رژیم صهیونیستی مخالفت داشت نشان میدهد. عدم امکان تثبیت قدرت از سوی گروههای تکفیری و درگیریهای آتی در این کشور و تضعیف بیش از پیش اقتصادی، سیاسی، امنیتی و انزوا و تجزیه محتمل سوریه نیز نشاندهنده این واقعیت است که رژیم صهیونیستی خطر قابل توجهی را از سوی سوریه لمس نخواهد کرد.
در میان کشورهای همسایه سوریه شاید بیشترین تهدید متوجه اردن، عراق و لبنان باشد و این 3 کشور عربی منطقه برخلاف ترکیه و رژیم صهیونیستی نهتنها منفعتی از سقوط دولت مرکزی سوریه ندارند، بلکه تهدیدات بسیاری نیز متوجه امنیت آنهاست.
اردن با توجه به جمعیت اخوانی بسیاری که در این کشور وجود دارد و با توجه به وجود نظام پادشاهی و خانوادگی در این کشور، احساس خطر بسیاری از سقوط نظام سوریه دارد؛ احساس خطری که مقامات رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا را نیز نگران کرده است. تعلقات اخوانی و تکفیری در بین گروههای مسلح سوریه و حضور نیروهای بینالمللی مانند داعش در بین تکفیریها زنگ خطر را برای اردن به صدا درآورده است، بویژه برای حاکمان این کشور عربی که بیشتر جمعیت آن را فلسطینیتبارها تشکیل دادهاند. در عراق نیز تحولات سوریه با نگرانی دنبال میشود و تجربه پیشروی ناگهانی و نگرانکننده داعش در استانهای هممرز با سوریه در سال 2013 و پس از وقوع جنگ داخلی سوریه، مقامات عراقی و ملت این کشور را نسبت به تحولات فعلی سوریه نگران کرده است. از سوی دیگر درگیری کردهای سوریه با ترکیه و نیروهای تکفیری تحت حمایت ترکیه این نگرانی را برای مقامات اقلیم کردستان عراق و دولت فدرال عراق ایجاد کرده است که مناطق کردنشین این کشور شاهد تکرار خاطرات تلخ داعش در کردستان عراق باشند.
در لبنان نیز تحولات سوریه با نگرانی دنبال میشود و علاوه بر تضعیف عقبه حزبالله لبنان، وجود افکار تکفیری و افراطی در بین مخالفان دولت سوریه و شعارهای آنها ضد حزبالله لبنان و دولت این کشور، این نگرانی را برای لبنانیها دارد که استقلال این کشور عربی به خطر افتاده و شاهد تجاوز مشترک رژیم صهیونیستی و تکفیریها به خاک خود باشند؛ مسالهای که با توجه به اقدام تکفیریها و مخالفان سوریه بلافاصله پس از اعلام آتشبس بین حزبالله لبنان و ارتش رژیم صهیونیستی علیه دولت سوریه بسیار جدی است و نگرانی لبنانیها را به دنبال داشته است. به همین دلیل نیز ارتش این کشور در مرز با سوریه مستقر شده است و در حالت آمادهباش قرار دارد.
در نهایت وضعیت فعلی سوریه نگرانی بسیاری از کشورهای منطقه و جهان را برانگیخته است و بسیاری از کشورهای منطقه خواستار حفظ تمامیت ارضی سوریه، انتقال قدرت به صورت مسالمتآمیز و حفظ حقوق اقلیتهای این کشور هستند؛ مسالهای که با گذر زمان تحقق آنها مشخص خواهد شد اما با توجه به واقعیتهای موجود، احتمال بهبود وضعیت سوریه دور از واقعیت است.