printlogo


کد خبر: 295887تاریخ: 1403/9/19 00:00
از دست دادن دستاورد ۱۰ ساله در ۱۰ روز
ماجرای‌هشدار‌ رهبر انقلاب

مصطفی نصری: روز گذشته، حکومت بشار اسد پس از سال‌ها درگیری داخلی و تنش‌های منطقه‌ای سقوط کرد و این حادثه تأثیرات عمیق و فوری بر ساختار سیاسی سوریه و منطقه خاورمیانه خواهد داشت. این سقوط نه‌تنها موجب استیلای گروه‌های تروریست بر بخش‌های بزرگی از این کشور شد، بلکه شرایطی را ایجاد کرد که بازیگران خارجی از جمله اسرائیل به سرعت از شرایط سوءاستفاده کرده و با فرستادن تجهیزات نظامی دست به اشغال بخش‌هایی از خاک سوریه زدند اما در ورای این تبعات، بررسی دلایل فروپاشی حکومت بشار اسد ضروری است. ضعف در انجام اصلاحات داخلی، نادیده گرفتن تهدیدات داخلی ناشی از گروه‌های معارض، اعتماد بیش از حد به وعده‌های کشورهای منطقه درباره تضمین ثبات و حاکمیت سوریه و از همه مهم‌تر گره خوردن منافع ترکیه، اسرائیل و آمریکا در سوریه از جمله عوامل این فروپاشی بودند.
* نبود اصلاحات ساختاری، اقتصادی و زیرساختی
یکی از عوامل کلیدی سقوط دولت بشار اسد، ناکامی در انجام اصلاحات ضروری بود که می‌توانست رضایت عمومی را جلب کند و نارضایتی‌های مردم را کاهش دهد. در طول سال‌های اخیر، وضعیت اقتصادی سوریه بشدت تضعیف و زیرساخت‌های اساسی کشور در اثر جنگ، تحریم و سوءمدیریت تخریب شد. این شرایط، نه‌تنها موجب افزایش فشار اقتصادی بر مردم شد، بلکه باعث شد بخش قابل توجهی از شهروندان، امیدی به بقای نظام نداشته باشند. هنگامی که دولت سقوط کرد، عدم مقاومت جدی ارتش در برابر تروریست‌ها و جشن‌های عمومی که در برخی مناطق به وقوع پیوست، نشان‌دهنده عمق این نارضایتی‌ها بود. مردم سوریه که از سال‌ها جنگ، بیکاری و فساد رنج می‌بردند، این فروپاشی را به‌عنوان فرصتی برای تغییر وضعیت موجود تلقی کردند.
* نادیده گرفتن گروه‌های معارض
دولت بشار اسد، بویژه در سال‌های پایانی حاکمیت، نتوانست به‌درستی با تهدیدات ناشی از گروه‌های معارض برخورد کند. در حالی که برخی از این گروه‌ها سال‌ها بخش‌هایی از خاک سوریه را در تصرف داشتند، دولت اسد هیچ استراتژی مشخصی برای تعامل یا مقابله با آنها چه در حوزه دیپلماسی و چه در حوزه برخورد نظامی نداشت. طبعا این وضعیت بلاتکلیف، موقعیتی مطلوب برای پرورش و رشد توانمندی‌های انسانی و لجستیکی گروه‌های معارض سوری محسوب می‌شد. این گروه‌ها به حال خود رها شدند تا به‌تدریج قدرت بگیرند و در نهایت در سقوط دولت نقش‌آفرینی کنند. آشوب‌هایی که در روزهای پایانی دولت به وقوع پیوست، نتیجه مستقیم این عدم اقدام بود. اتحاد موقت میان گروه‌های معارض، هر چند از لحاظ اهداف استراتژیک متناقض به نظر می‌رسید، به آنها امکان داد که خاک سوریه را به سرعت تصرف کنند.
* عدم توجه به هشدارهای ایران و اتکا به وعده‌های برخی کشورهای منطقه
یکی از اشتباهات استراتژیک دولت بشار اسد، فاصله گرفتن از متحدان سنتی خود بویژه ایران و اعتماد بیش از حد به وعده‌های کشورهای عربی بود. این مساله به ‌طور خاص در دیدار خردادماه امسال بشار اسد با رهبر انقلاب برجسته شد. ایشان در این دیدار خطاب به رئیس‌جمهور سوریه هشدار دادند: «غربی‌ها و دنباله‌های آنها در منطقه قصد داشتند با جنگی که علیه سوریه به راه انداختند، نظام سیاسی این کشور را ساقط و سوریه را از معادلات منطقه حذف کنند اما موفق نشدند و اینک نیز قصد دارند با شیوه‌های دیگر و از جمله وعده‌هایی که هیچگاه به آنها عمل نخواهند کرد، سوریه را از معادلات منطقه خارج کنند». به‌رغم این هشدار اما به نظر رفتار گرم کشورهای عربی در نشست اتحادیه عرب و اظهارات حمایتی از حاکمیت سوریه دل بشار اسد را به بقا بیش از آنچه واقعیت دارد خوش کرده بود، همین امر نیز باعث شد تا در زمان بحران 10 روزه اخیر از ایران برای مقابله با شورشی‌ها درخواست کمک نکرده و میدان را واگذار کند. 
* ائتلاف بازیگران خارجی علیه بشار اسد
سقوط دولت بشار اسد نه‌تنها نتیجه ضعف‌های داخلی و مدیریت ناکارآمد بود، بلکه تحت تأثیر بازیگران خارجی و تغییرات ژئوپلیتیک منطقه قرار داشت. شاید بتوان گفت مهم‌ترین دلیل سقوط دولت بشار اسد، ائتلاف گسترده‌ای بود که میان بازیگران خارجی برای برکناری او شکل گرفت. از آمریکا و اسرائیل گرفته تا ترکیه و کشورهای عربی حاشیه خلیج ‌فارس، همگی منافع مشترکی در سقوط بشار اسد و تضعیف جبهه مقاومت داشتند. اسرائیل از دیرباز با نظام سوریه به‌ عنوان یکی از ارکان محور مقاومت دشمنی داشت. 
در لحظات ابتدایی سقوط دولت، ورود تانک‌های اسرائیلی به خاک سوریه نشان داد که این رژیم آماده بهره‌برداری فوری از وضعیت بود. توهین به پرچم فلسطین توسط تروریست‌ها نیز نشانه‌ای از نقش مستقیم اسرائیل در این عملیات بود، از سوی دیگر، ترکیه، به ‌عنوان یکی از اصلی‌ترین بازیگران منطقه‌ای، سیاست‌های تهاجمی خود را علیه بشار اسد شدت بخشید. ترکیه با حمایت از گروه‌های معارض، تلاش کرد نفوذ خود را در شمال سوریه افزایش دهد و به اهداف استراتژیک خود دست یابد. وجود پرچم ترکیه در سنگرهای تروریست‌ها و هماهنگی عملیات‌های تکفیری‌ها نشان‌دهنده نقش مستقیم آنکارا در سقوط حکومت سوریه است؛ حمایتی که البته پنهانی هم نبود و اوج نمایش علنی آن نیز توئیت دختر رئیس‌جمهور ترکیه بود که نوشت: «اسد سقوط کرد و اردوغان پیروز شد».  
* کاهش نقش روسیه به دلیل بحران اوکراین
یکی دیگر از عوامل کلیدی، عدم ورود قاطع روسیه در حمایت از بشار اسد بود. از زمان آغاز جنگ اوکراین، ظرفیت نظامی و اقتصادی روسیه بشدت تحت فشار قرار گرفت و این کشور اولویت‌های جدیدی را در سیاست خارجی خود تعیین کرد. روسیه که تا پیش از این یکی از اصلی‌ترین حامیان نظام بشار اسد بود، به دلیل تمرکز بر جنگ اوکراین و تحریم‌های بین‌المللی، نتوانست نقش فعال‌تری در تحولات سوریه ایفا کند. حتی پس از سقوط حکومت دمشق، مسکو اعلام کرد قصد مداخله در امور داخلی معارضان سوری را ندارد. این موضع‌گیری، نشان‌دهنده کاهش اهمیت استراتژیک سوریه در سیاست خارجی روسیه است.
* ایران خلاف خواسته مردم عمل نمی‌کند
ایران در تحولات اخیر سوریه، تصمیم به عدم مداخله مستقیم گرفت؛ تصمیمی که مبتنی بر ارزیابی‌های استراتژیک و شرایط حساس منطقه‌ای اتخاذ شد. در یک سال گذشته، توجه جهانی به موضوع فلسطین و اسرائیل معطوف شده است و این مساله به نقطه‌ای محوری در تحولات منطقه‌ای بدل شده است. در چنین شرایطی، ورود ایران به منازعات داخلی سوریه می‌توانست ضمن ایجاد شکاف در جهان اسلام، توجهات را از مساله فلسطین منحرف کرده و فرصتی برای بهره‌برداری دشمنان فراهم آورد.
ایران از آغاز بحران سوریه، در چارچوب حمایت از دولت قانونی این کشور و به خواسته رسمی دمشق، نقش کلیدی در جلوگیری از سقوط آن ایفا کرد. با این حال، در تحولات اخیر، فقدان انسجام داخلی در سوریه و اعتماد بیش‌ از حد دولت بشار اسد به وعده‌های بازیگران خارجی، انگیزه و توانایی مقابله را تضعیف کرد. ایران در چنین شرایطی، با رعایت مصلحت منطقه‌ای و احترام به خواسته‌های مردم سوریه، از دخالت نظامی مستقیم خودداری کرد.
یکی از ادعاهای مطرح‌شده درباره شکست سوریه، عدم ورود قاطع ایران برای حمایت از دولت بشار اسد است اما واقعیت این است که ایران در چارچوب احترام به خواسته‌های مردم سوریه عمل کرده است. از سال ۲۰۱۲، ایران با حمایت نظامی و سیاسی خود که به خواسته دولت رسمی سوریه صورت گرفت نقش تعیین‌کننده‌ای در حفظ ثبات در این کشور ایفا کرد اما در تحولات اخیر، شرایط به‌گونه‌ای تغییر کرد که انگیزه و توانایی دولت و ارتش سوریه برای مقابله با معارضان به‌شدت کاهش یافت. در چنین شرایطی، دخالت مستقیم ایران بدون همکاری دولت سوریه بی‌نتیجه می‌ماند. وقتی دولت سوریه هشدارهای ایران را نادیده گرفت و به جای توجه به مسائل اجتماعی و مشروعیت داخلی، بر وعده‌های خارجی تکیه کرد، ایران دیگر نمی‌توانست به‌تنهایی مانع سقوط این حکومت شود. حمایت خارجی زمانی مؤثر است که اراده و انسجام داخلی نیز وجود داشته باشد.

Page Generated in 0/0075 sec