printlogo


کد خبر: 295924تاریخ: 1403/9/20 00:00
نگاه
در باب نافهمی مسأله و کوری راه‌حل‌ها

مجتبی همتی‌فر: 1- کشور با چالش‌های متعددی روبه‌رو است و برای حل آنها تلاش‌های زیادی می‌شود. منتها گام آغازین در مواجهه با چالش‌ها، صورت‌بندی آنهاست و تبدیل‌شان به «مساله» و یافتن ریشه‌ها. مساله است که قابلیت گلاویز شدن (چلنجینگ) و چاره‌جویی دارد اما ما غالبا از این نکته غفلت داریم و با چالش‌ها دست به گریبان می‌شویم و قاعدتا هم حل نمی‌شوند! و تقصیرها را گردن «عدم تخصیص منابع لازم، نداشتن شورای عالی تخصصی، ناهمراهی مردم و...» می‌اندازیم. این پدیده را می‌توان «نافهمی مساله» نامید که فراگیر هم هست و به بحران «حل مساله» می‌انجامد.
2- بحران «کاهش جمعیت» چالش پیچیده‌ای است که متأسفانه غالبا نگاه درستی به آن وجود ندارد و نتیجتاً تلاش‌های خالصانه حاکمیتی چندان در آن مؤثر نبوده است. تلاش‌های مردمی هم در حد برش و فهم مساله اثر دارد، مثل نهضت «نفس».
اغلب ریشه «فرزندنیاوری» را اقتصادی می‌دانند و تلاش می‌کنند با دادن وام، تسهیلات و مشوق‌های مالی زوجین را به فرزندآوری تشویق کنند! شواهد نشان می‌دهد این رویکرد چندان موفق نبوده‌، هر چند طرفدارانش بر آن پافشاری می‌کنند.
برخی دیگر نیز گویا به بحران از منظر فیزیولوژیک و پزشکی می‌نگرند که انتصاب اخیر دبیر ستاد جمعیت گویا بر همین وجه است. هر چند سیاست‌های منجر به کاهش جمعیت ریشه در وزارت بهداشت داشته و دارد اما آنجا هم یک رویکرد فرهنگی و اجتماعی فراگیر به طرح‌های بهداشتی و مداخلات پزشکی انجامید و خود پزشکی و بهداشت پیشرو نبود. وزارت بهداشت کاری کرد که تعدد فرزند مایه سرشکستگی والدین باشد!
با چنین محدودنگری‌هایی، چالشی حل نخواهد شد.
3- جای تحلیل‌های فرهنگی و‌ اجتماعی در بحران جمعیت کجاست؟ چقدر بدان توجه شده؟ به نظر می‌آید ریشه‌های اجتماعی و فرهنگی فرزندنیاوری جدی‌تر از ریشه‌های اقتصادی است. «نگرانی درباره ناتوانی از فرزندپروری، فرزندگریزی (فرزند را مانع پیشرفت و زندگی دیدن)، ترس از آینده مبهم، کم‌ارج شدن مادری در جامعه و...» از عوامل کلیدی هستند که شناسایی شده‌اند و از قضا سیاست‌گذاران آنها را جدی نگرفته‌اند.
دور از انتظار نیست که اقدامات اجرایی به نتیجه نمی‌رسد. کاش چرخشی به این سو شود.

Page Generated in 0/0055 sec