با سقوط دولت سوریه هراسها از افزایش اعدام اقلیتهای دینی در این کشور افزایش یافته است. تصاویر و فیلمهای متعددی در چند روز اخیر در شهرهای مختلف سوریه اعم از دمشق، ادلب، لاذقیه، حمص، حماه و دیرالزور منتشر میشود که نیروهای تکفیری اعم از داعش و تحریرالشام در پی انتقام از مردم و برخی نیروهای سابق ارتش هستند. هنوز از یادها نرفته است که محمد الجولانی در اتاق عملیات مشترک تحریرالشام به نیروهایش دستور داد وارد حلب شوند ولی به مردم کاری نداشته باشند اما به نظر میرسد این صحبتها مانند جنگهای داخلی در لیبی و سومالی تنها وعدهای بوده تا بتوانند مقاومتهای مردمی را کاهش دهند و از طریق آن بهتر بتوانند وارد شهرها شوند. از روزهای گذشته بسیاری از نیروهای تحریرالشام شروع به انتقامگیری کردهاند. روز گذشته در یکی از روستاهای لاذقیه چندین نیروی ارتش به جرم علوی بودن بدون هیچ محاکمهای به صورت میدانی اعدام شدند. از آن بدتر برخی مردم غیرنظامی که اقلیت دینی هم هستند در شهر ادلب اعدام شدند و بعد از آن پیکرهایشان روی زمین کشیده شد. این صحنه شاید در قبل هم اتفاق افتاده باشد؛ روزی که برخی سلفیهای مصر با حمله به حسینیه شهید شحاته در قاهره، او و بسیاری از همراهانش را به شهادت رساندند و حتی جنازه آنها را مثله کردند. البته ناگفته نماند این روشها در منش و رفتار تکفیریهای سوریه همواره جای داشته است. در هیات شرعی تحریرالشام افرادی حضور دارند که از ابتدا فتوا به قتل شیعیان و مسیحیان داده بودند و اولویت اول آنها کشتن پیروان بقیه مذاهب است نه آزادی سوریه.
افرادی مانند عبدالرزاق مهدی، المحسینی و ابوالفتح الفرغلی که در هیات تحریرالشام حضور دارند و از گذشته که در جبههالنصره، القاعده و احرارالشام سابق عضویت داشتند، همواره بر کفر علویها، مسیحیان و دروزیها فتوا دادهاند. کمتر سوریای است که به یاد نیاورد ۲ سال قبل در روستای جبلالسماق در اطراف ادلب، نیروهای تکفیری 25 دروزی را کشتند. البته بعدها جولانی تلاش کرد با دلجویی از آنها این جنایت را بپوشاند اما آیا تغییری در منش و رفتار به اصطلاح شرعی این گروه به وجود آمده است؟
تخریب قبور یکی دیگر از روشهای نیروهای تکفیری است. روز گذشته گروههای شورشی با حمله به روستای زادگاه حافظ اسد در لاذقیه، مزار وی را آتش زدند. یا برخی گروههای تروریستی به مرقد حضرت زینب(س) و رقیه(س) رفته و با رفتارهای زشت و زننده در پی اهانت به شیعیان برآمدند. همچنین در خبرها آمده است تروریستهای تحت حمایت ترکیه یک جوان غیرنظامی از فرقه علوی را در مصیاف ربودند و در ازای آزادی او از خانواده وی باج خواستند.
حتی مسلحان تکفیری به نیروهای کرد هم رحم نکردند و با حمله به دیرالزور با عناصر پیشمرگه کرد درگیر شدند که در پی این درگیری تاکنون 218 نفر کشته شدهاند. نگاه شرعی گروههای تکفیری به رهبری محمد جولانی حرف امروز و دیروز نیست و ریشه در منش این گروه بویژه در سوریه دارد. سوریه از قدیم همواره جولانگاه نیروهای تکفیری و اخوانی بوده است. شهر حماه در سال 1982 شاهد بزرگترین اعتراضات نیروهای اخوانی بود که خواستار تشکیل حکومت تندرو اسلامی بودند. همین موارد سبب شد هزاران خانواده شیعه و علوی در مرز سوریه و لبنان که از کشتار فرقهای توسط گروههای تروریستی و بمباران صهیونیستها فرار میکنند، از دولتها بخواهند به آنها اجازه دهند برای تامین امنیت خانوادههایشان از مرز عبور کنند.
این موارد در حالی رخ میدهد که اسرائیل روزانه به سوریه حمله میکند. الجولانی (احمدالشرع)، فرمانده شورشیان حاکم بر سوریه در واکنش به حملات اسرائیل گفته است: مردم از جنگ خسته شدهاند. به همین دلیل کشور برای یک جنگ دیگر آماده نیست. سوریه وارد جنگ دیگری نخواهد شد.
سکوت شورشیان حاکم بر دمشق در قبال حملات هوایی گسترده ارتش رژیم صهیونیستی به پایگاهها و انبارهای تسلیحاتی سوریه، حتی رسانههای این رژیم را هم به تعجب واداشته است. شبکه ۱۲ اسرائیل نوشت: نحوه تعامل حاکمان جدید سوریه با اقدامات اسرائیل تعجبآور است، سکوتی محض حکمفرماست، آنها حتی یک کلمه درباره حملات سنگین و گسترده اسرائیل طی روزهای اخیر به زبان نیاوردند.
در حالی که اسرائیل در بزرگترین عملیات هوایی تاریخ رژیم به نام پیکان باشان بیش از 90 درصد توان نظامی سوریه را هدف قرار داد و عملا این کشور را به یک منطقه فاقد ارزشهای نظامی تبدیل کرد، نیروهای تروریست در پی انتقام از مردم هستند. این صحنهها پیشتر در لیبی، سومالی و مصر دیده شده بود. تروریستهای سوری حتی ظاهرسازی فرمانده خودشان جولانی را هم رعایت نکردند و در حماه در میدان اصلی شروع به اعدام مخالفان خود کردند.
به نظر میرسد صحنههای وحشت، ترور و اعدام به روشهای داعشگونه شروع شده است. در یکی از صحنههای فجیع یکی از غیرنظامیها مقابل چشم خانواده خود زجرکش میشود که نشاندهنده حجم کینه تروریستها از مردم سوریه است. تحریرالشام در گذشته که به عنوان جبهه النصره شناخته میشد، نخستین گروهی در سوریه بود که ۳ نفر از مردم را زنده آتش زد و بعدها داعش از روی کارهای آنها شبیهسازی کرد و رعب و وحشت در دل مردم ایجاد کرد.
این وضعیت حتی در دمشق هم دیده میشود، برای نمونه ابو ابراهیم، یکی از نیروهای حکومت قبل که تسلیم هم شده بود، در باباعمرو دمشق به صورت علنی توسط تروریستها اعدام شد. در یکی از صحنههای دیگر مسلحان تروریست به مسیحیان تعرض میکنند و از آنها میخواهند صدای حیوان را تقلید کنند! آینده سوریه احتمالا مملو از این صحنهها باشد.
به جای برگزاری جشن باید در میدانهای اصلی شهر مانند میدان الاشمر دمشق شاهد صحنههای اعدام و کشتار باشیم. تاریخ از این دورانها زیاد دیده است. از 1789 تا 1792 در فرانسه «حکومت وحشت» ایجاد شده بود و فرانسویها که خیال میکردند با انقلاب به آزادی میرسند، طی این دوران مخوف شاهد بودند که حدود ۴۰ هزار نفر با گیوتین گردن زده شدند و خون و خشونت و جنون سراسر اروپا را فراگرفت و بعدها آن را دوران «حکومت وحشت» نامیدند.
ژاکوبنها در دوره 15 ماهه حکومت خود به استناد «وضعیت انقلابی»، بسیاری از شهروندان را سرکوب کردند تا برای مردم کشور عدالت و آزادی به ارمغان بیاورند. «رابرت کول» بهترین توصیف را از آن دوران وحشت دارد: «شکلی از برابری حاصل شده بود: هیچکس در امان نبود؛ نه اشراف و نه مردم معمولی، نه گناهکاران نه بیگناهان».