کبری محمدی: آموزش در دنیای امروز، یکی از حقوق اساسی بشر است اما هنوز هم میلیونها کودک و نوجوان در کشورهای مختلف از دسترسی به آن محروم هستند. این بحران بویژه در کشورهای در حال توسعه و مناطق آسیبپذیر محسوستر است. در این گزارش به بررسی آمار و دلایل بازماندگی از تحصیل در ایران میپردازیم. ترک تحصیل یکی از معضلات جدی نظام آموزشی در ایران است که تبعات آن نهتنها بر فرد، بلکه بر کل جامعه تاثیر میگذارد. با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی در سالهای اخیر، این موضوع به یکی از چالشهای بزرگ کشور تبدیل شده است؛ موضوعی که هر ساله با آغاز سال تحصیلی وقتی آمار مختلف توسط مدیران آموزشوپرورش ارائه میشود، دغدغهمندان این حوزه را در فکر فرو میبرد و جامعه از این آمار متحیر میشود. حال سعی داریم ضمن بررسی آمار مربوط به ترک تحصیل، علل این امر را مورد واکاوی قرار دهیم. هرچند به دلیل ضعف آماری در این حوزه، این موضوع همچنان در هالهای از ابهام خواهد ماند. در این گزارش به بررسی جوانب مختلف ترک تحصیل، علل، پیامدها و راهکارهای احتمالی برای کاهش این پدیده میپردازیم.
***
آمارها چه میگوید؟
بر اساس آمار رسمی مرکز آمار ایران و وزارت آموزشوپرورش و آمار ارائهشده از سوی مسؤولان به رسانهها در سال جاری و سالهای تحصیلی گذشته؛ میزان ترک تحصیل در مقاطع مختلف تحصیلی در سالهای اخیر افزایش یافته است. به عنوان مثال، در مقطع دوره ابتدایی و متوسطه، به طور متوسط حدود ۴ درصد دانشآموزان در سال تحصیلی گذشته از ادامه تحصیل بازماندهاند. این رقم در مناطق محروم و حاشیهنشین بهمراتب بیشتر است و در برخی استانها همچون سیستانوبلوچستان و خوزستان به ۱0 درصد نیز میرسد. همچنین ترک تحصیل در بین دختران بیش از پسران است که این مساله دلایل فرهنگی و اجتماعی خاص خود را دارد.
اگر گریزی به آمارهای ارائه شده از سوی مسؤولان که در چند روز گذشته در گفتوگو با خبرنگاران رسانههای مختلف بیان کردهاند بزنیم، واقعا این آمار جای تأمل دارد. در گفتوگوی تازه وزیر آموزشوپرورش با یکی از رسانهها به عدد 750هزار نفر در 3 دوره ابتدایی، متوسطه اول و دوم اشاره و گفته شده 150 هزار نفر در مقطع ابتدایی و مابقی در 2 دوره دیگر ترک تحصیل کردهاند.
چندی قبل هم سینا کلهر توئیت زد: «30 درصد دانشآموزان قبل از گرفتن دیپلم ترک تحصیل میکنند و 70 درصد دیگر هم که دیپلم میگیرند، حداقل مهارتهای لازم برای زندگی را ندارند! چرا هیچ کدام از این آمارها باعث اصلاح مدت زمان و محتوای نظام آموزشی نمیشود؟»
***
ترک تحصیل دانشآموزان یک معضل جهانی است
حجتالاسلام علی ذوعلم، رئیس سابق سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزشوپرورش درباره پدیده ترک تحصیل دانشآموزان در مقاطع مختلف بویژه ابتدایی و متوسطه اول، در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: متاسفانه این موضوع در همه کشورها وجود دارد و بدون اهرمهای قانونی نمیتوان ترک تحصیل در خلال مدرسه را به صفر رساند. وی در ادامه افزود: عوامل مختلفی همچون دسترسی دانشآموزان به محیطهای آموزشی، عوامل فرهنگی و اقتصادی و کیفیت پایین برنامههای تحصیلی و کتابهای درسی در ترک تحصیل دانشآموزان موثر هستند.
در ادامه به برخی از علل ترک تحصیل دانشآموزان خواهیم پرداخت.
* عوامل اقتصادی
یکی از مهمترین علل ترک تحصیل، مسائل اقتصادی و معیشتی است. بسیاری از خانوادهها به دلیل بیکاری و درآمد پایین نمیتوانند هزینههای تحصیل از جمله کتاب، لباس و حتی هزینههای ایاب و ذهاب فرزندان خود را تأمین کنند. در این راستا، بررسیها نشان میدهد درصد بالایی از والدین دانشآموزان ترک تحصیلکرده، مشکلات مالی را بهعنوان عامل اصلی یاد کردهاند. خانوادههایی که تحت فشار اقتصادی هستند، معمولا اولویت را به تأمین نیازهای روزمره میدهند و در این فرآیند، تحصیل فرزندان را به حاشیه میبرند.
* فشارهای اجتماعی و فرهنگی
فشارهای اجتماعی و فرهنگی نیز در ترغیب یا منع ادامه تحصیل نقش بسزایی دارند. در برخی مناطق، بویژه در میان خانوادههای کمدرآمد، تصور اینکه تحصیل فایده چندانی ندارد و مشاغل بدون تحصیلات نیز درآمدزا هستند، سبب میشود نوجوانان ترجیح دهند به کمک خانواده بشتابند یا به اشتغال رو آورند. برخی خانوادهها بویژه در مناطق روستایی فرزندان خود را مجبور به کار در مزارع یا صنایع دستی میکنند و این امر از ادامه تحصیل آنها جلوگیری میکند. البته این موضوع در میان دختران متفاوت است و این فشارها در بسیاری از مناطق بویژه مناطق روستایی و عشایری، دختران را وادار به ازدواج میکند و آمار این دختران در این زمینه بیش از پسران است.
* کیفیت پایین آموزش
کیفیت پایین نظام آموزشی و عدم جذابیت برنامههای تحصیلی نیز از جمله عوامل مهم ترک تحصیل است. بسیاری از دانشآموزان به دلیل نبود معلمان مجرب، دروس خستهکننده و نبود امکانات آموزشی کافی و تراکم بالای کلاسهای درس، علاقه خود را به یادگیری از دست میدهند. این مساله بویژه در مناطق روستایی و حاشیهای مشهود است. این موضوع در گزارشهای رسانهای متعدد و مقالات علمی بیش از 40 تا 50 درصد عنوان شده است؛ به طور مثال در مصاحبه اخیر یک معلم با یکی از رسانههای کشور بر این موضوع صحه گذاشته شده و گفته شده که محتوای آموزشی کتابها زیاد است و معلمها وقت کافی برای جا انداختن مطالب به همه دانشآموزان ندارند، بنابراین در مواردی شاهد هستیم دانشآموزان حتی در دوره دبیرستان اطلاعات اولیه درست را هم ندارند یا پایه ریاضی آنها بسیار ضعیف است.
همچنین تحولات اجتماعی سالهای اخیر باعث شده دانشآموزان امیدشان را نسبت به آینده از دست بدهند و واکنش بچهها هم این است که به مدرسه بیمیل باشند و کمتر یاد بگیرند. لازم به ذکر است در پایههای بالاتر که دانشآموزان در دوره بلوغ هستند و شاهد تضادهای موجود در جامعه، خانواده و مدرسه میشوند این وضعیت تشدید هم میشود. حجتالاسلام علی ذوعلم درباره کیفیت پایین آموزش در مدارس گفته است: متاسفانه یکی از دلایل این اتفاق که دانشآموز ما نسبت به مدرسه بیرغبت میشود و در مقطعی تصمیم به ترک تحصیل میکند، کیفیت پایین دروس و برنامههای تحصیلی است.
* عدم دسترسی به امکانات آموزشی
مناطق دورافتاده و حاشیهای ایران از کمبود امکانات آموزشی رنج میبرند. بسیاری از دانشآموزان برای رسیدن به مدرسههای مناسب مجبور به طی مسافتهای طولانی هستند و عدم وجود وسایل نقلیه عمومی مؤثر، آنها را از ادامه تحصیل بازمیدارد؛ بویژه در استانهای مرزی، به دلیل بعد مسافت و نبود امکانات مدارس تأسیس نمیشوند و بسیاری از دانشآموزان به اجبار از ادامه تحصیل منصرف میشوند و شرایط فرهنگی نیز با عدم وجود امکانات درهم میآمیزد و کودک را از تحصیل بازمیدارد. البته حجتالاسلام علی ذوعلم، رئیس سابق سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش وزارت آموزشوپرورش درباره دسترسی دانشآموز به محیطهای آموزشی نظر دیگری دارد. او در این باره به «وطن امروز» گفت: «آموزشوپرورش بسیار خوب عمل کرده است به شکلی که در بسیاری از مناطق معلم ما برای تدریس به یک دانشآموز اعزام میشود و وزارت توانسته در این خصوص عدالت آموزشی در حوزه تعلیم و تربیت را برقرار کند».
* عوامل روانی و اجتماعی
همچنین احساس بیارزشی و ناکامی در محیطهای آموزشی، بویژه در بین دانشآموزان با عملکرد تحصیلی ضعیف، موجب میشود بسیاری از آنها به ترک تحصیل روی آورند. ذوعلم در ادامه افزود: عوامل فرهنگی یکی از عوامل بسیار مهم و تأثیرگذار در بازماندگی تحصیل فرزندان ما به شمار میرود. خانوادهها در این باره نقش بسیار مهمی دارند و باید فرزندان خود را تشویق به یادگیری و تحصیل کنند اما در بسیاری از مناطق این موضوع کمرنگ است. در این بین دسترسی بیش از حد فرزندان به فضای مجازی باعث شده باورهای غلط همچون «مدارس مکان مفیدی برای رشد نیستند و افراد تحصیلکرده آیندهای ندارند» در میان دانشآموزان رواج یابد و شاهد هستیم که به این دلیل درصد قابل توجهی از دانشآموزان بعد از پایان دوران ابتدایی و پایان متوسطه اول دیگر ادامه نمیدهند.
وی تصریح کرد: متاسفانه فضاسازی و فرهنگسازی در بطن عمومی جامعه به این دیدگاه که لذتها، موفقیتها و پیشرفتها در تحصیل و مدرسه و دانشگاه نیست بویژه در مقاطع متوسطه اول و دوم به این موضوع دامن زده و باعث شده این دیدگاه غلط رواج یابد و علاقه به مطالعه و تحصیل کم شود و این علت در مناطق شهری بیشتر است.
حجتالاسلام ذوعلم در ادامه خاطرنشان کرد: اما در این میان مساله و علت مهمی که به آموزشوپرورش و به محیط مدرسه و معلمان مرتبط است بهبود برنامههای درسی، شیوه تدریس و فضای فرهنگی مدارس است که این برنامه با فاصله معناداری نسبت به استانداردها و در مقایسه با سایر کشورها قرار دارد.
***
اثرات ترک تحصیل
ترک تحصیل نهتنها بر کیفیت زندگی فرد تأثیر منفی میگذارد، بلکه میتواند پیامدهای اجتماعی و اقتصادی گستردهتری در جامعه داشته باشد. برخی از این پیامدها شامل موارد زیر است.
افزایش بیکاری: دانشآموزان ترک تحصیل، بهدلیل عدم دریافت مهارتهای لازم، در بازار کار موفق نمیشوند و این موضوع منجر به افزایش نرخ بیکاری در جامعه میشود. بهطور مثال، گزارشها نشان میدهد نرخ بیکاری در بین فارغالتحصیلان به نسبت دانشآموزان ترکتحصیل، قابل توجه است.
توسعه نابرابری: ترک تحصیل بویژه در مناطق محروم، شکاف اجتماعی و اقتصادی را بیشتر میکند و به عدم برابری فرصتها دامن میزند. یکی از خطرات جدی، انتقال نابرابری از نسلی به نسل دیگر است که میتواند به چرخه فقر دائمی منجر شود.
کاهش سطح فرهنگی: جامعهای که از تحصیلات کافی برخوردار نباشد، بهتدریج از نظر فرهنگی و اجتماعی دچار افت خواهد شد و این موضوع میتواند بر توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور تأثیر منفی بگذارد. عدم آگاهی عمومی در زمینههای مختلف بشدت جامعه را تحت تأثیر قرار خواهد داد و منجر به احساس بیاعتمادی به نهادهای اجتماعی میشود.
مشکلات اجتماعی: ترک تحصیل میتواند به افزایش نرخ جرم و جنایت و رفتارهای اجتماعی ناپسند کمک کند. نوجوانانی که تحصیلات کافی ندارند، ممکن است به سمت رفتارهای ضد اجتماعی متمایل شوند که هزینههای اجتماعی و اقتصادی را برای کشور افزایش میدهد.
***
چرا روند بازماندگان از تحصیل صعودی است؟
برنامه هفتم پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به موضوع کیفیت آموزش و مساله بازماندگی از تحصیل توجه ویژهای دارد.
در این برنامه ارتقای کیفیت آموزش به عنوان یک هدف اصلی مطرح شده است. این شامل بهبود محتوای درسی، تأمین تجهیزات و منابع آموزشی و همچنین آموزش معلمان به منظور افزایش بهرهوری و کیفیت تدریس است.
همچنین در این برنامه به افزایش دسترسی به آموزش برای همه اقشار، بویژه گروههای آسیبپذیر و کمدرآمد تأکید دارد. این هدف شامل کاهش شکافهای منطقهای و اجتماعی در دسترسی به آموزش است.
در قسمتی دیگر از این برنامه به موضوع بازماندگی از تحصیل به عنوان یکی از چالشهای اصلی نظام آموزشوپرورش پرداخته شده است. برنامه اشاره دارد که باید اقداماتی جهت شناسایی و حمایت از دانشآموزان در معرض خطر ترک تحصیل انجام شود، مانند ارائه کمکهای مالی، مشاوره روانشناختی و اجتماعی و تقویت انگیزههای تحصیلی. همچنین تربیت مهارتهای زندگی و شغلی در کنار اجرا و بهروز کردن محتوای علمی نیز از مواردی است که برای جلوگیری از ترک تحصیل و کمک به یادگیری دانشآموزان بسیار مهم است.
این برنامه سعی دارد با در نظر گرفتن این موارد، نسبت به بهبود نظام آموزشوپرورش کشور اقدام کند.
اما سوال مهمی که در اینجا مطرح میشود این است: آیا وزارت آموزشوپرورش توانسته در این راستا حرکت کند و نظام خود را بهبود بخشد؟
ذوعلم در پاسخ به این سوال با بیان اینکه اسناد تحولی بسیار زیادی در این زمینه وجود دارد که حاصل تلاش و تحقیق متخصصان حوزه تعلیم و تربیت است، گفت: در تمام این اسناد بر آموزش کار و فناوری و مهارتهای زندگی تاکید شده است تا مدرسه را به یک محیط پویا، سالم، خلاق، نوآور و جذاب تبدیل کند.
وی گفت: تبدیل شدن فضای فعلی مدارس به فضایی پویا و خلاق نیازمند این است تا کیفیت برنامههای درسی و کتابهای درسی بهبود یابند، بویژه در مقاطع متوسطه اول و دوم باید دانشآموز حس کند مدرسه جایگاهی برای رشد توانمندی، نیازهای تربیتی و آموزشی، مهارتی و شکوفا شدن استعدادهاست و این مهم با همت معلمان و مربیان مدارس تحقق مییابد.
حجتالاسلام ذوعلم با اشاره به اینکه آموزشوپرورش باید محیط مدارس را به سمت محیط «مدرسه زندگی»، سوق دهد، گفت: مدرسه باید شوق یادگیری در دانشآموز ایجاد کند تا فرزند ما تعلقخاطر پیدا کند و تا پایان به تحصیلات خود ادامه دهد.
وی گفت: ما باید برای تکتک موارد دخیل در امر ترک تحصیل برنامهریزی کنیم و یک برنامه کلی پاسخگو نخواهد بود و به علت گستردگی کشور و فرهنگها و قومیتهای مختلف باید به صورت جزئی شهری و استانی بر اساس این فرهنگها برنامهریزی و در نهایت منابع درسی و شیوه تدریس بهبود یابد.
وی با بیان اینکه در پژوهشگاه آموزشوپرورش تحقیقات متعددی درباره بسیاری از استانها به صورت مجزا انجام شده است، افزود: نیاز است آموزشوپرورش در برنامهریزیهای خود به این تحقیقات تکیه کند اما متاسفانه تاکنون این موضوع اتفاق نیفتاده است.
او در ادامه تصریح کرد: باید آسیبشناسی بهصورت استانی انجام شود و بر هویت دانشآموزان، تعلق خاطر آنها به شهر، استان و کشورشان و همچنین آینده آنها تمرکز شود. در این راستا، نیازها باید شناسایی و برنامهریزی دقیقی انجام شود و لازم است در این زمینه سرمایهگذاری انجام شود. این مسائل حتی در مقاطع مختلف نیز متفاوت است و باید مورد توجه قرار گیرد. وی عنوان کرد: ایجاد رابطه عاطفی عمیق بین دانشآموزان و مدارس امری ضروری است. باید فضایی فراهم شود که دانشآموزان با پرسشگری، بتوانند خلاقیت و تفکر خود را پرورش دهند و در فرآیند تحصیل کنشگر باشند تا این فرآیند ادامه یابد.
وی همچنین بر وجود ضعفهایی در سیستم آموزشی تأکید کرد و گفت: مدارس بهجای تمرکز بر فضای مشارکتی و فرآیند تربیت دوسویه، بیشتر روی آموزش، امتحانات و کسب نمرات تمرکز کردهاند. در این راستا، جایگاه مدیریت و کادر مدرسه بسیار مهم است. آنها باید توجهی به نیازهای دانشآموزان داشته و نقدهای آنان را بپذیرند و به آنها پاسخ دهند.
وی ادامه داد: مسائلی چون کنکور و شیوههای تستزنی در تضاد با تربیت تمامساحتی و هویتی قرار دارند. با این حال، برخی مدارس در این زمینه بهخوبی عمل کردهاند که نشانگر نقش موثر مدیران است.
به گفته وی، لازم است فضای مدرسه و برنامههای فرهنگی و درسی آموزشوپرورش بهگونهای طراحی شود که مربیان و خانوادهها همکاری موثری داشته باشند. خانوادهها نقشی اساسی در تقویت تحصیلات و علاقهمندی فرزندان به آن دارند و نباید به خاطر اشکالات موجود در مدارس به بدگویی دامن بزنند؛ این آسیبزا برای فرزندان خواهد بود. نقد سازنده فضای مدرسه میتواند به حل مشکلات کمک کند.
وی همچنین تأکید کرد که باید به کلیت نظام تعلیم و تربیت و جامعه، بویژه در نهادهای حاکمیتی توجه کرد تا مشکلات و آسیبها بهطور موشکافانه شناسایی و بررسی شوند. طرح و برنامهها باید بهصورت شهری، استانی و منطقهای مورد توجه قرار گیرند و ادارات کل باید فعالانه به این مسائل نه صرفا در قالب برنامههای اداری و اجرایی بپردازند.
***
ترک تحصیل؛ معضل پیچیده
ترک تحصیل یک معضل پیچیده است که نیازمند توجه جدی و برنامهریزی دقیق است. با شناسایی علل اصلی این پدیده و اجرای راهکارهای موثر، میتوان بتدریج از میزان آن کاست و به ارتقای سطح تحصیلات در جامعه کمک کرد.
سرمایهگذاری در آموزش، نهتنها به نفع فرد است، بلکه به پیشرفت جامعه و کشور نیز کمک شایانی میکند. امیدواریم با دستورکارهای عملی و حمایتهای اجتماعی مناسب، شاهد کاهش این معضل و بهبود نگرش جامعه نسبت به تحصیل باشیم.
تحصیل حق هر کودک و نوجوان ایرانی است و باید تلاش کنیم این حق بهدرستی تحقق یابد.