بهراد رشوند، روزنامهنگار: حدود ۳ سال از آخرین قسمت برنامه «کتابباز» میگذرد و اکنون، ۳ قسمت از «اکنون» پخش شده است؛ برنامهای با همان تیم سازنده، همان خط مشی و همان مباحث و گفتوگوهای دلچسب و دلنواز و دلگرمکننده؛ پروژهای که حال به مدد کسب تجربه لازم از کار قبلی، به یک هارمونی و هماهنگی واحد دست یافته و با خرده تغییراتی که در کوچکترین جزئیاتش تدارک دیده، براحتی میتوان ادعا کرد حتی چند قدم نسبت به «کتابباز» جلوتر و چند پله از کلیت این مجموعه بالاتر است.
کم نیستند کسانی که کماکان خیابان انقلاب تا تئاترشهر را، نه صرف خرید کتاب، بلکه به قصد دیدن و خواندن کتاب گز میکنند. طول مسیر برای آنها اهمیتی ندارد، زود رسیدن دغدغهشان نیست و تنها میان ثانیهها قدم میگذارند. مابین لحظات زندگی کرده و کشف کتاب و فتح کلمات، موضوع اصلی مسافتی است که طی میکنند. «اکنون»، همین فاصله میان انقلاب تا تئاترشهر است. همچون نامش در لحظه میگذرد؛ در آنیترین زمان و حالترین مکان ممکن؛ برخورد ناگهانی با یک جمله، یک حرف، یک روایت؛ خواندن بیتی شعر؛ شنیدن قطعهای موسیقی؛ غوطهور میان اتفاقات غیرمنتظره و در بند جادوی کتاب و ادبیات و هنر.
این تمام سناریوی «اکنون» برای مخاطبش است. اینکه با حداقل برنامه و طرح از پیش تعیینشده، در لحظه با بداههگویی، بیننده را به خواندن ناخواندهها، دیدن نادیدهها و شنیدنِ ناشنیدهها دعوت کند. از طراحی صحنه گرفته تا دکور و جزئیترین آکسسوار استفاده شده، همه چیز در خدمت محتوای کار قرار دارد. کنتراست نوری که با کمترین تمرکز به بکگراند صحنه و بیشترین توجه به موقعیت مجری و میهمان، هر دو نما را با چشم تماشاچی تطابق میدهد و موسیقی آرامشبخشی که ضربآهنگ برنامه را در دست میگیرد. اینجا تصویر به رایحه خوش عطر کاغذ معطر است. شنیدن حرفها از جنس خواندن کلمات است و هر یک در دل خود هزاران داستان نانوشته دارد.
انتخاب سروش صحت به عنوان مجری هم بدون حساب و کتاب نبوده است. صحت به اندازه صحبت میکند و در اصل بیش از آنکه سخنور باشد، یک شنونده برای میهمانش محسوب میشود. در عین حال، زمانی درست وارد بحث شده، از نکاتی همراستا با موضوع سخن میگوید و مختصر، در واقع نمایندهای است از جانب مخاطب، همصحبت با میهمان برنامهاش.
میشود به موارد مختلفی درباره «اکنون» اشاره کرد و به یکایک آنها پرداخت اما هرچه بخواهیم درباره این برنامه بنویسیم و در گیر و دار فرمش باشیم، بیشتر، از محتوا و مفهوم و رسالتش دور شدهایم. باری! پس بیآنکه به نوشته و تحلیل درست یا غلط من دل ببندید، خودتان به تماشایش بنشینید. هم اکنون، با «اکنون»، «کتابباز» کتاب بخوانید. بشنوید، ببینید، لمس کنید و بدانید که «اکنون» صدای خوش «قربانی» را دارد. آقای همیشه «مجری» را «میهمان» میکند. شعر «لنگرودی» را میخواند. دکتر کاکاوند را دارد. با شعرهایی از شاعرانی ولو گمنام و احسان عبدیپور! با آن لهجه شیرین بوشهری و قصههای شنیدنی از سفرش. ببینید و انقلاب تا تئاترشهر را گز کنید. بشنوید و لمس کنید، چراکه به قول صحت «اکنون ادامه دارد...».