عبدالباسط انصاری: در حدود ۳ سال اخیر بحث بر سر تغییرات محیط بینالملل از داغترین مباحث حوزه روابط بینالملل بوده و بخش عمدهای از مباحث تحلیلگران و رسانهها را به خود اختصاص داده است. با نگاهی گذرا به تحولات پس از جنگ دوم جهانی میتوان گفت محیط بینالملل، پس از عبور از جنگ سرد و رقابت بلوک شرق و غرب و ایضا جهان تکقطبی به سردمداری آمریکا پس از فروپاشی شوروی، اکنون وارد دوران تازهای شده است؛ دورانی که برخی ویژگیهای ۲ دوره قبلی را نیز دارد، در عین حال به سبب پیچیدهتر شدن معادلات عرصه بینالمللی، تمایزات اساسی نیز با آن دارد.
تحولات جهان، اکنون از حیث رقابتهای نظامی و درگیری و جنگ به سبک دوران رقابت ۴۵ ساله آمریکا و شوروی در سالهای پس از جنگ دوم جهانی در حال رقم خوردن است. جنگ اوکراین و جنگ غزه و متاثر شدن اروپا، آمریکا و خاورمیانه از آن، با روندی عجیب و سیال، نشان داد نظم پیشین دیگر بر هم خورده و امکان بازگشت به آن وجود ندارد. تنش در تنگه تایوان و شبهجزیره کره، حرکت اروپا به سمت نظامیگری بیشتر و زمزمه ایجاد ساختارهای دفاعی مستقل از ناتو، تغییر دکترین هستهای روسیه و تنش شدید اسرائیل با ایران و محور مقاومت را میتوان از دیگر نشانههای بر هم خوردن نظم جهان و منطقه برشمرد. تحولات قفقاز و سقوط دولت بشار اسد را نیز باید به این لیست افزود. در این میان بازیگران عرصه بینالملل درصدد هستند با کمترین هزینه و تبعات، جایگاه خود را در نظم جدید تعریف کنند و نقشی فعال و مقتدرانه در دنیای جدید ایفا کنند. هر چند گرهخوردگی منافع و ساختار نظام بینالملل در قرن ٢١ به مثابه یک عامل بازدارنده تنش نظامی میان ابرقدرتها عمل میکرد اما پیدایش ساختارهای جدید و ایضا مداخلات کشورها در حوزه نفوذ و حیاط خلوت یکدیگر سبب شد ساختار کنونی بینالملل به سمت تغییرات جدی حرکت کند.
در این میان قدرت نظامی و امنیتی و قدرت اقتصادی و تکنولوژیک تعیینکننده اندازه و نقش و جایگاه کشورها در محیط جدید بینالملل هستند. هر چند این مولفهها در ۲ دوره پیشین مورداشاره نیز، تعیینکننده بودهاند اما بازتعریف رویکردهای کشورها به این مسائل در دوران جدید، ضرورتی اجتنابناپذیر است. رقابت بریکس با گروه 7 و به چالش کشیدن قدرت اقتصادی آن و بر هم خوردن موازنه نیروها در خاورمیانه و فرسایشی شدن جنگ اوکراین نشان داد کشورها برای بقا، تامین امنیت ملی و افزایش قدرت خود نیازمند بازنگری در رویکردهای اقتصادی و دفاعی خود هستند. در این میان ضرورت چنین بازنگریای برای جمهوری اسلامی به سبب تحولات منطقه، پرونده فرسایشی و ساختگی هستهای، فشارهای اقتصادی و افزایش شدید تنش با رژیم صهیونیستی تردیدناپذیر است. سخنان اخیر گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گفتوگو با رویترز و اشاره به اینکه ایران به سمت اشاعه هستهای (افزایش شتاب غنیسازی ۶٠ درصدی برای نزدیک شدن به سطح ٩٠ درصدی تسلیحاتی) میرود را باید نشانه دیگری از عدم تمایل غرب برای عادی کردن برنامه هستهای ایران و بستن این پرونده ساختگی ارزیابی کرد. در چنین شرایطی که طرف مقابل دست از نگاه امنیتی محض به برنامه هستهای کشورمان برنمیدارد و ایضا تحولات منطقهای به سمت و سویی حرکت میکند که رژیم صهیونیستی سناریوی تشدید تنش با ایران را روی میز گذاشته است، در کارکرد معادله بازدارندگی و موازنه قدرت جمهوری اسلامی به شکل سابق، تردید ایجاد شده است.
مورتون کاپلان از برجستهترین نظریهپردازان روابط بینالملل، برخی اصول و قواعد موازنه قدرت را افزایش توان جنگی کشور به منظور مذاکره نه جنگ (افزایش توان نظامی تا حدی که اعتبار آن طرف مقابل را وادار به مذاکره و کنار گذاشتن گزینه جنگ کند)، بهرهگیری از جنگ در مواقع ضروری (آمادگی برای جنگ و تن دادن به آن در صورت اجبار)، ادامه جنگ تا تسلیم دشمن و نه نابودی آن (عقب راندن دشمن و دفع خطر او)، مخالفت جدی با برتری هر یک از اعضا (ممانعت از سلطه رقبا) و مخالفت با عضویت اعضا در سازمانهای مافوق ملی (برای ممانعت از تضعیف حاکمیت و منافع ملی به سبب قواعد این سازمانها) برشمرده است.1
بر این اساس ارتقای سطح بازدارندگی کشور برای بر هم زدن معادلات طرف مقابل، افزایش گزینههای پاسخ به حملات دشمن از حیث کمی و کیفی، جهت دفع خطر او و اصرار نداشتن بر ادامه حضور در سازمانها و معاهداتی که حاکمیت ملی و امنیت ملی را تامین نکرده، بلکه در شرایط کنونی تضعیف هم میکنند، نیاز جدی امروز جمهوری اسلامی است. در این راستا آمادگی برای تغییر دکترین هستهای کشور و عملیاتی کردن فوری و سریع آن در صورت نیاز و تدوین برنامه دفاعی و امنیتی ایران با پیشفرض گرفتن بروز چنین شرایطی، اولویت اصلی کشور در شرایط کنونی است. شرایط بینالمللی و منطقهای نه اجازه غافلگیری به ما میدهد، نه خوشبینی و تعلل. زمان به سرعت در گذر است و اولویتشناسی، اساسیترین مساله برای عبور ایران از مقطع گذار کنونی و تامین امنیت، منافع ملی و کسب جایگاه و نقش مناسب در نظم تازه جهان است.
-------------------
پینوشت
1) Balance- of - Power __ a- 42698 /pajoohe.ir