عبدالله دارابی: جوزپه گواردیولا، مربیگری را با اهتمام در یادگیری فراگرفت و در آن پیشرفت کرد. او در برشای ایتالیا به شاگردی خولیو ولاسکو (سرمربی اسبق تیم ملی والیبال ایران) و بهرهگیری از تجاربش در مدیریت و مربیگری پرداخت، بدون توجه به اینکه رشتههای فعالیتشان مختلف است؛ زمانی که در آغاز راه بود و هنوز این پپ معروف در عرصه مربیگری نشده بود.
گواردیولا که در عرصه مربیگری باشگاهی، افتخارات ریز و درشت را پارو کرده است و بازیکنان بزرگی افتخار شاگردیاش را داشته و دارند و از آن مهمتر، ارائه سبک نوینی از فوتبال را به نام خود سند زده، این روزها با تیمش (منچسترسیتی) گرفتار بحران شده است؛ بحرانی که حتی میتواند به اخراج هر مربیای منجر شود.
تیم گواردیولا در ۱۱ بازی اخیرش، ۸ بار تن به شکست داده؛ شکستهایی که به قول خودش اینقدر زیاد است که در ۴ فصل لیگ قهرمانان اروپا این تعداد شکست را متحمل میشده است. شاید دردناکترین باخت برای او، بازیکنان و بویژه هواداران منچسترسیتی، باخت اخیر به رقیب دیرینه و احیاشده توسط آموریم، یعنی منچستریونایتد باشد، آن هم در حالی که پیروزی را با شکست عوض کردند!
سرمربی سرشناس و پرافتخار فوتبال دنیا پس از این باخت، بدون اینکه به زمین و زمان بتازد با واقعبینی انگشت قصور را متوجه خودش کرد و وضعیت بحرانی تیمش را حاصل خوب نبودن خودش دانست. او به رسانهها و هواداران تیمش متذکر نشد من پپ گواردیولای معروف و پرافتخارم. همچنین نگفت بزرگترین افتخارات تاریخ منچسترسیتی و نام و آوازه امروزیاش، مدیون حضور و عملکرد من است و آنها و تیمشان را حواله به دوران قبل و بعد حضورش در این باشگاه نداد، بلکه گفت: «رئیس و سرمربی من هستم. من مربی خوبی نیستم که نتوانستهام این شرایط را تغییر دهم و حرف درست این است». این حرفها را چه کسی میگوید؟ گواردیولایی که سابقه، افتخارات و تواناییاش بر همگان در فوتبال دنیا محرز است و اتفاقا در بین مربیان داخلی ما هم علاقهمند و مقلد کم ندارد.
شاید و به عبارت صحیحتر حتما، همین چند جمله پپ بعد از شکست برابر یونایتدها، درس مهمی در مربیگری و مدیریت است که از تجربه و واقعنگری او نشأت میگیرد؛ درسی که مربیان و حتی مدیران و بازیکنان ما برای رهایی از خطر جهل، خودبزرگپنداریهای کاذب و درجا زدن، شدیدا محتاج تعمق و الگوبرداری واقعی و کاربردی از آن هستند. مربیان و حتی مدیران و بازیکنان تیمهای ما که پس از شکست و ناکامی، نقد یا اعتراض رسانه، هوادار و هر منتقد دیگری را برنمیتابند و بویژه مربیانمان که بعضا در جواب این نقادیها، از کیسه گواردیولا خرج میکنند و بعضا در اعتراض به انتقادات و اعتراضات، عملکردشان را به نوعی متاثر از سبک و مکتب این مربی کاتالان متصور میشوند، آیا چنین درس مهمی را هم از سبک و سیاق رهبری این مربی سرشناس میگیرند؟
مسلما هر مربی یا مدیری که در فوتبال ما، نگاه کاربردی به توضیحات گواردیولا پس از شکست برابر منچستریونایتد در بیان علت ناکامی تیمش داشته باشد، خود و تیمش را یک گام به جلو هدایت کرده است و اساسا اگر فوتبال ما در سطوح مختلف حایز چنین تفکری شود، یک گام مهم رو به جلو برداشته است. کاش به جای ژست گواردیولا گرفتن، قدری نیز از سبک، تجربه و داشتههای او بهره عملی کسب کنیم!