printlogo


کد خبر: 296179تاریخ: 1403/9/28 00:00
نگاه
یک پیش‌بینی تاریخی

 
سلمان مالکی: «جبهه‌ مقاومت این است: هر چه فشار بیاورید، محکم‌تر می‌شود؛ هر چه جنایت کنید، پرانگیزه‌تر می‌شود؛ هر چه با آنها بجنگید، گسترده‌تر می‌شود و من به شما عرض می‌کنم، به حول و قوه‌ الهی، گستره‌ مقاومت، بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت». این جملات رهبر معظم انقلاب اسلامی، نه یک تحلیل ساده، بلکه یک پیش‌بینی تاریخی و یک راهبرد الهی برای آینده منطقه است. سال‌هاست که ملت‌های منطقه، از فلسطین و لبنان تا سوریه، عراق، یمن و حتی فراسوی مرزهای جغرافیایی غرب آسیا، شاهد رویارویی دشوار با قدرتی بوده‌اند که با تکیه بر برتری تکنولوژیک و نظامی به جنگ اراده ملت‌ها آمده است اما برخلاف پندار اشغالگران، این ملت‌ها نه‌تنها خم نشده‌اند، بلکه هر گاه فشار افزایش یافته، انگیزه و ایمان‌شان نیز فزونی گرفته و حلقه مقاومت را گسترده‌تر کرده‌اند.
اگر به تاریخ تحولات مقاومت نگاه کنیم، برخی مثال‌ها برای ما درس‌های حیاتی به همراه دارند. در سومالی، آمریکا با تکیه بر فناوری پیشرفته و نیروی نظامی مجهز وارد شد و تصور می‌کرد با اندک رزمندگان محلی که سلاح‌های ساده در دست دارند، به ‌آسانی مقابله خواهد کرد اما ضربات سنگین مقاومت سومالی، بویژه سرنگون کردن بالگردهای آمریکایی «بلک هاوک»، نشان داد ایمان، اراده، تاکتیک‌های هوشمندانه و بهره‌برداری از نقاط ضعف دشمن، بسیار کارآمدتر از تجهیزات پیشرفته بدون پشتوانه معنوی است. این مقاومت غیرقابل انتظار، آمریکا را ناگزیر کرد با سرشکستگی سومالی را ترک کند. این پیروزی مردم سومالی، درست در زمانی رقم خورد که امپراتوری نظامی آمریکا تصور می‌کرد هر درگیری‌ای را با ابزار نظامی حل خواهد کرد.
در لبنان، جایی که ریشه‌های مقاومت اسلامی از دل یک اشغال طولانی و بی‌رحمانه شکل گرفت، ضربه قهرمانانه‌ای که به نیروهای آمریکا و نظامیان فرانسوی وارد آمد، آنان را وادار کرد خاک لبنان را به‌سرعت ترک کنند. همان ضربه‌ای که بعدها یکی از بنیان‌های شکل‌گیری ساختار مستحکم حزب‌الله شد، نشان داد نه حضور نظامی چندملیتی و نه ادعای حفظ صلح، نمی‌تواند در برابر ایمان و شهادت‌طلبی رزمندگان مقاومت دوام بیاورد. رهبر مقاومت در لبنان، شهید سیدحسن نصرالله نیز به این حقیقت اشاره کرد که مقاومت هر چه تحت فشار بیشتر قرار بگیرد، منسجم‌تر و گسترده‌تر خواهد شد. او معتقد بود قدرت اصلی مقاومت در ایمان، صبر، استقامت و باور عمیق به نصرت الهی نهفته است. 
ویتنام یک نمونه دیگر است که درس‌های آن تا امروز در ذهن ملت‌ها زنده است. آمریکا با اتکا به بالگردها، هواپیماهای بمب‌افکن و تجهیزات فوق‌مدرن، وارد جنگی فرسایشی شد و گمان می‌برد اراده یک ملت در برابر این حجم از پیشرفتگی نظامی دوام نخواهد آورد اما «هوشی مین» رهبر مقاومت ویتنام، ضربه برتر را در ساحت اندیشه وارد کرد. او معتقد بود که «حمله، بهترین دفاع است». این اصل نه‌تنها در صحنه نبرد نظامی، بلکه در شکل دادن روحیه ملی و گسترش اندیشه مقاومت نیز مصداق داشت. همان‌گونه که رهبر انقلاب اسلامی ایران تأکید دارند، هرچه دشمن فشار بیشتری وارد کند، این فشار به‌‌مثابه سوختی برای موتور حرکت ملت‌ها عمل می‌کند. شکست آمریکا در ویتنام نه‌تنها یک شکست نظامی، بلکه الگویی برای تمام ملت‌های ستم‌دیده شد که نشان می‌داد برتری فنی و تکنولوژیک، تضمین‌کننده پیروزی نیست.
در افغانستان نیز آمریکا با لشکری از نیروهای مجهز و فناوری پیشرفته وارد شد اما در نهایت پس از 2 دهه اشغال و هزینه‌های هنگفت، ناچار به ترک این کشور شد. طالبان، با وجود تمام نقدها که نسبت به رفتارها و سیاست‌هایش وجود داشته و دارد، از منظر یک مقاومت بومی، اثبات کرد که هیچ نیروی اشغالگری هرگز نمی‌تواند اراده ملتی را در طولانی‌مدت بشکند. این اتفاق، بار دیگر نشان داد فرمول مقاومت، یعنی ایمان، صبر، استقامت و تاکتیک‌های هوشمندانه، قادر است قوی‌ترین ارتش‌های جهان را به عقب‌نشینی وادار کند.
امروز، سوریه در شرایطی مشابه قرار گرفته است. آمریکا و پادوهای آمریکا با اشغال بخش‌هایی از خاک سوریه، سرقت منابع نفت و گاز، ایجاد پایگاه‌های نظامی مانند پایگاه التنف و حمایت از گروه‌های مزدور، سعی در تضعیف حاکمیت و یکپارچگی سوریه و ایجاد یک منطقه نفوذ برای خود دارند. هدف‌گیری و به چالش کشیدن این پایگاه‌ها، بخشی از راهبردی است که تجربه تاریخی مقاومت در اختیار ملت‌ها قرار می‌دهد. همان‌گونه که شهید سیدحسن نصرالله اشاره کرد: «آمریکا امروز همان آمریکای چند دهه پیش نیست»؛ این سخن، نشان‌دهنده تحلیل عمیق او است از تضعیف تدریجی هیبت آمریکا و از دست رفتن قدرت بازدارندگی آن در برابر ملت‌هایی که درس‌های مقاومت را آموخته‌اند.
سردار شهید سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی، فرمانده بی‌نظیر محور مقاومت، شخصیتی بود که در میدان عمل، معادلات را تغییر داد. او به همراه همرزمانش در جبهه‌های مختلف از سوریه، عراق، لبنان تا دوردست‌های منطقه، نشان داد با اتکا بر ایمان الهی، وحدت نیروهای مقاومت و تاکتیک‌های هوشمندانه، می‌توان تمام محاسبات قدرت‌های استکباری را بر هم زد. شهید سلیمانی بارها تأکید کرد که آمریکا و اسرائیل در برابر اراده ملت‌های منطقه تاب پایداری ندارند. او همواره بر این باور بود که اگر پایداری، ایمان و توکل به خدا را در کارزار نبرد وارد کنید، دشمن مجبور خواهد شد گام به گام عقب بنشیند. این دیدگاه حاج‌قاسم سلیمانی در عمل ثابت شد. هنگامی که نیروهای مقاومت در سوریه و عراق موفق شدند تروریسم داعش را که ابزار آمریکا برای بی‌ثبات‌سازی منطقه بود درهم بشکنند، روشن شد دست برتر با کسانی است که نه‌ فقط به سلاح و مهمات، بلکه به نصرت الهی و همدلی ملت‌های منطقه متکی‌ هستند. جالب آنکه هر چه فشار دشمن بیشتر شد، نه‌تنها انگیزه‌های مقاومت کم نشد، بلکه ریشه‌های آن عمیق‌تر هم شد. فرمانده سلیمانی بر این نکته پای می‌فشرد که خون شهدا، درخت مقاومت را بارورتر می‌کند و نهال‌های تازه‌ای را در سراسر منطقه می‌رویاند.
وقتی رهبر معظم انقلاب فرمودند: «هر چه فشار بیاورید، مقاومت محکم‌تر می‌شود... گستره‌ مقاومت، بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت»، این رهنمود مبتنی بر یک شناخت تاریخی و الهی از ماهیت نبرد مستضعفان و مستکبران است. آمریکا سال‌ها کوشیده است با جنگ روانی، تحریم‌های اقتصادی، عملیات‌های نظامی، ترور فرماندهان مقاومت و حمایت از گروهک‌های تروریستی، ملت‌های منطقه را به زانو درآورد اما نتیجه‌ای که امروز در برابر ما است، گسترش روزافزون دایره مقاومت است. از لبنان که حزب‌الله همچون دژی مستحکم در برابر صهیونیسم ایستاده، تا فلسطین و سوریه و تا عراق که پس از شکست داعش دیگر نمی‌پذیرد حیاط خلوت آمریکایی‌ها باشد. از یمن که زیر بار شدیدترین محاصره و بمباران‌هاست ولی نه‌تنها تسلیم نشده، بلکه با موشک‌ها و پهپادهای بومی خود پاسخ می‌دهد، تا ایران که قلب تپنده محور مقاومت و الهام‌بخش همه آزادی‌خواهان است.
آنچه امروز در سراسر منطقه می‌بینیم، تأییدی بر سخن شهید سیدحسن نصرالله است که گفت: «دشمن گمان می‌کند با ایجاد پایگاه‌ها، مزدوران و حمایت از رژیم صهیونیستی، می‌تواند ما را به عقب براند اما هر حمله و هر جنایتی، عزم ما را راسخ‌تر می‌کند». این حقیقت امروز در افکار عمومی جهان نیز رخنه کرده است. دیگر نه‌تنها ملت‌های منطقه، بلکه بسیاری از ملت‌های آزاده جهان، شاهد هستند که آمریکا از یک «ابرقدرت بلامنازع» به یک قدرتی بدل شده که ناچار است از هر جبهه‌ای با صورتی خونین عقب‌نشینی کند.
اصول کمربند دفاعی مقاومت، امروز از نگاه راهبردی فرماندهان و نظریه‌پردازان آن، بر 4 رکن استوار است: ایمان، هوشیاری، ائتلاف میان ملت‌های مظلوم و ضربه به نقاط آسیب‌پذیر دشمن. مقاومت، به‌ عنوان بهترین شکل دفاع، دیگر نه‌تنها یک تاکتیک نظامی، بلکه یک راهبرد کلی است که در سطحی عمیق‌تر، به اراده ملت‌ها برای تعیین سرنوشت خود تعبیر می‌شود. این اصول، از بیروت تا موگادیشو، از سایگون تا کابل، از دمشق تا بغداد و از صنعا تا تهران به بار نشسته‌ و اکنون الگویی فراگیر از قدرت مردمی در برابر قدرت استکباری را عرضه می‌کند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید دارند که گسترش مقاومت، سرنوشت محتوم منطقه است. این یک شعار نیست، بلکه حقیقتی است که در لحظه‌لحظه تاریخ نبرد ملت‌ها با استکبار جریان داشته است. اگر آمریکا و قدرت‌های غربی تصور می‌کنند با ایجاد پایگاه‌های بیشتر، گسترش مزدوران، یا بهره‌گیری از تمام ترفندهای امنیتی و سیاسی می‌توانند مانع این روند شوند، سخت در اشتباهند. 
آمریکا و متحدانش ممکن است تلاش کنند با ابزارهای رسانه‌ای و جنگ روانی، این حقیقت را کمرنگ نشان دهند اما واقعیت‌های میدانی غیرقابل انکارند. اگر آمریکا و متحدانش نپذیرند که دورانی جدید آغاز شده و اصول قدیمی دیگر کارایی ندارند، ناگزیر به تجربه خروج‌های پرهزینه‌تر، شکننده‌تر و خفت‌بارتر خواهند بود.
همه اینها به معنای تحقق وعده الهی است که هر کس در راه خدا استقامت ورزد، خداوند او را یاری خواهد کرد. همین نصرت الهی است که در کلام شهید سلیمانی، رهنمودهای شهید سیدحسن نصرالله و بیانات حکیمانه معلم و استاد آن ۲ شهید والامقام، رهبر معظم انقلاب پژواک دارد: هر چه فشار بیاورید، ملت‌ها محکم‌تر می‌شوند و گستره مقاومت، همچون موجی خروشان، تمام منطقه را دربر خواهد گرفت.

Page Generated in 0/0081 sec