پرسپولیس به روزهایی رسیده که خوابش را هم نمیدید. شکستهای پیاپی، ناکامیهای تلخ و سکوت مدیریت، پرسپولیس را به قایقی لرزان در دریای متلاطم لیگ تبدیل کرده است. قایقی که درویش و گاریدو با هم در آن نشستهاند اما هر دو، با چهرهای نگران و پشت به هم، به سمت مقصدی نامعلوم پیش میروند. در این میان، هوادار، به تماشای این آشفتگی نشسته؛ با بغضی که از خشم و ناامیدی آمیخته است. 9 امتیاز تا نیمفصل، این تنها راه برای آرام کردن خشم هوادارانی است که دیگر طاقت وعدهها و ناکامیهای پیدرپی را ندارند.
پرسپولیس تا اینجای فصل 3 باخت تلخ را تجربه کرده است. تیمی که روزی روی بُردهای متوالی بنا شده بود و هر شکست برایش یک تراژدی تمامعیار بود، حالا چوبخط باختهایش را تا هفته دوازدهم پر کرده است. از استقلال خوزستان تا نساجی قائمشهر و سپاهان اصفهان، هر ۳ بازی، روایتی از ناکامی بود؛ ناکارآمدی تاکتیکی، ضعف و اشتباهات فردی بازیکنان و غیبت روحیه جنگندگی که زمانی شاخصه تیمهای قهرمان پرسپولیس بود، مشهود است.
در پایان هفته دوازدهم، فاصله پرسپولیس با صدر جدول 5 امتیاز است. فاصلهای که در ظاهر چندان زیاد نیست اما برای تیمی که روزبهروز اعتمادبهنفس خود را بیشتر از دست میدهد، یک شکاف عمیق به نظر میرسد. هر چند پرسپولیس پیشتر هم از چنین موقعیتهایی بازگشته و در پایان فصل جام قهرمانی را بالای سر برده است اما اینبار چیزی فرق دارد. بیثباتی در نتایج، نارضایتی هواداران و فقدان برنامه مشخص مدیریتی، همه چیز را پیچیده کرده است.
نیمفصل اول برای پرسپولیس، به ۳ بازی پایانی در تهران ختم میشود؛ ۳ بازی حساس که باید این تیم را از پرتگاه سقوط به بحران عمیقتر نجات دهد. مس رفسنجان، خیبر خرمآباد و هوادار تهران؛ ۳ تیمی که پرسپولیس باید آنها را شکست دهد. این ۳ بازی، حکم ۹ امتیاز حیاتی را دارد. نهتنها برای پرسپولیس، که برای درویش و گاریدو، این ۹ امتیاز همان طناب نجاتی است که میتواند سرنوشت آنها را رقم بزند. در این ۳ هفته، هر لغزش، هر اشتباه، میتواند عواقبی سنگین داشته باشد؛ از تغییرات روی نیمکت گرفته تا تغییرات در اتاق مدیریت.
هواداران به مرز انفجار رسیدهاند. اعتراضها به سکوها محدود نشده و در فضای مجازی به اوج رسیده است. صفحههای باشگاه پر شده از پیامهایی که یکصدا مطالبه دارند: «تغییر و اصلاح!». این اعتراضها از بازیکنان گرفته تا کادر فنی و مدیریت را نشانه رفته است. تیمهای بزرگ همیشه از زیر فشار هواداران بالا میآیند اما این فشار، در صورت نادیده گرفته شدن، میتواند ویرانگر باشد. پرسپولیس در این روزها میان سکوت مدیران و شعارهای هواداران، معلق مانده است.
در این میان رضا درویش، مدیرعامل باشگاه، بیش از هر کسی زیر ذرهبین قرار گرفته است. وعدههای پنجره تابستانی که عملی نشد، حالا به یک مطالبه فوری برای پنجره زمستانی بدل شده است. پرسپولیس باید نیمفصل تقویت شود؛ ستارههایی که تابستان جذب نشدند، حالا برای جبران باید در زمستان به تیم بپیوندند اما پیش از آن، درویش باید یک چالش بزرگتر را حل کند: ۳ بازی آینده. این ۳ بازی، مرزی بین امید و ناامیدی است؛ مرزی بین بازگشت یا فروپاشی.
در سمت دیگر، گاریدو، سرمربی اسپانیایی که هنوز نتوانسته است جایگاه خود را در قلب هواداران محکم کند، با مشکلاتی بزرگتر مواجه است. شکست برابر سپاهان، آن هم در شرایطی که تیم 10 نفره شد، هنوز دلیل محکمی برای کنار گذاشتن او نیست اما گاریدو هم بخوبی میداند بازی با مس رفسنجان، نخستین میدان قضاوت او خواهد بود. پرسپولیس باید به برد برگردد، اگر نه این قایق لرزان، او را هم با خود غرق خواهد کرد.
9 امتیاز برای پرسپولیس، چیزی بیش از یک هدف فوتبالی است؛ این امتیازات، طناب نجاتی است برای بازگشت اعتماد هواداران. هر امتیازی که از دست برود، چیزی از اعتماد و صبر هوادار کم میکند. شکست در این ۳ بازی، میتواند جرقهای برای تغییرات بزرگ باشد؛ تغییراتی که شاید نیمکت و حتی دفتر مدیران را خالی کند.
پرسپولیس روزهای سختی را پیش رو دارد. هواداران دیگر طاقت وعدهها را ندارند. انتظارات از تیمی که برای قهرمانی در آسیا بسته شد، به پیروزی در ۳ بازی ساده داخلی مقابل ۳ تیم قعرنشین و بحرانزده رسیده است. درویش و گاریدو، حالا سرنوشت خود را در دستان بازیکنان و این ۳ بازی میبینند. ۳ برد یا سقوط در بحران؛ این دیگر انتخابی نیست که پرسپولیس به سادگی از کنارش عبور کند.
هواداران انتظار دارند تیم محبوبشان به مسیر قهرمانی بازگردد. دیگر فرصتی برای اشتباه نیست. این ۳ هفته، همه چیز را مشخص خواهد کرد: بازگشت به روزهای خوب یا توفانی که همه چیز را در هم خواهد شکست؟!