مصطفی نصری: عباس عراقچی، وزیر امور خارجه روز گذشته در مصاحبه با شبکه الغد بر آمادگی ایران برای ادامه مذاکرات هستهای تاکید کرد. عراقچی در این مصاحبه توضیح داد دکترین نظامی ایران هیچگاه بر مبنای تملک سلاح هستهای نبوده و ایران همچنان آماده مذاکرات شرافتمندانه بر اساس احترام و منافع متقابل است. او یادآور شد حتی با وجود خروج آمریکا از برجام، ایران میز مذاکره را ترک نکرده است. این رویکرد، بهروشنی تعهد ایران به دیپلماسی و تلاش برای حل مسائل از طریق روشهای مسالمتآمیز را نشان میدهد.
همزمان با این اظهارات، رفتار و ادبیات برخی رسانهها و شخصیتهای سیاسی اصلاحطلب با انتقاداتی جدی روبهرو است. این افراد به جای تقویت بازوی رسانهای دیپلماسی ایران، مطالبی منتشر کردند که نهتنها نشانی از حمایت از تیم مذاکرهکننده ندارد، بلکه حاوی «پالس ضعف» است که میتواند موضع ایران در مذاکرات را تضعیف کند و به نظر میرسد با این هدف نگاشته شدهاند تا وزیر امور خارجه ایران نیز دست بسته در مقابل ترامپ نشسته و هر چه او گفت چشم بگوید. این رویکرد که شلیک به میز مذاکره محسوب شده و اهداف مذاکره را قبل از تشکیل میز نابود میکند اما با اصول سیاست خارجی ایران در تضاد است.
اصل مذاکره، همواره یکی از ارکان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است اما این مذاکرات باید بر اساس عزت و از موضع قدرت انجام شود. مذاکره از سر استیصال و ارسال پیامهای ضعف، نهتنها مذاکرات را به بنبست میکشاند، بلکه اعتماد به دیپلماسی ایران را نیز خدشهدار میکند. رسانهها، شخصیتهای سیاسی و تحلیلگران باید به جای تضعیف موضع ایران، با تقویت اعتماد عمومی و حمایت از تیم مذاکرهکننده، زمینه را برای موفقیت مذاکرات فراهم کنند. تنها در این صورت است که میتوان به نتایجی دست یافت که منافع ملی را تضمین و عزت ایران را حفظ کند.
* آب و برق را به تحریم ربط ندهید
بعد از صحبتهای عراقچی، برخی چهرهها و رسانههای اصلاحطلب به جای آنکه به تقویت بازوی رسانهای دیپلماسی کمک کنند مطالبی منتشر کردند که مبتنی بر پالس ضعف بوده و شلیک به میز مذاکره است. اوج چنین پالسی را نیز روزنامه سازندگی و اسحاق جهانگیری دادند. سازندگی در مصاحبهای که با جهانگیری، معاون اول روحانی انجام داده بود این تیتر را برجسته کرد که «بی برقی نتیجه تحریم است». جهانگیری در این مصاحبه گفته است: «ناترازیها یکی از تبعات تحریم است و باید از تمام توان خود برای رفع تحریمها استفاده کنیم».
در شرایطی که قطعیهای مکرر برق مردم را کلافه کرده است، جهانگیری این جمله را مطرح میکند تا کوتاهیهای او و دولت روحانی در عدم تاسیس نیروگاههای برق کمتر دیده شده و مقصر به جای تنبلی، تحریم دیده شود. سازندگی نیز با زدن چنین تیتری به او این پاس گل را میدهد و همزمان قبل از انجام هر گونه مذاکرهای، یک پالس ضعف صادر میکند تا دستها را بالا برده و جسارت طرفهای دیگر را برای امتیازگیری از ایران بیشتر کند. اگر چه سازندگی در روتیتر مصاحبه این جمله را هم ضریب داده که «باید از تمام توان خود برای رفع تحریمها استفاده کنیم» اما تیتری که زده است عملا برخلاف روتیتر آن است. قبلا هم روحانی برای انداختن کشور در دام یک مذاکره بیحاصل و سلب مسؤولیت از خود در قبال چالشهای کشور مدعی شده بود آب خوردن مردم هم به تحریم ربط دارد. این ادبیات در حالی منتشر میشود که انتظار میرود رسانهها با تقویت روحیه عمومی، از مذاکرهکنندگان حمایت کنند تا در مقابل فشارهای خارجی از موضع قدرت برخوردار باشند.
* حتی اگر ترامپ باز هم بدعهدی کرد ما توافق کنیم!
حسین موسویان، دیپلمات و عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای، در یادداشتی برای روزنامه «ایران» بهگونهای مشابه عمل کرد. او نوشت ترامپ به ایران پیشنهاد مذاکره داده و احتمال توافق وجود دارد اما «بیشتر از چند ماه منتظر پاسخ نمیماند». انتشار چنین جملاتی از سوی یک دیپلمات سابق در ارگان رسمی دولت، به جای آنکه به عنوان راهکاری در خدمت دیپلماسی تلقی شود، به عنوان ارسال پالس ضعف و تسلیمپذیری برداشت میشود. نکته جالب توجه این یادداشت این است که موسویان خود پیشبینی کرده است حتی در صورت حصول توافق نیز ممکن است ترامپ بار دیگر به آن پشت پا بزند اما با این وجود این دیپلمات باسابقه با این نگاه که انگار هدف از مذاکره فقط مذاکره است خواهان دیدار با ترامپ و تن دادن به خواستههای او میشود.
این نوع رویکردها، نهتنها به تضعیف موضع ایران در مذاکرات میانجامد، بلکه اعتبار سیاست خارجی کشور را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. در حالی که مذاکرات موفق نیازمند تکیه بر اصول عزت، حکمت و مصلحت است، بیان چنین جملاتی، طرف مقابل را به این نتیجه میرساند که ایران در شرایطی قرار دارد که ناچار به پذیرش هرگونه پیشنهادی در سریعترین زمان ممکن است.
* شرایط یک مذاکره سودمند
مذاکرهکنندگان ایرانی باید در شرایطی وارد مذاکره شوند که موضع ایران از قدرت برخوردار باشد. مذاکره از سر استیصال، مذاکره نیست، بلکه پذیرش دستورات طرف مقابل است. این نوع رفتار، طرف مقابل را به طرح مطالباتی تشویق میکند که در نهایت به زیان منافع ملی خواهد بود. برای تحقق یک دیپلماسی موفق مذاکره باید در زمانی انجام شود که ایران توانسته باشد با تقویت زیرساختهای داخلی و همپیمانی با کشورهای دیگر، قدرت چانهزنی خود را افزایش دهد. مذاکرات باید بر محور موضوعات مشخص و قابل دستیابی متمرکز شود تا طرف مقابل نتواند از ضعفهای ایران سوءاستفاده کند؛ شناخت دقیق از نیتها و سیاستهای طرف مقابل ضروری است. مذاکره با کسانی که سابقه سیاهی در تقابل با ایران دارند، باید با دقت بیشتری انجام شود. از همه مهمتر ادبیات مذاکره باید حاوی پیامهای روشن و قاطع باشد. ارسال پیامهای متناقض یا استیصال، به تضعیف موضع ایران منجر خواهد شد.
* تسمه تایم ماشین دیپلماسی پاره نشود
رفتار برخی اصلاحطلبان در قبال موضوع مذاکره، نشاندهنده آن است که برای آنها صرف مذاکره و توافق مهم است، نه نتیجهای که به سود منافع ملی باشد. آنها پیش از آغاز مذاکرات بهگونهای رفتار میکنند که گویا ایران چارهای جز پذیرش خواستههای طرف مقابل ندارد. این نوع ادبیات، برخلاف منافع ملی و در راستای تقویت موضع طرف مقابل عمل میکند.
از سوی دیگر، برخی اصلاحطلبان که تا پیش از این تلاش داشتند سیاستهای ضدایرانی آمریکا را به گردن ترامپ انداخته و به این ترتیب بایدن و دموکراتها را سفیدشویی کنند، اکنون بعد از پیروزی ترامپ در انتخابات 2024 در رویکرد 180 درجهای و کاملا متناقض مدعی شدهاند ترامپ تغییر کرده و ایران باید برای جلوگیری از بحران، به سرعت وارد مذاکره شود. این ادعاهای متناقض نشان دهنده تحلیلهای بیثبات و بدون مبنایی است که برخی چهرههای اصلاحطلب برای تامین منافع جناحی به آن متوسل شده و در این مسیر منافع ملی را با دنده معکوسهای ناگهانی قربانی میکنند.