printlogo


کد خبر: 296426تاریخ: 1403/10/5 00:00
یادداشت
رئیس دولت و همچنان مسأله سخنوری

حمید ملک‌زاده: در دموکراسی‌های مختلف، موضوع رقابت‌های انتخاباتی، کسب قدرت برای پیش‌بردن سیاست‌هایی خاص است، یا آنطور که در ادبیات جمهوری اسلامی ایران مرسوم است موضوع رقابت‌های انتخاباتی به‌ دست ‌آوردن فرصتی برای خدمت به مردم است. خدمت‌ کردن در این معنا مستلزم عمل ‌کردن است. درباره قوه مجریه برخی مسائل است که به امور جاری کشور مربوط است. در موضوعاتی مانند این معمولا رویه‌های ثابتی وجود دارد که توسط سازمان بروکراتیک دولت انجام می‌شود؛ موضوعاتی که حتی ممکن است تصور کنیم می‌شود روزی آنها را به یک‌جور هوش مصنوعی سپرد. این دسته از امور بیشتر به اجرای مقررات معلوم و از پیش‌نوشته‌شده، نظارت بر اجرای دقیق این قوانین در سازمان‌های دولتی و مسائلی مانند این مربوط می‌شود. از این‌ جهت نمی‌توانیم بگوییم موضوع اصلی رقابت‌های انتخاباتی برای رسیدن به کرسی ریاست قوه مجریه صرفا قرار گرفتن در رأس چنین سازمان اداری و اجرایی باشد. در این یادداشت تلاش خواهم کرد درباره چیزی که فکر می‌کنم رؤسای جمهور مختلف باید به سازمان بروکراتیک اداره کشور اضافه کنند، صحبت کرده و نکاتی را درباره آنچه تا امروز در دولت چهاردهم جریان دارد یادآور شوم.
* ریاست‌جمهوری و مسأله سخنوری
بحث درباره توانایی سیاستمداران به طور عام و رؤسای جمهور به طور خاص در امر سخنوری همواره مورد تأکید و توجه کسانی بوده است که به نحوی درباره سیاست اندیشیده یا صحبت کرده‌اند. با وجود این نباید فراموش کرد سخنوری برای سیاستمداران ارزشی درخور نیست، یعنی سخنوری را نباید به‌ عنوان اصل اساسی سیاست فهمید. سخنوری تنها یکی از مجموعه متنوعی از ابزار است که سیاستمداران در اختیار دارند، هر چند در برخی دوره‌های تاریخی خاص ممکن است ضعف در سخنوری به‌ عنوان عاملی برای استقبال توده مردم از یک رهبر سیاسی پوپولیست عمل کرده باشد. مساله دیگری که باید به آن توجه کنیم این است که هر سخنوری ضرورتا نباید مدام در حال سخنرانی باشد. درباره سیاستمداران به طور عام و درباره رؤسای دولت به طور خاص سخنرانی‌ باید دلیلی سیاسی و مخصوصاً دلیلی ملی داشته باشد، یعنی هم آن بهانه‌ای که رؤسای دولت را برای صحبت‌کردن به یک جلسه یا برنامه خاص می‌کشاند و هم آن چیزی که در آن برنامه یا جلسه خاص گفته می‌شود باید سیاسی و از جنس مسائل ملی باشد. موضوع مهمی که باید در اینجا متذکر شوم این است که رئیس دولت نه عالم دینی و نه مبلغ اخلاقی است، یعنی در میانه مستمعان او کمتر کسی انتظار دارد با گزارشی درباره حقایق دینی یا اصول اخلاقی خاص روبه‌رو شود. در عین ‌حال رؤسای دولت در سخنرانی‌های خود نباید در مقام کارشناس مسائل مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ظاهر شوند. کار تبیین مشکلات و مسائل جاری در کشور برعهده روزنامه‌نگاران، احزاب، کارشناسان و متخصصان بیرون از دولت است. چیزی که از رئیس‌جمهور انتظار می‌رود این است که پاسخ درخوری به مسائل ایرادشده در سطح جامعه عمومی را با مخاطبان خود در میان بگذارد؛ پاسخی که نشان دهد تیم کارشناسی دولت دغدغه‌های موجود در جامعه مدنی و مسائلی که کشور با آنها دست‌به‌گریبان است را شنیده، درباره آن صحبت کرده و برنامه خاصی برای پاسخ‌ دادن به آنها را تنظیم کرده است، لذا انتظار می‌رود سخنرانی‌‎های محدود، هدفمند و خاص رؤسای دولت به‌جای اینکه با جملاتی مثل «باید انجام شود»، «نباید اینطور باشد» و مانند اینها با جملاتی مثل «در حال انجام‌ دادن هستیم»،  «در حال برنامه‌ریزی‌کردن هستیم» و «انجام دادیم» تنظیم شده باشد. یعنی مخاطبان بیشتر از اینکه علاقه‌مند باشند نظر دولت درباره مشکلات موجود در کشور را بدانند، اطلاعاتی درباره آنچه دولت برای رفع این مسائل انجام داده یا به‌ طور قطع بنا دارد انجام دهد بشنوند. موضوع اول را می‌شود از طریق سخنگوی دولت، یا از مجرای ابزارهای دیگری که در اختیار دولت هست مطرح کرده و با جامعه در میان گذاشت.
* آنچه در سخنرانی‌ها به زبان نمی‌آید
در سخنرانی‌های مختلفی که رؤسای دولت ارائه می‌کنند چیزهای زیادی وجود دارد که بعضاً به زبان نمی‌آید. باوجود این می‌شود آنها را از لابه‌لای کلمات، مکث‌ها، تأکیدات و سکوت‌ها فهمید. به‌ هر تقدیر چه وقتی صحبت از پیام‌های آشکار بیان شده در متون سخنرانی باشد و چه وقتی درباره پیام‌های پنهان نهفته در آنها صحبت می‌کنیم، مساله مهمی که باید در هر متن سخنرانی وجود داشته باشد مساله‌ای سیاستی و ملی است. من در این بخش با عنایت به همین مساله به روشن ‌کردن تصویری از متن سخنرانی‌های اخیر رئیس دولت چهاردهم در جمهوری اسلامی ایران می‌پردازم. موضوع مهمی که قبل از هر چیز باید آن را متذکر شوم این است که تصدی هر پست یا مقامی مستلزم رعایت آدابی است که با شئون  ویژه آن جایگاه و نه شخص کسی که کرسی مربوط به آن را تصاحب کرده است متناسب باشد. از این‌ جهت برای رئیس دولت لازم است بتواند بخوبی میان خود، به‌ عنوان یک شخص حقیقی و نقشی که به‌ عنوان رئیس دولت بر عهده گرفته تمایز قائل شده و مسائل مربوط به این دو را در خطاب‌هایی که نسبت به مردم دارد خلط نکند. سیاستمداران حرفه‌ای که در سازمان آموزشی و ترتیبات نهادمند دموکراسی‌های ریشه‌دار تربیت شده باشند بخوبی برای انجام ‌دادن این امر آموزش ‌دیده‌اند، لذا مراجعه به خودشان در مقام شخص حقیقی در گفتارهای سیاسی و عمومی‌شان یا به ندرت اتفاق می‌افتد یا تنها برای روشن ‌کردن موضوعی که به سیاست و امر ملی مربوط می‌شود می‌توانیم آن را مشاهده کنیم. از این‌ جهت من اینطور فکر می‌کنم که در عباراتی و تظاهراتی که در سخنرانی‌های اخیر دکتر مسعود پزشکیان می‌بینیم با یک‌جور سردرگمی و کلافگی ناشی از تداخل میان این دو ساحت از زندگی آقای رئیس‌جمهور مواجه هستیم. 
مساله دیگری که در این مجموعه از سخنرانی‌ها وجود دارد را می‌توان در قالب فقدان یک‌جور دورنمای سیاستی واحد در دولت نشان داد. اینطور به نظر می‌رسد که آقای رئیس‌جمهور در میانه کثرت قابل‌توجهی از نظرات کارشناسانه و راه‌حل‌های پیشنهادی برای فهمیدن و صورت‌بندی ‌کردن موضوعات اساسی کشور هنوز نتوانسته‌اند به جمع‌بندی نهایی دست پیدا کنند؛ مساله مهمی که تصمیم سیاسی برای مواجه ‌شدن با مشکلات کشور را به تأخیر انداخته و از این‌ جهت خسارات قابل‌توجهی را به دولت و میراث ایشان وارد خواهد کرد. این نکته بنیادین را نباید از خاطر دور داشت که کار اصلی سیاستمداران دست ‌پیدا کردن به تصمیم سیاسی مناسب است. دولت‌های مختلف را نه بر اساس صحبت‌هایی که رؤسای آنها ایراد کرده‌اند، بلکه به اعتبار تصمیماتی که اتخاذ می‌کنند می‌شناسند.

 


Page Generated in 0/0084 sec