printlogo


کد خبر: 296550تاریخ: 1403/10/10 00:00
درباره نخستین کارگردانی بهرام افشاری در سینمای بلند داستانی
کمی تلخ، کمی نمکین و کمی شیرین

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار: چند خانواده خیلی فقیر که ظاهرا تا به ‌حال هر نوع تلاش‌شان برای بیرون آمدن از این وضعیت ناکام بوده، در محوطه یک گاراژ متروکه زندگی می‌کنند. یکی از کسانی که در این گاراژ زندگی می‌کند، پیرمردی است که برنده یک جایزه بزرگ می‌شود اما مساله این است که آیا تا روز دریافت جایزه زنده می‌ماند یا نه. حالا باقی آدم‌های آن گاراژ، بویژه ۲ نفر به نام‌های برات و پرویز، باید همه تلاش‌شان را بکنند تا این پیرمرد زنده بماند. قضیه این است که غیر از حس انسان‌دوستی و صحبت‌هایی از این دست، منافع این افراد هم به زنده ماندن این پیرمرد گره خورده است. دکتر معالج به آنها می‌گوید اگر می‌خواهید این آدم بیشتر دوام بیاورد، باید سعی کنید شادش کنید و باعث شوید دلش خوش باشد. این خلاصه‌ای است از داستان فیلم «هفتاد - سی»، نخستین فیلم بهرام افشاری در سینما که خودش هم یکی از نقش‌های اصلی‌ آن را بازی کرده و مقابل هوتن شکیبا قرار گرفته تا زوج «برات - پرویز» شکل بگیرد. الهه حصاری، صدف اســپهبدی، حســین پاکدل، مهدی حسینی‌نیا، سیاوش طهمورث، ناهید مسلمی و لادن ژاوه‌وند از دیگر بازیگران فیلم هستند و تهیه‌کننده کار هم ابراهیم عامریان است؛ موفق‌ترین تهیه‌کننده تجاری سینمای ایران در 7 سال اخیر که فیلم‌هایی مثل سه‌گانه «تگزاس»، «دینامیت»، «انفرادی» و فیلم رکوردشکن نقدینگی گیشه در تاریخ سینمای ایران، یعنی «فسیل» را با بازی بهرام افشاری تهیه کرده است. بهرام افشاری که سال‌هاست به عنوان بازیگر، در پروژه‌های مختلف تلویزیونی و سینمایی حضور دارد، حالا در نقطه اوج محبوبیت تجاری قرار دارد و شاید همین قضیه برایش امکان ورود به عرصه کارگردانی را فراهم کرده باشد. طرح اصلی این قصه برای خود بهرام افشاری بود اما فیلمنامه را حمزه صالحی نوشته و نتیجه کار فیلمی از آب درآمده که در بعضی فرازها به تلفیقی از تراژدی فقر با موقعیت‌های کمیک تبدیل شده و به‌علاوه بهرام افشاری‌ هم در آن فرصت این را پیدا کرده که با چهره و گریم متفاوتی نسبت به باقی کارهای سینمایی و تلویزیونی‌اش جلوی دوربین حضور داشته باشد. «هفتاد - سی» در شرایطی که باید با ۲ فیلم «زودپز» و «صبحانه با زرافه‌ها»، آثاری از رامبد جوان و سروش صحت، برای فروش رقابت می‌کرد، از 7 آذرماه در ۶۱۷ سالن سینمایی روی پرده رفت و در همان ۳ روز اول ۲۳ میلیارد تومان فروخت. در ادامه و به مرور سالن‌های این فیلم بیشتر هم شد و در حال نزدیک شدن به عدد ۶۸۰ سالن است. از هفتم آذرماه تاکنون این فیلم حدود ۳۷ هزار سانس داشته که آن را تا لحظه تنظیم این گزارش به بالای ۱۶۰ میلیارد تومان فروش رسانده است. اینکه کمدی‌ها سالن‌های بیشتری بگیرند، تبلیغات بهتری داشته باشند و اساسا از آنجا که سال‌هاست چرخه تولید کاملا به نفع‌شان چیده شده، اصطلاحا پاخور سینما متعلق به آنها باشد و عادت بلیت خریدن و به سالن رفتن فقط در طیفی از مخاطبان باقی مانده باشد که این نوع فیلم‌ها را می‌پسندند، اتفاق جدیدی نیست و درباره‌اش کم صحبت نمی‌شود اما یک نکته ویژه درباره «هفتاد - سی‌» این است که علاوه بر کمدی بودن، یک درونمایه اجتماعی هم دارد و حتی حدود ۳۰ دقیقه از آن به واقع تلخ و گزنده است. در همین سال‌هایی که کمدی سلطان بلامنازع گیشه‌های سینمای ایران بود و مخاطبانی که این تیپ فیلم‌ها را می‌پسندیده‌اند، تبدیل به تنها مخاطبانی شدند که هنوز سینما می‌رفتند هم بارها با شکست قطعی کمدی‌هایی در گیشه مواجه بودیم که حتی ستارگان مشهوری در فهرست بازیگران‌شان داشتند. به‌طور مثال «سال گربه» که بلافاصله بعد از رکوردشکنی «فسیل» روی پرده رفت و ۶۵۵ سالن و حدود ۳۵ هزار سانس تا به حال داشته، به‌رغم بازی بهرام افشاری در آن که ستاره اصلی فسیل هم بود، در نهایت نتوانست سقف فروش ۶۵ میلیارد تومان را پر کند، در حالی که «هفتاد - سی» تا به حال به رتبه چهارمین فیلم پرفروش سال رسیده و ممکن است با ادامه اکرانش «تمساح خونی»، «زودپز» و «تگزاس۳» را هم پشت سر بگذارد و به رتبه اول سال 1403 برسد. اینکه حتی در میان مخاطبان دست‌چین شده کمدی‌پسند سینمای ایران هم یک کمدی با تم اجتماعی و فرازهایی تلخ و گزنده به چنین فروشی برسد، در خودش پیام‌های ویژه‌ای دارد. مردمی که مخاطب عادی سینما هستند ممکن است در این شرایط سخت اجتماعی به آثاری که مأیوسانه باشند و در نتیجه‌گیری نهایی‌شان هیچ امیدی نشود دید علاقه‌ای نداشته باشند اما از آن‌سو فیلم‌هایی که بیش از حد سرخوشانه هستند و حتی وجود این مسائل و دغدغه‌ها را به روی خودشان نمی‌آورند هم نخواهند توانست گیرایی لازم را پیدا کنند. نکته دیگری که درباره «هفتاد - سی» جلب توجه می‌کند حضور بهرام افشاری در مقام کارگردان و البته طراح اصلی ایده فیلمنامه است. چه ارزیابی‌ها از این فیلم مثبت باشد و چه نه، نمی‌شود انکار کرد که با اثری فراتر از توقعاتی که از هنرپیشه‌ای مثل بهرام افشاری وجود داشت مواجه شدیم. روزگاری بود که کمدین‌های تلویزیونی از آیتم‌ها و اجرای برنامه‌های عصرانه و شبانه کم‌کم به سمت کارگردانی سریال‌های طنز ۹۰ شبی می‌رفتند و در آنها مسائل روز اجتماعی را هم طرح می‌کردند اما حالا مدت‌ها از زمانی می‌گذرد که تولید چنین آثاری متوقف شده است. در این شرایط خیلی از این کمدین‌ها به سمت تولید آثار سینمایی رفتند. همین امسال چند مورد از فیلم‌هایی که روی پرده رفت، به کارگردانی همین کمدین‌های سابقا تلویزیونی بود؛ رامبد جوان، سروش صحت، جواد عزتی، مهران مدیری و حالا بهرام افشاری. در ادامه مروری داشته‌ایم بر فهرست بازیگران کمدی تلویزیون که به تولید آثار بلند سینمایی روی آورده‌اند.

* کمدین‌ها روی صندلی کارگردانی
رابطه بازیگری و کارگردانی، در سینما داستان طولانی و مفصلی دارد که همیشه یک‌جور پیش نرفته و گاهی درخشان و گاهی‌ هم ناامیدکننده بوده اما در این میان، می‌شود برای کمدین‌هایی که سعی کردند کارگردانی را تجربه کنند، یک پوشه جداگانه باز کرد. از میان کمدین‌های ایرانی که بعد از دهه ۷۰ جلوی دوربین آمدند، نخستین کسی که در سینما کارگردانی را تجربه کرد، رامبد جوان بود. رامبد جوان که بعد از مدت‌ها کار بازیگری، از سال ۸۰ با سریال «گمگشته» تجربه کارگردانی تلویزیونی را هم داشت، سال ۸۸ «پسر آدم، دختر حوا» را در سینما کار کرد و بعد از آن «ورود آقایان ممنوع»، «نگار» و «قانون مورفی» و اخیرا «زودپز» را ساخت اما عموما در فیلم‌های خودش یا بازی نمی‌کرد، یا یک نقش خیلی کوتاه داشت.
سال ۹۱ رضا عطاران که هم بازیگر پرطرفداری بود و هم به خاطر کارگردانی طنزهای تلویزیونی شهرت و محبوبیت زیادی کسب کرده بود، با فیلم «خوابم میاد»، بخت خودش را در گیشه‌های سینما هم امتحان کرد. عطاران بعدها «ردکارپت» و «دراکولا» را هم در سینما کارگردانی کرد و در کنارش به عنوان بازیگر، در فیلم‌های دیگران هم حضور داشت. آخرین فیلم عطاران که برای سال ۹۴ بود، تجربه چندان موفقی از آب درنیامد و این همزمان شد با تبدیل شدن این بازیگر به پول‌سازترین چهره سینمای ایران. شاید همین چیزها بود که باعث دوری عطاران از کار کارگرانی شد. سال ۹۳ سعید آقاخانی با فیلم «لامپ ۱۰۰» یک نوع ورود دیگر به کارگردانی سینما داشت که با باقی کمدین‌های هم‌نسل و هم‌رده‌ خودش متفاوت بود. آقاخانی فیلمی ساخت که خودش در آن بازی نکرده بود و به هیچ‌وجه درونمایه کمدی نداشت، بلکه زندگی یک مرد معتاد و درگیری‌های خانواده‌اش را نشان می‌داد. این فیلم در بخش نگاه نو جشنواره فجر هم نمایش داده شد ولی تجربه‌ای نبود که آقاخانی چه در مدیوم سینما و چه سریال‌سازی، دوباره سراغش برود.
اما سال ۹۵ بالاخره نوبت به یکی از نخستین کمدین‌های دهه ۷۰ رسید که در سینما کارگردانی را تجربه کند. مهران مدیری از حدود ۳۰ سال پیش به عنوان کارگردان طنزهای تلویزیونی برای همه مردم ایران چهره شناخته‌شده‌ای بود و خیلی از کمدین‌ها کارشان را با او شروع کرده بودند اما حداقل 2 دهه طول کشید تا مدیری در سینما هم روی صندلی کارگردانی بنشیند و «ساعت ۵ عصر» ساخته بشود. مدیری سال 1402 فیلم «ساعت ۶ عصر» را هم جلوی دوربین برد که اساسا کمدی نبود.
سال ۹۷ سه‌ نفر از کمدین‌های ایرانی تصمیم گرفتند کارگردانی را در سینما هم تجربه کنند که یکی از آنها جواد رضویان بود. رضویان سال ۸۹ تجربه ناکام یک کار سینمایی را داشت به اسم «کمی شیرین، بسی فرهاد» اما بالاخره تصمیم گرفت دوباره شانس‌ خودش را امتحان کند و این‌بار نوبت فیلمی بود به اسم «زهرمار» که بدون بازی خود جواد رضویان جلوی دوربین رفت و به جشنواره فجر هم رفت اما نه در جشنواره برایش اتفاق خاصی افتاد و نه بعدها در گیشه.
در همان سال ۹۷ مجید صالحی هم که تا آن روز از بازی‌های جدی گرفته تا کارگردانی و بازیگری طنز، تجربه‌های مختلفی را جلوی دوربین داشت، بالاخره کارگردانی در سینما را هم تجربه کرد و سراغ یک فیلمنامه کمدی و ابزورد رفت به اسم «زیر نظر»؛ یک فیلم پرستاره که از اواخر سال ۹۸ اکران شد.
سومین کمدینی که سال ۹۷ نخستین کارگردانی‌اش در سینما را تجربه کرد، سروش صحت بود. صحت غیر از بازیگر و کارگردان طنزهای تلویزیونی، نویسنده هم بود و این اساسی‌ترین تفاوتش با باقی کمدین‌هایی به ‌حساب می‌آمد که فیلمسازی را تجربه کردند. البته شاید دیگران هم گاهی فیلمنامه نوشته باشند اما سروش صحت رسما نویسنده است. «جهان با من برقص» که در جشنواره جهانی فیلم فجر سیمرغ بهترین کارگردانی را گرفت، یک فیلم پرستاره بود که نگاه خیام‌واری به مساله مرگ و زندگی داشت؛ نگاهی که بعد از این فیلم هم در باقی کارهایی که سروش صحت ساخت ادامه پیدا کرد. سال 1403 هم ۲ کمدین محبوب، نخستین اثر کارگردانی خود‌شان را روی پرده فرستادند؛ اولی جواد عزتی بود که فیلمش را در جشنواره فجر هم شرکت داد و برنده جایزه بهترین کارگردانی فیلم اول شد و دیگری بهرام افشاری که حضورش در فجر پذیرفته نشد و مستقیما سراغ اکران عمومی آمد. هر دوی این فیلم‌ها هم تا اینجای کار لااقل به لحاظ فروش موفق بوده‌ا‌ند، هرچند معلوم نیست این موفقیت چقدر باعث شود این ۲ نفر باز هم بخواهند و بتوانند کارگردانی را تجربه کنند.

Page Generated in 0/0070 sec