printlogo


کد خبر: 296597تاریخ: 1403/10/11 00:00
پایان کارتر در 100 سالگی؛ از کشاورزی و ملوانی تا جایزه صلح نوبل
جیمی بازنده
نگاهی به زندگی رئیس‌جمهور شکست خورده دموکرات

گروه بین‌الملل: جیمی کارتز، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده آمریکا سرانجام در 100 سالگی مرد. آخرین تصویری که از او در قاب رسانه‌ها بر جا مانده، تصویر رای دادن در انتخابات ریاست‌جمهوری آخر آمریکا روی تخت بیمارستان با شرایط وخیم جسمانی در 100 سالگی است؛ مشارکتی که نتیجه‌اش مطلوب وی نبود و منجر به رای آوردن هم‌حزبی او کاملا هریس نشد. شرایطی که چند دهه قبل برای او رخ داد و به عمر سیاسی وی به عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا پایان داد و منجر به رای آوردن رقیب جمهوری‌خواه او شد، به نوعی در انتخابات اخیر آمریکا تکرار شد و منجر به یک‌دوره‌ای شدن ریاست جمهوری دموکرات‌ها شد.
جیمی کارتر از ابتدا در دنیای سیاست نبود و شاید در ابتدای جوانی تصور رئیس‌جمهور شدن را نیز نداشت اما شرایط برای وی به گونه‌ای رقم خورد که تاریخ از او به عنوان یکی از جنجالی‌ترین روسای جمهور ایالات متحده آمریکا یاد کند؛ رئیس‌جمهوری که با محبوبیت بالا به کاخ سفید رفت اما بحران‌های اقتصادی و دیپلماتیک متعدد موجب شد در دوره دوم انتخابات ریاست‌جمهوری شکست سنگینی را از رقیب جمهوری‌خواه خود بخورد و تنها در 6 ایالت آمریکا برنده انتخابات شود؛ وضعیتی که به عمر سیاسی وی پایان داد. پس از این شکست سنگین بود که کارتر تصمیم گرفت فعالیت‌های حقوق بشری، محیط زیستی و صلح دوستانه خود را آغاز کند و همین مساله نیز منجر به افزایش محبوبیت وی پس از دوران ریاست‌جمهوری نه چندان خوبش شد؛ محبوبیتی که تا حدودی چهره مخدوش وی را در میان آمریکایی‌ها ترمیم کرد. کارتر که توانسته بود با شعارهای حقوق بشری و دموکراسی‌طلبی برای کشورهای جهان بویژه برای دیکتاتوری‌های متحد آمریکا به کاخ سفید راه یابد، نتوانست کارنامه خوبی را از خود بر جا بگذارد و کاخ سفید را با انبوهی از معضلات اقتصادی برای آمریکایی‌ها و چالش‌های دیپلماتیک برای آمریکا و جهان ترک کرد. شاید مهم‌ترین چالش کارتر، انقلاب اسلامی ایران بود که یکی از دیکتاتوری‌های متحد آمریکا را سرنگون کرد و همین مساله نیز منجر به از دست رفتن نفت ایران برای آمریکایی‌ها و بحران انرژی در این کشور شد؛ بحرانی که پس از وی نیز تاثیراتش بر اقتصاد آمریکا پابرجا ماند. مهم‌ترین تنش و چالش دیپلماتیک کارتر اما شکست در ماجرای سفارت آمریکا در تهران بود که به اعتقاد بسیاری منجر به شکست وی در انتخابات شد و این ماجرا به نحوی رقم خورد که پس از شکست او و انتخاب ریگان برای ریاست‌جمهوری این بحران حل و فصل شد و بعدها مقامات و تحلیلگران سیاسی آمریکا این واقعه را شکست بزرگی برای دولت کارتر و ایالات متحده آمریکا نامیدند؛ شکستی که منجر به تغییر ریاست‌جمهوری آمریکا شد. 
* زندگینامه
کارتر سال 1924 در شهر کوچک پلینز در ایالت جورجیا در خانواده‌ای کشاورز و مذهبی به دنیا آمد. پدر او کشاورز و تاجر و از طرفداران جدایی سیاهان و سفیدپوستان آمریکا بود؛ مساله‌ای که با توجه به فعالیت‌های حقوق بشری و صلح‌جویانه کارتر جالب توجه است. وی در دوران نوجوانی به ورزش بسکتبال علاقه‌مند و در این ورزش نیز موفق بود. در جوانی پس از طی کردن دوران آموزشی در دانشکده افسری به مدت 7 سال به عنوان افسر نیروی دریایی ارتش ایالات متحده آمریکا در زیردریایی اتمی آمریکا خدمت کرد. پس از مرگ پدرش به شهر خود بازگشت تا وضعیت نابسامان کسب‌وکار خانوادگی را مدیریت کند و در این کار نیز موفق بود و به عنوان کشاورز به زندگی ادامه داد. وی در کنار کسب‌وکار خانوادگی به دنیای سیاست ورود کرد و پله پله در این مسیر قدم برداشت. وی پس از چند فعالیت محلی و منطقه‌ای سرانجام به عضویت سنای ایالت جورجیای آمریکا انتخاب شد. کارتر سال ۱۹۶۶ نامزد فرمانداری ایالتش شد اما نتوانست تأیید حزب دموکرات را برای نامزدی به دست آورد. در آن دوران یک طرفدار جدایی سیاهان و سفیدپوستان به عنوان فرماندار این ایالت انتخاب شد و این مساله یک شکست بزرگ برای جیمی کارتر بود. او بر خلاف پدرش که مخالف سرسخت سیاه‌پوستان بود، در حزب دموکرات فعالیت داشت و مخالف جدایی سیاهان و سفیدپوستان بود. مساله‌ای که در دهه 60 میلادی به بحرانی در سطح ملی در ایالات متحده تبدیل شده بود؛ شکست او در کسب کرسی فرمانداری جورجیا چندان بی‌ثمر نبود و عملکرد کارتر در مبارزات انتخاباتی باعث ارتقای جایگاهش در بین رأی‌دهندگان جورجیایی شد. او با تکیه بر آن و با یک کارزار انتخاباتی دقیق و برنامه‌ریزی شده، در نهایت سال ۱۹۷۰ توانست فرماندار جورجیا شود. کارتر در دوران فرمانداری خود مدافع سرسخت حقوق بشر و حقوق مدنی بود و دوران جدایی سیاه‌پوستان و سفیدپوستان را پایان یافته می‌دانست. 
* آغاز فعالیت‌های جدی
جیمی کارتر در دورانی فعالیت جدی برای ریاست‌جمهوری ایالات متحده آمریکا را آغاز کرد که جامعه نسبت به سیاستمداران بدبین بود و وی از همین مساله نهایت استفاده را برد. وی خود را کاندیدایی خارج از سیستم سیاستمداران مطرح و قدرتمند و ثروتمند معرفی می‌کرد و همین مساله نیز منجر به افزایش محبوبیت او شد. دوران فعالیت‌های جدی کارتر در شرایطی آغاز شده بود که ماجرای واترگیت و استعفای نیکسون همچنان در جامعه آمریکا مطرح بود و بدبینی زیادی نسبت به سیاستمداران 2 جریان اصلی آمریکا وجود داشت. وی در ابتدای کمپین انتخاباتی خود برای ریاست‌جمهوری آمریکا حمایت چندانی از سوی حزب دموکرات نداشت اما چند ماه بعد با شکست رئیس‌جمهور وقت آمریکا، جرالد فورد و یک‌دوره‌ای کردن وی توانست رئیس‌جمهور منتخب و محبوب آمریکا در سال 1976 شود؛ رئیس‌جمهوری که در ابتدای مسیر تصور نمی‌کرد به سرنوشت روسای جمهور منفور و شکست‌خورده دچار و یک‌دوره‌ای شود. کارتر قول داده بود هرگز دروغ نگوید یا رأی‌دهندگان را عامدانه به اشتباه نیندازد؛ وعده‌ای که در عمل به آن چندان موفق نبود و دوران ریاست‌جمهوری او با چالش‌های بیش از توقع همراه بود. دوران ریاست‌جمهوری کارتر با بحران انرژی، سقوط محمدرضا شاه پهلوی، ماجرای گروگانگیری سفارت آمریکا، تورم، بیکاری و رکود اقتصادی همراه بود. آغاز فعالیت وی با رکود اقتصادی آمریکا و افزایش تورم و بیکاری همراه بود که منجر به افزایش انتقادات از او شد و محبوبیت بالای او را کاهش داد. این کاهش محبوبیت مستمر بود و تا پایان دوران ریاست‌جمهوری وی ادامه داشت و منجر به شکست در انتخابات ریاست‌جمهوری بعدی شد. تلاش‌های او برای اجرای سیاست‌های ریاضتی اقتصادی برای عبور از بحران ناترازی انرژی در فصل گرما و سرما بر این کاهش محبوبیت تاثیر بیشتری گذاشت. دوران او البته تماما شکست نبود و موفقیت‌هایی نیز برای سیاست خارجی آمریکا رقم خورد. بزرگ‌ترین این موفقیت‌ها شاید موافقتنامه صلح کمپ دیوید بین انور سادات (رئیس جمهوری وقت مصر) و مناخیم بگین (نخست وزیر وقت اسرائیل) در سال ۱۹۷۸ بود؛ موفقیتی که قرار بود به ایجاد صلح در خاورمیانه و میان اعراب و اسرائیل کمک کند اما گذشت زمان مشخص کرد این دستاورد نیز چندان موفق نبوده است. 
از دیگر موفقیت‌های وی در سیاست در خرداد 1357 رقم خورد و وی موفق شد توافقنامه سالت ۲ (معاهده محدودسازی سلاح‌های راهبردی ۲) را با اتحاد شوروی امضا کند. البته این دستاورد دیپلماتیک نیز چندان پایدار نبود و بلافاصله پس از آن در ایران انقلابی به راه افتاد که چهره منطقه و جهان را تغییر داد و دولت کارتر بزرگ‌ترین بازنده بین‌المللی آن بود. سقوط شاه ایران و پیروزی انقلاب اسلامی چالشی بزرگ برای رئیس‌جمهور دموکراسی‌خواه و دموکرات آمریکا بود. دولت ایالات متحده آمریکا پس از انقلاب اسلامی نفوذ نظامی، سیاسی و اقتصادی خود را بر ایران از دست داد و همین مساله نیز منجر به تشدید بحران انرژی در این کشور شد؛ بحرانی که به صورت مستقیم بر صنعت، اقتصاد و بازار سرمایه در این کشور تاثیر نامطلوب شدیدی گذاشت و بر موج افزایش قیمت، تورم، بیکاری و رکود اقتصادی افزود. دولت کارتر از سر ناتوانی و استیصال تحریم‌های تجاری بر جمهوری اسلامی ایران وضع کرد و اقدامات خصمانه بسیاری را مانند تلاش برای حمله به تهران که به ماجرای طبس ختم شد انجام داد که هیچ کدام موفق نبود و شرایط را برای دولت آمریکا سخت‌تر از قبل کرد. علاوه بر این حمله شوروی به افغانستان بحران دیگری برای آمریکایی‌ها بود که بتازگی با شوروی قراردادی جدید امضا کرده بودند و سرانجام شرایط به نحوی پیش رفت که کارتر در ایام نزدیک به انتخابات آخرین امیدهای خود را برای پیروزی در دوره دوم ریاست‌جمهوری از دست بدهد. 
کارتر در انتخابات 1980 آمریکا برای کسب حمایت حزب دموکرات با چالشی جدی از جانب سناتور ادوارد کندی روبه‌رو شد و بعد از انتخاب به ‌عنوان نامزد حزب، در انتخابات ریاست‌جمهوری ۴۱ درصد آرا را به دست آورد. این میزان رأی برای شکست دادن رقیب جمهوری‌خواهش، رونالد ریگان کافی نبود و ریگان با پیروزی در همه ایالات به جز ۶ تای آنها با اقتدار به ریاست‌جمهوری رسید. البته کارتر در روزهای آخر ریاست‌جمهوری خود خبر آزادی جاسوسان و کارکنان سفارت آمریکا در تهران را به مردم آمریکا داد اما این آزادی نیز تا قبل از تحلیف رونالد ریگان رخ نداد و همین مساله به شکست‌های او افزود. کارتر هنگام خروج از کاخ سفید یکی از منفورترین روسای جمهور تاریخ آمریکا بود؛ مساله‌ای که شاید منجر به آغاز فعالیت‌های حقوق بشری وی شد. کارتر پس از ریاست‌جمهوری در سفرهایی دیپلماتیک برای ایجاد صلح به کشورهای مختلفی سفر کرد. مانند سفر به کره‌شمالی که به امضای سندی به نام چارجوب مورد توافق با هدف تعطیلی برنامه اتمی کره‌شمالی منجر شد و سفر به کشورهای هائیتی، چین، بوسنی و اتیوپی که بسیاری از آنها ناموق بود و منجر به کنار گذاشتن درگیری‌ها نشد. البته کارتر سال ۲۰۰۲ سومین رئیس‌جمهوری آمریکا بعد از تئودور روزولت و وودرو ویلسون شد که جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. او تنها کسی بود که بعد از ترک پست ریاست‌جمهوری به این جایزه دست می‌یافت. همین مساله نیز منجر به ترمیم چهره وی پس از ریاست‌جمهوری پرماجرایش شد اما وی دیگر به عنوان سیاستمدار در عرصه سیاسی آمریکا بروز پیدا نکرد.
بسیاری دوگانگی سبک زندگی مذهبی و فعالیت‌های سیاسی او در حزب دموکرات و جایگاه اجتماعی خانوادگی وی را عامل شکست‌هایش می‌دانند اما کارتر معتقد بود اعتقاد به خدا و فعالیت سیاسی هیچ تضادی با یکدیگر ندارد. بسیاری نیز معتقدند فعالیت وی به عنوان شخصی خارج از سیستم و جریانات سیاسی منجر به شکست‌های دیپلماتیک و داخلی وی شد و عدم حمایت کنگره‌نشینان و واشنگتنی‌ها از او به تضعیف دولت و افزایش بحران‌ها دامن زد. بسیاری نیز وی را بدشانس می‌دانند و معتقدند سیاست‌های او برای راضی نگه داشتن مردم تحت فشار آمریکا کافی نبوده است.

Page Generated in 0/0054 sec