رسول رنجبریان، خبرنگار: از زمان آغاز بحران سوریه، معادلات منطقهای وارد مرحلهای پیچیده و پرتنش شد. در حالی که ایالاتمتحده و همپیمانان منطقهای آن به دنبال سرنگونی بشار اسد و تغییر موازنه قدرت بودند، جمهوری اسلامی ایران راهبردی مشخص و متفاوت را در پیش گرفت. این راهبرد با تمرکز بر حفظ نظام حاکم سوریه و بقای بشار اسد در قدرت، نقشی کلیدی در تقویت محور مقاومت ایفا کرد. در این میان، شهید حاجقاسم سلیمانی به عنوان معمار اصلی این راهبرد، نقشی بیبدیل و تعیینکننده داشت. یکی از اهداف اصلی جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه در آن مقطع، حمایت از نظام سیاسی مشروع و جلوگیری از فروپاشی دولت سوریه بود. این هدف، نهتنها به عنوان بخشی از سیاست خارجی ایران، بلکه در راستای تقویت محور مقاومت در برابر سیاستهای مداخلهجویانه آمریکا و متحدانش تعریف شد. شهید سلیمانی با هدایت دقیق نیروهای محور مقاومت و سازماندهی عملیاتهای نظامی و امنیتی، توانست نقشی کلیدی در تحقق این راهبرد ایفا کند.
* ائتلاف راهبردی ایران و روسیه
سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با درک عمیق از تحولات میدانی و تهدیدات ناشی از گسترش فعالیتهای تروریستی در سوریه، بویژه پس از سال ۲۰۱۴، به این نتیجه رسید که برای حفظ تمامیت ارضی سوریه و مقابله مؤثر با گروههای تروریستی، نیاز به ائتلافی نظامی با حضور قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای است.
در این راستا، شهید سلیمانی با تیزبینی و هوشمندی، بهدنبال جلب حمایت روسیه بهعنوان یکی از بازیگران مهم بینالمللی بود. وی در مذاکرات مستقیم با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، توانست مقامات روس را متقاعد کند که بهطور مستقیم در بحران سوریه مداخله نظامی کنند. این مذاکرات منجر به شکلگیری ائتلافی نظامی میان ایران، روسیه و ارتش سوریه شد که تأثیر بسزایی در تغییر موازنه قدرت به نفع دولت سوریه داشت.
در چارچوب این ائتلاف، تقسیم وظایف بهصورت دقیق و هماهنگ انجام شد؛ به طوریکه روسیه مسؤولیت حملات هوایی را بر عهده گرفت و ایران به همراه نیروهای مقاومت، عملیاتهای زمینی را هدایت کردند. این همکاری منسجم و هماهنگ، نتایج چشمگیری به دنبال داشت که از جمله مهمترین آنها میتوان به آزادسازی شهر حلب در دسامبر ۲۰۱۶ اشاره کرد. آزادسازی حلب نقطه عطفی در بحران سوریه بود که نهتنها موجب تقویت موقعیت دولت سوریه شد، بلکه ضربه سنگینی به گروههای تروریستی وارد کرد.
نقش شهید سلیمانی در این ائتلاف، فراتر از یک فرمانده نظامی بود؛ او با بهرهگیری از توانمندیهای دیپلماتیک و استراتژیک خود، توانست اعتماد مقامات روس را جلب کرده و زمینهساز همکاریهای گستردهتری در منطقه شود. این ائتلاف نهتنها در بُعد نظامی مؤثر بود، بلکه پیامدهای ژئوپلیتیکی مهمی نیز بهدنبال داشت؛ از جمله تقویت محور مقاومت و ایجاد توازن جدیدی در معادلات منطقهای.
علاوه بر این، شهید سلیمانی با شبکهسازی و سازماندهی نیروهای محلی و بومی، همچون بسیج مردمی سوریه (دفاع وطنی)، توانست ظرفیتهای میدانی را افزایش داده و هماهنگی بیشتری بین نیروهای زمینی و هوایی ایجاد کند. این رویکرد جامع و چندلایه، موجب شد عملیاتهای نظامی با دقت و کارآمدی بیشتری انجام شود و تلفات غیرنظامیان به حداقل برسد.
در مجموع، ائتلاف راهبردی ایران و روسیه با محوریت شهید قاسم سلیمانی، نمونهای بارز از دیپلماسی نظامی موفق است که توانست با ترکیب هوشمندانه قدرت سخت و نرم، تحولات میدانی را به نفع ثبات و امنیت منطقه رقم بزند. این تجربه نشاندهنده اهمیت نقش فرماندهان میدانی با بینش استراتژیک در شکلدهی به معادلات ژئوپلیتیکی و تأمین منافع ملی است.
* شبکهسازی نیروهای محلی
سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با درک عمیق از پیچیدگیهای بحران سوریه و تهدیدات ناشی از گروههای تروریستی، بویژه داعش، به این نتیجه رسید که برای مقابله مؤثر با این تهدیدات، باید از ظرفیت نیروهای محلی و بومی بهرهبرداری شود. در این راستا، او با تیزبینی و هوشمندی، به سازماندهی و شبکهسازی گروههای مقاومت محلی پرداخت که از جمله مهمترین آنها میتوان به لشکر فاطمیون، لشکر زینبیون، تیپ حیدریون و نیروهای دفاع وطنی سوریه اشاره کرد.
لشکر فاطمیون متشکل از رزمندگان شیعه افغانستانی بود که با انگیزه دفاع از حرم اهلبیت(ع) و مقابله با تروریسم، بویژه در سوریه، تشکیل شد. این نیروها با شجاعت و دلاوری در عملیاتهای متعددی شرکت کرده و نقش بسزایی در شکست داعش و دیگر گروههای تروریستی ایفا کردند. شهید سلیمانی بهعنوان فرمانده میدانی محور مقاومت، نگاه ویژهای به نیروهای فاطمیون داشت و آنها را در طراحی و اجرای بسیاری از عملیاتها دخیل میکرد. لشکر زینبیون نیز از رزمندگان شیعه پاکستانی تشکیل شده بود که با هدف مشابهی به میدان نبرد در سوریه وارد شدند. این نیروها با گذراندن آموزشهای نظامی تحت نظر سپاه پاسداران، به یکی از نیروهای خطشکن در جبهههای مختلف تبدیل شدند و در عملیاتهای مهمی مانند جنگ حلب حضور فعالی داشتند. تیپ حیدریون متشکل از رزمندگان عراقی بود که با هدایت شهید سلیمانی و با انگیزه دفاع از مقدسات و مقابله با تهدیدات تروریستی، بویژه در سوریه، سازماندهی شد. این نیروها نیز در عملیاتهای متعددی شرکت کرده و نقش مهمی در تقویت محور مقاومت ایفا کردند. نیروهای دفاع وطنی سوریه (قوات الدفاع الوطنی) بهعنوان بسیج مردمی سوریه، با الهام از تجربه موفق بسیج در ایران و با حمایت و مشاوره شهید سلیمانی تشکیل شد. این نیروها متشکل از داوطلبانی بودند که برای دفاع از کشور و نظام در برابر موج تروریسم، بویژه در سالهای اولیه بحران سوریه، سازماندهی شدند و به ارتش و نیروهای امنیتی در مقابله با حملات تروریستی کمک شایانی کردند.
شبکهسازی و سازماندهی این نیروهای محلی و بومی توسط شهید سلیمانی، نهتنها موجب تقویت توان نظامی محور مقاومت در برابر گروههای تروریست شد، بلکه به بازگشت ثبات و امنیت به بخشهای از دست رفته سوریه کمک شایانی کرد. این اقدام هوشمندانه، علاوه بر تأمین نیروی انسانی مورد نیاز در جبههها، به ایجاد همبستگی و اتحاد میان ملتهای منطقه در مقابله با تهدیدات مشترک انجامید و زمینهساز تقویت جبهه مقاومت در برابر نفوذ و سلطهجویی قدرتهای بیگانه شد. شهید سلیمانی با بهرهگیری از تجربه و دانش نظامی خود، توانست با سازماندهی و شبکهسازی نیروهای محلی و بومی، ساختاری منسجم و کارآمد برای مقابله با تهدیدات تروریستی در سوریه ایجاد کند.
* مهار تروریسم و آزادسازی مناطق کلیدی
شهید سلیمانی با برنامهریزی دقیق و مدیریت میدانی، موفق شد گروههای تروریستی مانند داعش را در سوریه مهار کند و مناطق کلیدی را از کنترل آنها خارج سازد. آزادسازی شهر بوکمال در استان دیرالزور از مهمترین دستاوردهای وی در این زمینه بود. این عملیات نهتنها داعش را بهطور جدی تضعیف کرد، بلکه به بازگشایی گذرگاه مرزی استراتژیک بوکمال-القائم منجر شد. بازگشایی این گذرگاه مرزی نقش حیاتی در بازگشت سوریه به شرایط قبل از بحران داشت. این اقدام، علاوه بر فراهم کردن مسیر ترانزیتی برای تسهیل تبادلات اقتصادی میان ایران، عراق و سوریه، تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه سوریه را تضعیف کرد. گذرگاه بوکمال به عنوان یک شریان حیاتی اقتصادی، توانست شرایطی را فراهم کند که صادرات محصولات کشاورزی و خوراکی سوریه به عراق افزایش یابد و تبادلات تجاری میان 2 کشور تقویت شود. این اقدام بهبود ارزش لیره سوریه و کاهش وابستگی اقتصادی این کشور به دیگران را به همراه داشت.
از دیگر دستاوردهای راهبردی شهید سلیمانی در سوریه، ایجاد تنگناهای امنیتی برای رژیم صهیونیستی بود. با آزادسازی مناطق کلیدی و تقویت محور مقاومت در سوریه، مرزهای رژیم صهیونیستی در معرض تهدید بیشتری قرار گرفت. این وضعیت، موازنه قدرت را در منطقه به نفع محور مقاومت تغییر داد و توانست قدرت بازدارندگی این محور را به طور قابلتوجهی افزایش دهد.
عملکرد شهید حاجقاسم سلیمانی در بحران سوریه، تنها محدود به یک میدان جنگ نبود. او با ترکیب هوشمندانه قدرت نظامی، دیپلماسی و شبکهسازی، توانست نقشی کلیدی در شکلدهی به معادلات منطقه و تقویت محور مقاومت ایفا کند. از ایجاد ائتلاف راهبردی با روسیه تا بازگشایی گذرگاههای اقتصادی و آزادسازی مناطق کلیدی، همه نشاندهنده مدیریت بینظیر و تدبیر هوشمندانه او است. این دستاوردها، الگویی از مقاومت و پایداری در برابر سیاستهای سلطهجویانه آمریکا و متحدانش را به نمایش گذاشت.