printlogo


کد خبر: 297811تاریخ: 1403/10/19 00:00
«قم» به روایت محمد‌حسنین هیکل، روزنامه‌نگار نامدار مصری به مناسبت سالروز قیام 19 دی
قم؛ راوی حوادث گذشته و احتمالات آینده

«فضای داخلی شهری که مذهب در آن نقش مهمی بازی می‌کند، چه این شهر رم باشد چه مکه، چه بنارس باشد چه کیوتو، همواره با فضای موجود در یک شهر غیرمذهبی تفاوت دارد. قم اکنون نه تنها با مجتهدان و حوزه‌های‌شان، معلمان و دانش‌آموزان‌شان، بلکه با یک جمعیت کامل نوین پناهندگان، به شکل بی‌پایانی بازگو‌کننده حوادث گذشته و احتمالات آینده است» (برگرفته از کتاب «ایران: روایتی که ناگفته ماند»).
«محمد‌حسنین هیکل» روزنامه‌نگار و سیاستمدار‌ نامدار مصری سپتامبر ۱۹۲۳ میلادی  در روستای باسوس در استان القلیوبیه مصر متولد شد. به باور بسیاری، هیکل یکی از مهم‌ترین روزنامه‌نگاران جهان عرب در قرن بیستم بود. او سال ۱۹۴۲ روزنامه‌نگاری را آغاز و برای 17 سال سردبیر روزنامه‌ مهم و تاثیرگذار «الاهرام» مصر بود. در دوره‌ سردبیری هیکل این روزنامه توانست در قامت یکی از 10 روزنامه برتر جهان بر سر زبان‌ها بیفتد. او سال 1968 مرکز مطالعات استراتژیک الاهرام را پایه‌گذاری کرد. یکی از کارویژه‌های او در روزنامه این بود که ایدئولوژی ناسیونالسیم عربی ارائه شده از سوی جمال عبدالناصر را نشر دهد. هیکل مدتی نیز وزیر اطلاع‌رسانی مصر و برای اندک‌زمانی وزیر خارجه این کشور بود. او برای سال‌ها یکی از پر‌نفوذترین تاریخ‌نگاران و مفسران امور مصر و جهان عرب بود. انتقادات هیکل از سادات باعث شد سال 1974 از سردبیری الاهرام کنار گذاشته شود. او بیش از 40 عنوان کتاب تالیف کرد و کتاب‌هایش به 31 زبان دنیا ترجمه شد. در 80 سالگی تصمیم گرفت از نوشتن دست بکشد اما ارتباط خود را با علاقه‌مندانش از طریق گفت‌وگوهای تلویزیونی ادامه داد. واقع‌گرایی و نگاه استراتژیک به تحولات خاورمیانه و جهان، به او اعتباری فراتر از یک روزنامه‌نگار داده بود. او کسی بود که سال‌ها پیش یمن را «آتشفشانی خاموش» در جنوب شبه‌جزیره عربی توصیف کرده و بر این باور بود انفجار این آتشفشان کل منطقه را در برخواهد گرفت و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس را تحت تاثیر قرار می‌دهد. هیکل رویدادهای دوره یک پادشاه و 7 رئیس‌جمهور مصر را درک کرده و حافظه تاریخی مصر بود.  باری! ایران نیز همواره در شمار دغدغه‌های این متفکر مصری بود. هیکل برای سال‌های متمادی در ایران حضور داشت و گزارش‌های وی از نهضت ملی شدن صنعت نفت در ایران، تاثیر شگرفی در جامعه و سیاستمداران مصر داشت. مصاحبه‌های او در تاریخ‌های دوم دی ۱۳۵۷و 28 آذر ۱۳۵۸ با امام خمینی(ره) و همچنین مکاتباتش با امام گواه این معناست.  یکی از آثار او به طور مشخص به ایران اختصاص دارد. کتاب «ایران: روایتی که ناگفته ماند» نخست سال 1981 در لندن با عنوان «بازگشت آیت‌الله» منتشر شد و بعدتر سال 1982 با عنوان «ایران: روایتی که ناگفته ماند» به چاپ رسید. چاپ عربی کتاب نیز در روزنامه السفیر بیروت و بعد به شکل مستقل با عنوان «مدافع آیت‌الله» منتشر شد. فصل ششم این کتاب «انقلاب به قم عقب‌نشینی می‌کند» و فصل هفتم کتاب «قم محور قرار می‌گیرد» نام دارد.
هیکل بدرستی از اهمیت قم نزد شیعیان گفته است. او بر این باور بود جهان اسلام ۳ شهرِ مقدس دارد: مکه، مدینه و بیت‌المقدس و شیعیان نیز 4 شهر مقدس مخصوص به خود را دارند: نجف، کربلا، مشهد و قم. او که در کتاب‌، به هدف خود یعنی توضیح اهمیت و نقش شهر قم در انقلاب اسلامی ایران توجه داشته، نکات خوب و دقیقی در باب اهمیت تاریخی قم بیان کرده است. هیکل معتقد بود قم پیش‌تر یکی از راه‌های کاروانی اصلی در ایران به شمار می‌آمده است. حضرت معصومه علیهاسلام سال 816 پس از میلاد به دیدار برادر خویش می‌رفته که در ساوه بیمار می‌شوند و به قم انتقال می‌یابند و همان‌جا نیز از دنیا می‌روند. از طرفی زمانی که سلسله صفوی در قرن شانزدهم میلادی شیعه را مذهب رسمی ایران اعلام کرد، ۲ شهر مقدس مشهد و قم به شکلی اجتناب‌ناپذیر در داخل مرزهای امپراتوری آنان اهمیت بسیاری یافتند. مزار حضرت معصومه(س) بسیار باشکوه آراسته و شهر تبدیل به مرکزی برای مطالعات مذهبی شد و بسیاری از رهبران مذهبی به آنجا آمدند.   هیکل در ادامه کتاب خود، به رابطه میان شهر قم و حکومت پیش از انقلاب می‌پردازد. در نگاه او قم که برای بارور کردنش تلاش‌های بسیاری شده بود، مخالف خدمت مقام‌های مذهبی به دولت‌ وقت بود. درآمد‌هایی که به افراد مذهبی در قم داده می‌شد، به آنان استقلال مالی خوبی می‌داد. از سویی فاصله قم از تهران آن را از توجه دولت مرکزی دور نگاه می‌داشت اما نکته مهم این است که در شهر قم یک زندگی مداوم مذهبی وجود داشته و دارد که در هنگامه‌های مذهبی آن را به پناهگاهی برای مردمان تبدیل می‌کند. هیکل همچنین در این کتاب به زیبایی سیمای امام خمینی(ره) در قم را تصویر کرده است. برای نمونه در فصل هفتم چنین می‌نویسد: در این روزهای دشوار یک طلبه نسبتا جوان که عمدتا فقه و منطق تدریس می‌کرد، شروع به گردآوری پیروان بیشتری در حوزه رو به رشد خود کرد. نام او روح‌الله خمینی بود. او برای هر پرسشی که هر کس در قم از او می‌پرسید، پاسخی داشت. آیت‌الله خمینی همراه تعالیم مذهبی دست به کنش سیاسی زد. او نامه‌هایی به سران کشورهای اسلامی و عربی فرستاد. یکی از آنها جمال عبدالناصر بود...
در جایی دیگر از این فصل هیکل به انتخاب مسجد فاطمیه در قم از سوی امام خمینی(ره) برای نطق طولانی و شدیداللحن‌شان علیه حاکمیت شاه اشاره کرده و آورده است: اگرچه برخی این کار امام را خطا می‌دانند اما خمینی نیز مانند بسیاری دیگر از رهبران انقلابی در انتخاب فرصت و گفتن عباراتی که در ذهن مخاطب رسوخ کند، یک احساس فطری دارد. باری! امام خمینی(ره) در استفاده از زبان مهارتی شگرف داشت.  هیکل در ۲ فصل ششم و هفتم کتاب خود «ایران: روایتی که ناگفته ماند» افزون بر به دست دادن نکات مهمی در باب اهمیت شهر قم، نشان می‌دهد تا چه اندازه بر حوادث پیش از انقلاب تسلط داشته و همین امر کتاب او را نه تنها برای ایرانیان، بلکه برای جهانیان نیز جذاب و سودمند می‌کند.

Page Generated in 0/0068 sec