گروه سیاسی: در سالهای اخیر موضوع انتقال پایتخت از تهران به یکی از مباحث داغ و جدی در محافل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. تهران، به عنوان پایتخت ایران، با مشکلات متعددی از جمله تراکم جمعیت، آلودگی هوا، خطرات زلزله، کمبود آب، ترافیک و فرونشست زمین مواجه است. این چالشها باعث شده ایده انتقال پایتخت به شهری دیگر بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. این موضوع اخیراً در دولت و مجلس نیز مطرح شده است. مسعود پزشکیان، رئیسجمهور در نخستین کنفرانس خبری بعد از انتخاب، انتقال پایتخت از تهران را ضروری دانست. همچنین محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور در جلسه شورای عالی روابط خارجی به این موضوع اشاره کرد و گفت: «اگر به این جمعبندی برسیم که به خاطر محدودیتهایی مانند کمبود آب نمیتوانیم بیش از این پاسخگوی مردم تهران باشیم، قطعاً در انتقال پایتخت تردید نمیکنیم».
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت نیز در نشست خبری خود اعلام کرد: «موضوع انتقال پایتخت جدید نیست و بیش از 3 دهه است درباره آن صحبت میشود. ظرفیتهای زیستی هر منطقه نشان میدهد چقدر میتوان روی آن برای گسترش فعالیتها تمرکز کرد. استان تهران به دلیل افزایش جمعیت، نگرانیهایی از منظر ظرفیتهای زیستی مانند آب دارد».
در این گزارش، به بررسی دلایل، چالشها و گزینههای پیشرو برای انتقال پایتخت از تهران به شهری دیگر میپردازیم.
دلایل اصلی انتقال پایتخت از تهران
۱- مشکلات زیست محیطی و زیرساختی تهران
تهران با جمعیتی نزدیک به ۲۰ میلیون نفر، یکی از بزرگترین کلانشهرهای جهان است. این شهر با چالشهای زیستمحیطی و زیرساختی متعددی روبهرو است که زندگی ساکنان آن را تحت تأثیر قرار داده است. بر اساس گزارشها، سالانه حدود ۶۴۰۰ مرگ در تهران به دلیل آلودگی هوا رخ میدهد. این آلودگی ناشی از ترافیک سنگین، فعالیتهای صنعتی و سوختهای فسیلی است. علاوه بر این، ۶۰ درصد ساختمانهای شهر در برابر زلزله مقاوم نیستند که این موضوع تهران را در برابر خطرات ناشی از زلزله احتمالی آسیبپذیر کرده است.
فرونشست زمین نیز یکی دیگر از مشکلات جدی تهران است. در برخی مناطق این شهر، فرونشست زمین به ۲۵ سانتیمتر در سال رسیده است. این پدیده ناشی از برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی است و میتواند به زیرساختهای شهری آسیب جدی وارد کند.
۲- تمرکز بیش از حد جمعیت و فعالیتهای اقتصادی
تهران به عنوان مرکز سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران، بیش از ۲۰ درصد جمعیت و ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی کشور را در خود جای داده است. این تمرکز باعث افزایش فشار بر منابع و زیرساختهای شهر شده است. ترافیک سنگین، کمبود مسکن و مشکلات در سیستم حملونقل عمومی از جمله پیامدهای این تمرکز است.
۳- خطرات زلزله
تهران در منطقهای زلزلهخیز قرار دارد و وقوع زلزلهای بزرگ میتواند بحرانهای گستردهای ایجاد کند. کارشناسان هشدار دادهاند در صورت وقوع زلزلهای شدید، تهران با خسارات جانی و مالی بیسابقهای روبهرو خواهد شد. این موضوع باعث شده انتقال پایتخت به شهری با خطرات لرزهای کمتر، به عنوان یک راهحل جدی مطرح شود.
۴- دسترسی به آبهای آزاد و توسعه اقتصادی
انتقال پایتخت به مناطق جنوبی مانند مکران میتواند دسترسی به آبهای آزاد و توسعه اقتصاد دریامحور را تسهیل کند. منطقه مکران از نظر ژئوپلیتیک و اقتصادی اهمیت بالایی دارد و میتواند به مرکز تجاری و صنعتی ایران تبدیل شود. این منطقه دارای پتانسیلهای بالایی در زمینههای گردشگری، تجارت و صنعت است و میتواند به عنوان یک قطب اقتصادی جدید در ایران مطرح شود.
* چالشهای انتقال پایتخت
۱- هزینههای سنگین
انتقال پایتخت به شهری جدید نیازمند سرمایهگذاری کلان در زیرساختها، مسکن و انتقال نهادهای دولتی است. برآوردها نشان میدهد این پروژه ممکن است تا ۷۸ میلیارد دلار هزینه داشته باشد. این هزینهها شامل ساخت ساختمانهای دولتی، توسعه زیرساختهای حمل و نقل و ایجاد امکانات رفاهی برای کارمندان دولت و ساکنان جدید است.
۲- موانع سیاسی و اداری
انتقال پایتخت نیازمند هماهنگی گسترده بین نهادهای دولتی و حمایت سیاسی است. در گذشته، تلاشها برای انتقال پایتخت به دلیل موانع سیاسی و اقتصادی متوقف شده است. برخی سیاستمداران و مقامات دولتی ممکن است با این طرح مخالفت کنند، چرا که انتقال پایتخت میتواند منافع برخی گروهها را تحت تأثیر قرار دهد.
۳- مخالفتها و نگرانیها
برخی کارشناسان معتقدند به جای انتقال پایتخت، میتوان مشکلات تهران را با ساماندهی و تمرکززدایی حل کرد. آنها استدلال میکنند انتقال پایتخت ممکن است تنها مشکلات را به شهری دیگر منتقل کند و به جای حل مسائل، باعث ایجاد چالشهای جدید شود. علاوه بر این، برخی گروههای ذینفع در بازار مسکن و زمین با این طرح مخالفند، چرا که انتقال پایتخت میتواند بر ارزش املاک و مستغلات در تهران تأثیر منفی بگذارد.
* گزینههای پیشرو
۱- منطقه مکران
مکران به دلیل دسترسی به آبهای آزاد، موقعیت استراتژیک و پتانسیلهای اقتصادی، یکی از گزینههای اصلی برای انتقال پایتخت است. این منطقه میتواند به مرکز تجاری و صنعتی ایران تبدیل شود و نقش مهمی در توسعه اقتصاد دریامحور ایفا کند. سخنگوی دولت درباره مطرح شدن انتقال پایتخت به مکران گفت: «2 شورا تشکیل شده است؛ یکی برای بررسی مشکلات پایتخت و دیگری برای اقتصاد دریامحور. ما از دانشگاهیان، نخبگان و خبرگان برای بررسی این موضوع کمک میگیریم».
۲- الگوی دوپایتختی
برخی پیشنهاد میکنند تهران به عنوان پایتخت سیاسی باقی بماند و پایتخت اداری به شهری دیگر منتقل شود. این الگو در کشورهایی مانند هلند، آفریقای جنوبی و ترکیه اجرا شده است. در این مدل، نهادهای اداری و دولتی به شهری جدید منتقل میشوند، در حالی که تهران به عنوان مرکز سیاسی و فرهنگی کشور باقی میماند. در همین راستا محمدمهدی فروردین، نماینده مجلس در گفتوگو با «وطن امروز» در این باره گفت: «انتقال پایتخت سیاسی هزینهبر است اما انتقال پایتخت اقتصادی یا سایر موضوعات مانند اداری، فرهنگی، انرژی و... میتواند راهحلی عملی باشد». وی افزود: «از این رو میتوان گفت مکران به عنوان پایتخت اقتصادی ایران انتخاب شود و تهران همچنان پایتخت سیاسی باقی بماند».
۳- تمرکززدایی بدون انتقال کامل
انتقال برخی وزارتخانهها و نهادهای دولتی به شهرهای دیگر میتواند فشار بر تهران را کاهش دهد. برای مثال، وزارت نفت به بوشهر یا وزارت علوم به اصفهان منتقل شود. این رویکرد میتواند به توزیع متعادلتر جمعیت و فعالیتهای اقتصادی در کشور کمک کند.
* تجربیات سایر کشورها
انتقال پایتخت در برخی کشورها با موفقیت اجرا شده است. به عنوان نمونه، برزیل در دهه ۱۹۶۰ پایتخت خود را از ریودوژانیرو به برازیلیا منتقل کرد. این اقدام به توسعه متوازنتر کشور کمک کرد. همچنین ترکیه پایتخت سیاسی خود را از استانبول به آنکارا منتقل کرد که منجر به رشد اقتصادی و تمرکززدایی شد.
انتقال پایتخت از تهران ایدهای است که به دلیل مشکلات فزاینده این شهر مطرح شده است. با این حال، این طرح با چالشهای مالی، سیاسی و اداری مواجه است. گزینههایی مانند منطقه اقتصادی مکران یا الگوی دوپایتختی میتواند راهحلهای مناسبی باشد اما اجرای چنین طرحهایی نیازمند اراده سیاسی، برنامهریزی دقیق و سرمایهگذاری کلان است. در نهایت، تصمیمگیری در این مورد باید با در نظر گرفتن منافع ملی و مشارکت عمومی انجام شود.
انتقال پایتخت میتواند فرصتی برای توسعه متوازن کشور و کاهش فشار بر تهران باشد اما باید با فکر و برنامهریزی دقیق اجرا شود تا از ایجاد مشکلات جدید جلوگیری شود. در این مسیر، مشارکت همهجانبه دولت، مجلس، بخش خصوصی و جامعه مدنی ضروری است تا بتوان به بهترین نتیجه دست یافت.