printlogo


کد خبر: 297874تاریخ: 1403/10/22 00:00
به بهانه انتخاب هیأت مدیره نوین‌ باشگاه استقلال
آزمون بزرگ و بحران‌ قدیمی

زهره فلاح‌زاده: استقلال بار دیگر دست به خانه‌تکانی مدیریتی ‌زده است. اعضای تازه‌وارد هیات مدیره که هر کدام با پیشینه‌ای متفاوت و داستان‌هایی پر فراز و نشیب پا به این میدان گذاشته‌اند، حالا باید نه‌تنها به دغدغه‌های هواداران پاسخ دهند، بلکه باید تیمی را که با مشکلات مالی، حاشیه‌های مدیریتی و فشارهای بی‌امان روبه‌رو است، سامان دهند. چهره‌های جدید، ترکیبی از سیاست، ورزش و حتی روابط پشت‌ پرده‌اند. اما این سوال جدی است: چگونه به این کرسی‌ها رسیدند؟ و آیا می‌توانند استقلال را از این بحران نجات دهند؟ 
* تاجرنیا؛ سیاستمداری که نسخه‌نویسی در فوتبال را تجربه می‌کند
علی تاجرنیا، دندان‌پزشکی که مسیر حرفه‌ای خود را در جاده‌های سیاست و ورزش گسترش داده، یکی از مهم‌ترین چهره‌های این هیات مدیره است. او در مجلس ششم به‌عنوان جوان‌ترین نماینده شناخته شد و با ۳۰ سال سن بر صندلی کمیسیون امنیت ملی نشست اما این تنها بخشی از کارنامه اوست. از حضور در شورای مرکزی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران تا مشارکت در تدوین سیاست‌های نظام پزشکی، تاجرنیا در عرصه‌های مختلف فعالیت داشته است. با این حال، حضور او در فوتبال شاید برای بسیاری غافلگیرکننده باشد. پیش‌تر هم به‌عنوان عضو هیات مدیره استقلال فعالیت کرده بود اما تجربه‌اش در آن دوران چندان طولانی یا برجسته نبود. حالا، در مقام نماینده تام‌الاختیار هلدینگ خلیج‌فارس باید دید آیا می‌تواند سیاست‌ورزی را در دنیای پرهیاهوی فوتبال به‌کار گیرد و از این باشگاه بحران‌زده قهرمان بسازد؟ 
* اسدی؛ مردی با تجربه‌های تلخ و شیرین مدیریتی
دکتر علیرضا اسدی، بازیکن پیشین فوتبال و مدیر شناخته‌شده ورزش، یکی دیگر از اعضای جدید هیات مدیره استقلال است. اگرچه او در بسیاری از مناصب مدیریتی حضور داشته اما نامش بیشتر با حاشیه‌ها گره خورده است. از دبیرکلی فدراسیون فوتبال گرفته تا مدیرعاملی باشگاه‌هایی مانند نساجی و تراکتور، او همیشه در متن خبرها بوده است. 
یکی از جنجالی‌ترین دوره‌های زندگی مدیریتی اسدی، زمانی بود که وی در جایگاه دبیرکلی فدراسیون فوتبال با کارلوس کی‌روش، سرمربی وقت تیم‌ملی وارد تقابل شد. جنگ لفظی این دو، مدت‌ها تیتر رسانه‌ها بود و نشان داد اسدی اهل کوتاه آمدن نیست. حالا در استقلال، او باید این روحیه جنگندگی را به‌کار بگیرد تا مشکلات تیم را حل کند اما سوال این است: آیا استقلال به مدیری نیاز دارد که بیشتر اهل سازش باشد یا جنگ؟ 
* نظری‌جویباری؛ بازگشت مرد نقل‌وانتقالات
علی نظری‌جویباری، یکی از قدیمی‌ترین چهره‌های هواداران استقلال، دوباره به صحنه برگشت. او که در دوران فتح‌الله‌زاده به‌عنوان معاون باشگاه و مسؤول نقل‌وانتقالات فعالیت می‌کرد، به‌خاطر عملکردش در جذب بازیکنان کلیدی، همیشه در میان طرفداران استقلال جایگاه محبوب و ویژه‌ای داشت. بازگشت او، می‌تواند خبر خوبی برای هوادارانی باشد که به تیمی قوی‌تر در فصل‌های آینده امید بسته‌اند. 
* شجاعی؛ بانویی در میان مردان
فریده شجاعی، همسر پدر استقلال، منصور پورحیدری، با ورود به هیات مدیره باشگاه، تاریخ‌سازی کرده است. او نخستین زنی است که توانسته به این جایگاه در یک باشگاه فوتبال مردانه برسد. این حرکت، علاوه بر پیامدهای مثبت اجتماعی، نشان‌دهنده تغییرات فرهنگی در مدیریت فوتبال ایران است. 
شجاعی که سابقه فعالیت در فدراسیون‌های بسکتبال و فوتبال را دارد، نه‌تنها می‌تواند در بخش‌های مدیریتی باشگاه نقش‌آفرینی کند، بلکه با توجه به تجربه‌اش، به توسعه تیم بانوان استقلال نیز کمک خواهد کرد. این بخش، با الزام کنفدراسیون فوتبال آسیا برای ایجاد تیم‌های بانوان، یکی از اولویت‌های آینده استقلال خواهد بود. 
* بابایی؛ فرد پشت‌پرده که حالا روی صحنه آمده
محمودرضا بابایی، چهره‌ای که سال‌ها به‌ عنوان عضو در سایه استقلال فعالیت می‌کرد، حالا رسماً وارد هیات مدیره شده است. او که کارش را از خبرنگاری ورزشی آغاز کرد، با ارتباطاتی که در وزارت صنایع و نزدیکی به چهره‌هایی چون واعظی‌آشتیانی به‌دست آورد، توانست جایگاهش را در ساختار مدیریتی باشگاه مستحکم کند. 
بابایی پیش‌تر به ‌عنوان معاون ارتباطات باشگاه استقلال فعالیت می‌کرد و حالا در نقشی رسمی‌تر باید به تیم کمک کند. اما سوال این است: آیا او می‌تواند از سایه‌ها بیرون بیاید و در مقام یک مدیر شفاف عمل کند؟
***
پیرامون هیأت مدیره جدید استقلال
...جز حیرتم نیفزود!
عبدالله دارابی: از ابتدای آمدن محمد شریعتمداری که خود با فوتبال نیز بیگانه نبوده، چنان اسامی پرطمطراقی برای تصمیم‌گیری در باشگاه استقلال مطرح شد که امید می‌رفت پس از سال‌ها حضور افراد منفعل، ناکارآمد و بعضا فرصت‌طلب در راس ارکان تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر این باشگاه، افرادی توانمند و خلاق زمام کار را به دست گیرند؛ طولانی شدن زمان تغییر و تحول نیز به پای همین گمان نوشته شد اما با اعلام اسامی تصمیم‌گیران جدید، کفه رنگ باختن مجدد امیدها سنگین‌تر نشان داده می‌شود؛ مگر اینکه در عمل جز این را ببینیم.
قبلا و همین‌جا، نگرانی‌هایی هم بابت اعمال نفوذ معنادار برخی «افراد فوتبالی با پیشینه استقلالی» جهت چینش هیات مدیره جدید آبی‌ها را گوشزد کرده بودیم ولی آنچه رخ داد گویا سمت و سوی تایید همان نگرانی‌ها را دارد، لذا بیشتر به نگاه تردید‌آمیز و حتی شاید ناامیدانه نسبت به «اصلاح اوضاع باشگاه استقلال» ختم می‌شود! برآیند ترکیب هیات مدیره، ناهمگونی و کم‌تجربگی آنها و سوابق یکی دو نفر از ایشان که بدون تعارف چنین القا می‌کند، مگر  اینکه در عمل جز این را و رویه‌ای نو را ببینیم.
دکتر علیرضا اسدی از فوتبالیست‌های دهه ۶۰ تیم‌های راه آهن، اکباتان و بنیاد شهید و با سابقه 2 یا 3 بازی ملی است. در عرصه مدیریت فوتبال، عضویت هیات مدیره باشگاه نساجی مازندران و مدیرعاملی باشگاه هوادار و دبیر کلی فدراسیون فوتبال را در کارنامه دارد که بیشترین نمود کاری وی، مخالفت با مربیان خارجی و در گیری‌اش با کارلوس کی‌روش (سرمربی وقت تیم ملی) و ایجاد حاشیه‌هایی برای این مربی و تیم‌ ملی در زمان دبیرکلی‌اش است؛ حالا ایشان طبق کدام توانمندی بارز، قرار است کدام مشکل باشگاه استقلال را حل کند؟ اگر صرف پیشکسوت بودن مطرح است، بهتر نبود از پیشکسوتانی که خاک این باشگاه را خورده و به چم و خم آن از دکتر اسدی بسیار آگاه‌ترند، استفاده می‌شد؟ حال آنکه صحبت از حضور امثال: بیژن طاهری یا مجتبی جباری در این ترکیب، بیشتر و  پیش‌تر مطرح می‌شد!
دکتر فریده شجاعی (همسر مرحوم پورحیدری) که سال ۹۷ نیز به عضویت هیات مدیره استقلال درآمده بود به نوعی استقلالی هم به شمار می‌رود ولی با نهایت احترام به دانش آکادمیک، شخصیت و سابقه ورزشی ایشان، آیا ویژگی‌های یک عضو موردنیاز در هیات مدیره باشگاهی چون استقلال را دارا هستند؟ آیا برای این موقعیت ساخته شده‌اند؟ ایشان در دوره قبلی عضویت خویش، منشأ اثر بودند؟
جنجالی‌ترین عضو هیات مدیره جدید که انتخابش با نگرانی‌های جدی و بازخوردهای منفی فراوانی بین پیشکسوتان و هواداران استقلال نیز همراه شده، محمودرضا بابایی  است. به جرات می‌توان گفت انتخاب وی با توجه به سابقه‌اش، بیشتر از آنکه ناشی از متر و معیارهای اصولی باشد ناشی از روابط و نفوذ اوست؛ دوستی با پسر مدیر هلدینگ یا همشهری بودن با تاجرنیا در این انتصاب، سهمی دارد؟ گویا از هم‌اکنون باید شاهد ترکتازی بابایی در این جمع باشیم که مدیرعامل جدید باشگاه در بدو کار از حساب کردن روی کمک‌های وی صحبت می‌کند!
در این جمع، کسی که بیشترین آشنایی با چم و خم کار در استقلال را دارد، قطعا علی نظری‌جویباری است که بلافاصله هم به عنوان مدیرعامل این باشگاه انتخاب شد؛ کسی که سابقه معاونت، قائم‌مقامی، مشاورت باشگاه و سرپرستی تیم فوتبال استقلال را در کارنامه دارد و منشأ اثرات خوبی نیز در این باشگاه بوده ولی عمده نگرانی این است که اگر با آن «اعمال نفوذ مذکور» انتخاب شده باشد، شاید زمینه‌ساز مسائل نامتعارف و غیر همسو با مصالح و منافع استقلال گشود! به هرحال از نظری‌جویباری توقع می‌رود با عنایت به پیشینه قبلی‌اش و زحماتی که سابقا کشیده، اکنون نیز که در این جایگاه مهم‌تر و اثرگذارتر قرار گفته است مصالح و منافع استقلال را اولویت غیرقابل مصالحه و معامله‌اش بداند و این توقعی به‌شدت بدیهی، بجا و منطقی است. 
قصد این مقال به هیچ وجه قصاص قبل از جنایت نیست ولی نمی‌توان کتمان هم کرد که گزینش این افراد، جز حیرتم نیفزود...! شاید فقط «امید» است که کورسویی را زنده نگه می‌دارد؛ امید به تغییر رویه‌های سابق، امید به صداقت در ماموریت و خدمتگزاری و... .
البته در بین این ۵ نفر، دکتر فریده شجاعی و علی نظری‌جویباری که از نزدیک و به وضوح با دل‌نگرانی‌های پیشکسوتان و هواداران استقلال نسبت به فاصله گرفتن ملموس این باشگاه از دوران اوج و افتخار خویش با خبرند و از انتظارات بحق آنها نیز آگاهند، وظیفه  سنگین‌تری نسبت به سایرین دارند که باید در عمل این وظیفه سنگین را مورد اهتمام خود قرار دهند.

 


Page Generated in 0/0076 sec