printlogo


کد خبر: 297931تاریخ: 1403/10/24 00:00
یادداشت روز
وفاق با خودشان!

ثنا مجد: معاونت راهبردی ریاست‌جمهوری پنجشنبه گذشته همایش عریض و طویلی با عنوان «گفت‌وگوی ملی درباره وفاق ملی» در کتابخانه ملی برگزار کرد؛ همایشی با 11 پنل (نشست) و بیش از 60 کارشناس و سخنران. 
نشست‌هایی که در آنها کلیدواژه‌ «وفاق ملی» به بسیاری از مؤلفه‌های ضروری حکمرانی سنجاق شده بود؛ از «مفهوم‌سنجی وفاق ملی»، تا نسبت آن با «عدالت»، «سیاست‌گذاری»، «توسعه»، «افق‌های بین‌المللی» و «تجربه‌های داخلی» و حتی «جریان‌های سیاسی» و «اجتماعی». تا به ‌زعم خود این انگاره را رقم بزند که منادیان «وفاق» برای همه سرفصل‌های مذکور مانیفست قابل دفاعی دارند. اما واقعیت آن بود که این داستان پرهیاهو یک نقطه ضعف بزرگ داشت که بدجور توی ذوق می‌زد و اساسا ماهیت موضوع را با تردید جدی مواجه کرد، و آن، ترکیب تقریبا یکدست و «خالص» سخنرانان همایش بود که به نوعی به نقض غرض عنوان همایش بدل شد! 
نگاهی به لیست کارشناسان دعوت شده به همایش نشان می‌دهد در میان بیش از 60 فرد مدعو برای ارائه دیدگاه‌‌ درباره وفاق و آنچه آقایان به آن الحاق کرده‌اند، تعداد معدودی کرسی در واقع کمتر از انگشتان یک دست به افراد غیرهمسو اختصاص داشت و از چهره‌های شاخص جریان سیاسی مقابل «وفاق‌بازان» خبری نبود، در شرایطی که از عباس عبدی تا صادق زیباکلام در جمع مذکور حضور داشتند! 
این به روشنی گواه آن است که جماعت مدعی وفاق‌ که فریادشان در نقد به قول خودشان «خالص‌سازی» بلند است، وقتی کار به دست خودشان بیفتد، چند مرده حلاجند و تا چه حد می‌توانند دیدگاه‌های مخالف را تحمل کنند، آن هم در مقطعی که بر طبل «وفاق» می‌کوبند اما بی‌آنکه کسی بخواهد در نقد معنایی که این روزها از «وفاق» اراده می‌شود، قلم‌فرسایی کند و میزان التزام مدعیان این مفهوم را به اقتضائات آن بسنجد، این چینش و ترکیب عجیب که به ضرب‌المثل «خود گویی و خود خندی» می‌مانست، شاهد عادلی بر عیار این ادعا بود. 
آش آنقدر شور بود که صدای برخی سخنرانان هم درآمد و از خالی بودن جای برخی افراد و دیدگاه‌ها در همایش انتقاد کردند؛ محمد قوچانی از مهیا بودن فضای سالن برای وجود چند صندلی دیگر گفت و پرویز امینی نبود نماینده‌ای از طرف مقابل رقابت‌های انتخاباتی در همایش را یادآور شد و آن را دلیلی بر عدم امکان تحقق این مفهوم گرفت. شاید این حضرات تصور می‌کردند ذکر ممتد واژه «ملی» در عنوان همایش و برگزاری آن در کتابخانه «ملی» به این همایش حقیقتا وجهی ملی می‌بخشد و تکرار مفهوم «وفاق» ایشان را به عنوان مصادیق آن می‌نمایاند، حال آنکه چنین نیست و ملت در ارزیابی میزان نسبت یک مفهوم با افراد به عملکرد و کارنامه ایشان نظر دارد، نه آنچه شعار می‌دهند و فریاد می‌زنند. 
این ملت نیک به خاطر دارد در دولت‌های سلف که قرابت فکری با وفاقیون داشتند، شعار «آزادی» و «تحمل مخالف» و بعدتر «اعتدال» چه سرنوشتی پیدا کرد و در نیمه دوم دهه ۷۰ مقارن روی کار آمدن محمد خاتمی، کمترین نقدی به او و دولتش با چه هجمه‌ای از سوی اصلاح‌طلبان مواجه ‌می‌شد و چگونه هر صدای مخالفی به نام «آزادی» و «تحمل مخالف» خفه ‌شد و انگ دیکتاتوری ‌خورد! یا ۲ دهه پس از آن همزمان با ریاست ‌جمهوری حسن روحانی و طرح شعار «اعتدال»، چگونه به هر نگاه متفاوتی با برچسب «تندروها» حمله ‌شد! 
امری که مورد اذعان محمد قوچانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و عضو حقیقی شورای اطلاع‌رسانی دولت نیز واقع شد و او با اشاره به رفتارهای حذفی اصلاح‌طلبان در گذشته گفت: «وفاقی که امروز ما به آن رسیدیم یک توفیق اجباری است، یعنی اینگونه نیست که فکر کنیم اگر ما قدرت داشتیم یکدیگر را تحمل می‌کردیم. از خودمان شروع می‌کنم؛ ما اصلاح‌طلب‌ها اگر دست‌مان می‌رسید و در جایی ممکن بود رقیب را حذف کنیم، از تعابیری استفاده کردیم که تعابیر خوبی نبود».  به هر حال ترکیب همایش پنجشنبه بخوبی نشان داد عوض کردن «اسم»‌ها، به تغییر «رسم»ها نمی‌انجامد و اصلاح‌طلبان با کارنامه‌ای که از خود به جا گذاشته‌اند نمی‌توانند به صرف ایجاد جنجال رسانه‌ای حول یک مفهوم آن را از آن خود کرده و خود را با آن معرفی کنند. 
همچنان که پیش‌تر هم اشاره شد لازمه این امر تجلی این مفهوم در رفتار و کردار ایشان است که اگر شخص رئیس‌جمهور را فاکتور بگیریم، اثر چندانی از وفاق در اطرافیان ایشان به چشم نمی‌آید. آنچنان که ترکیب حاضران همایش موسوم به «گفت‌وگوی ملی درباره وفاق ملی» این ادعا را به عریان‌ترین وجه ثابت کرد و نشان داد پادشاه وفاق مدنظر آقایان چقدر لخت است! این البته علاوه بر تمام ان‌قلت‌هایی بود که در پنل‌های مختلف به امکان تحقق وفاق ملی وارد و درباره آن تشکیک شد (که شرح آن مجال مستقل و مبسوطی می‌طلبد).
این نیز بماند که رصد مواضع سیاسیون و جریان رسانه‌ای همسو با دولت چهاردهم در چند ماهی که از عمر آن می‌گذرد، حکایت از آن دارد که مقصود این حضرات از «وفاق» بیشتر «موافقت» همه جریان‌ها و چهره‌های نهادهای کشور با سیاست‌ها و برنامه‌هایی است که دولت مطرح می‌کند، تا معنایی که در بادی امر از آن به نظر می‌رسد!   
ناگفته نماند انتشار پست یوسف پزشکیان در فضای مجازی تنها چند روز قبل از همایش که در آن به صراحت به وجود اختلاف‌نظرها درباره «معنای وفاق» اذعان و بر ضرورت «وفاق در عمل»، «بیش از تبیین آن در نظر» تصریح و تأکید کرده بود، تردیدها را درباره اتفاق‌ نظر پیرامون این مفهوم در خودِ مجموعه دولت هم برانگیخت و نشان داد وفاقیون برای نهادینه کردن آن در جامعه چه راه درازی در پیش دارند. 

Page Generated in 0/0078 sec