printlogo


کد خبر: 297960تاریخ: 1403/10/24 00:00
نگاه
احیای مکران به چه قیمت؟

آرزو نوروزجم: جابه‌جایی پایتخت، آن هم در ساختار سیاسی ایران، اتفاق تازه و عجیب و غریبی نیست، پیش از این هم در میان شاهان سلسله‌های گذشته این اتفاق مسبوق به سابقه بوده و هر دودمانی که تازه بر اریکه قدرت ایران تکیه می‌‌زد، این امکان وجود داشت که پایتخت سیاسی اقتصادی خود را تغییر دهد. یکبار هگمتانه و پارس به عنوان پایتخت ایران معرفی شد، یکبار هم بغداد و خراسان و قزوین و اصفهان، دست آخر هم قرعه این تغییرات به نام ری افتاد و 200 سالی می‌شود «طهران» به عنوان پایتخت سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی و علمی ایران به دنیا معرفی شده است. اما بحث داغ این تغییرات فروکش نکرده و از نزدیک به یکصد سال گذشته میان دولتمردان سیاسی ایران حرف و حدیث این تغییر و جابه‌جایی دست به دست می‌شود، افزایش جمعیت، کمبود زیرساخت‌های شهری مناسب و کمبود منابع آبی در تهران، از جمله دلایلی است که از سال 1340، بحث انتقال پایتخت را به یک ایده جدی و قابل بررسی تبدیل کرد. بعد از پیروزی انقلاب مردم ایران در سال 57 و استقرار جمهوری اسلامی مجدد این موضوع عنوان شد که تاکنون هم به نتیجه قطعی و البته رسمی نرسیده و به دلیل محدودیت‌های مالی، بی‌ثباتی سیاسی و چالش‌های لجستیکی متوقف شده است. در دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد، عمدتا به دلیل نگرانی‌ها از آسیب‌پذیری تهران در برابر زلزله، این بحث برای مدتی شدت گرفت. در دوره ریاست‌جمهوری حسن روحانی، او با صحبت از رشد غیرقابل تحمل جمعیت شهر و مشکلات زیست‌محیطی رو به افزایش آن، دوباره به این بحث دامن زد.  با روی کار آمدن دولت چهاردهم، مسعود پزشکیان در یکی از سخنرانی‌‌های خود، به کمبود انرژی‌های پاک مانند آب و هوای عاری از آلودگی اشاره کرد و گفت برای جبران کمبود آب در تهران می‎توان پایتخت را به یکی از شهرهای شمالی یا سواحل مکران انتقال داد.
* تهران ظرفیت ندارد؟
این داغ شدن بحث جابه‌جایی و انتقال پایتخت در شرایطی به جدی‌تر شدن نزدیک شد که آلودگی‌های چند هفته اخیر تهران با شاخصی غیر قابل باور و بالاتر از میزان آلودگی‌های جهانی ضریب این ایده و اجرایی شدن آن را بالاتر برد.
رئیس‌جمهور با اشاره به بررسی موضوع انتقال پایتخت از سوی دولت گفت: در نقشه جامع بلندمدت آب، باید به طور دقیق و مستند مشخص شود آیا شیرین‌سازی و انتقال آب راهکار مناسب‌‌تری است یا انتقال جمعیت به نزدیک آب یا  راهکارهای دیگر؟
جعفر قائم‌پناه، معاون اجرایی رئیس‌جمهور درباره پیشنهاد پایتخت شدن سواحل مکران گفت: «این موضوع به عنوان یک ایده مطرح شده است و زمان اجرایی شدن آن اصلا مشخص نیست».
سخنان او پس از این بود که محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور و نیز فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت رسماً اعلام کرده بودند مکران به عنوان گزینه جابه‌جایی پایتخت ایران مطرح است. محمدرضا عارف گفته بود: «قطعا در انتقال پایتخت تردید نمی‌کنیم و یکی از مناطقی که می‌تواند به صورت جدی مطرح باشد منطقه مکران است. این منطقه جای مناسبی است و محدودیتی هم ندارد». با جدی شدن نام مکران به عنوان گزینه بعدی برای پایتخت ایران و واکنش‌های متفاوت درباره این مساله، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت در حاشیه نشست با نمایندگان بانوان جزیره کیش و در گفت‌وگو با خبرنگاران اظهار کرد: «۲ شورا یکی برای احصای مشکلات پایتخت (تهران) و دیگری برای ظرفیت‌هایی که در اقتصاد دریا‌محور وجود دارد، تشکیل شده است و این به معنای انتقال پایتخت به مکران نیست». همین اشاره کوچک کافی بود تا برخی اظهارات درباره انتقال پایتخت به منطقه معروف مکران حاشیه‌ها و واکنش‌های زیادی را به دنبال داشته باشد، تا جایی که نه‌تنها در مراجع رسمی و رسانه‌ها بلکه در فضای مجازی هم اظهارات متفاوت و نظرهای موافق و مخالف بسیاری مطرح شد. 
* پایتخت پیشنهادی چند هزار ساله
مکران البته هم‌اکنون در حد امکانات یک شهر بسیار کوچک است و برای پایتخت‌شدنش نیاز به زیرسازی و روسازی و توسعه بسیار دارد. اگر قرار شود مناسب پایتخت و محل نهادهای حاکمیتی و دولتی هم باشد که طبعاً برنامه‌ای مدون و جامع و کامل لازم دارد با زمان‌بندی مشخص و برآورد و تأمین هزینه‌ها و... .
این منطقه‌ تاریخی در حاشیه دریای عمان و منطقه چابهار است که از آن در کتیبه‌های به جا مانده از دوران هخامنشیان در بیستون و تخت جمشید به عنوان ساتراپی چهاردهم ایران در عهد داریوش یاد شده است. 
مکران امروزی اما بر خلاف اعصار گذشته که این منطقه از آیند و روندهای سیاسی و اقتصادی برخوردار بود، با کمبود و عدم تخصیص امکانات لازم و کافی مواجه است، این منطقه حالا به جنوب بلوچستان و خط ساحلی دریای مکران که میان 2 کشور ایران و پاکستان تقسیم شده اطلاق می‌شود که از غرب با استان کرمان (رودبار زمین) و گیاوان زمین در استان هرمزگان، از شمال با منطقه سرحد بلوچستان در استان سیستان و بلوچستان، از شرق با مکران پاکستان در ایالت بلوچستان پاکستان و از جنوب به دریای مکران منتهی می‌شود. 
مکران دارای ذخایر نفت و گاز است و به دلیل مجاورت با آب‌های آزاد بین‌المللی و قرار داشتن در خارج از منطقه پرتنش خلیج‌‌فارس از اهمیت و جایگاه ژئوپلیتیک ویژه‌ای برخوردار است. 
جغرافیایی که امروز در کنار همه محرومیت‌ها با مسائل و مشکلات امنیتی نیز دست و پنجه نرم می‌کند و وجود گروه‌های تروریستی یک تهدید برای مرزهای شرقی ایران محسوب می‌شود که خودش مساله‌ای قابل تأمل است. 
* مکران باستانی در خطر است؟
در کنار مساله مهم امنیت در مرزهای شرقی ایران، در بحث جابه‌جایی پایتخت به مکران، برخی کارشناسان تاریخی درباره خطراتی که این منطقه تاریخی را تهدید می‌کند هشدار دادند. مهدی مرتضوی، باستان‌شناس معتقد است توسعه مکران بدون در نظر گرفتن توسعه سیستان توسعه‌ای ناقص است، برای رسیدن به توسعه پایدار و متوازن نیازمند برنامه‌ریزی جامع و مبتنی بر تاریخ و جغرافیای منطقه هستیم. دولت باید با نگاهی جامع به تاریخ و جغرافیای منطقه مکران، توسعه سیستان و این منطقه را به صورت همزمان و متوازن دنبال کند. 
هر چند دولت معتقد است هدف «طرح توسعه سواحل مکران» استفاده از «ظرفیت‌های ژئوپلیتیکی» این جغرافیا و و رونق بنادر است اما اوضاع و احوال بلوچ‌های بومی منطقه چیز دیگری را نشان می‌دهد که آنها در قدم اول ناچار شده‌اند زمین‌های‌شان را به دولت‎‌ها واگذار کنند و از منطقه بروند. 
عنوان کردن مساله انتقال پایتخت به منطقه مکران یا هر گزینه دیگر شاید فقط تعجیل دولت را برای سرپوش گذاشتن بر برخی سوء مدیریت‌ها مخصوصا موضوع آلودگی هوا و کنترل بر توزیع متوازن انرژی نشان می‌دهد، آن هم در شرایطی که این جابه‌جایی قطعا هزینه‌های زیادی چه از جنبه سیاسی و چه از نظر اقتصادی به دنبال دارد.
در سال‌های گذشته هم پیشنهاد انتقال پایتخت به دلیل همین هزینه‌های بالا و دشواری‌های اجرا به طرح ساماندهی تهران تغییر یافت و روسای دولت‌های وقت ترجیح دادند به جای انتقال پایتخت، تمرکز خود را بر ساماندهی وضعیت تهران معطوف کنند. ولو اینکه تجربه بسیاری از کشورها برای جابه‌جا کردن پایتخت‌های سیاسی و اقتصادی خود و منتقل کردن آنها به شهرهای دیگر نشان می‌دهد نه‌تنها مشکل آلودگی، ازدیاد جمعیت و کمبود منابع آبی و انرژی حل نشده که برخی مشکلات چند برابر هم شده است.
این سابقه نشان می‌دهد هر چند بحث انتقال پایتخت به ‌عنوان راه‌حلی برای کاهش فشارهای اقتصادی، زیست ‌محیطی و اجتماعی مطرح بوده اما موانع اقتصادی و مدیریتی همواره مانعی جدی برای تحقق آن بوده است. 
* سوءمدیریت یا کارآمدی؟
موافقان طرح انتقال پایتخت بر این باورند بحران‌های زیست‌ محیطی، اقتصادی و اجتماعی موجود در تهران، ضرورت انجام اقدامات اساسی را بیش از پیش روشن‌ کرده است اما منتقدان این طرح می‌گویند با توجه به بحران‌های متعدد پیش روی دولت و ناکارآمدی آن در اجرای طرح‌های عمرانی بسیار کوچک‌تر، اعلام تغییر پایتخت «نابخردانه» است. حالا با توجه به شرایط موجود در بحث تامین انرژی و تحریم‌هایی که هر روز بر تعداد آنها افزوده می‌شود، مشخص نیست هدف از طرح این جابه‌جایی چیست، هر چند برخی حواشی ایجاد شده پیرامون این طرح و ایده نشان می‌دهد فضایی مشابه آنچه در ماجرای بورس رخ داد، در حال رخ دادن است. بالا رفتن قیمت زمین در منطقه مکران و اصرار برخی دولتمردان برای فر سرمایه‌گذاری در این منطقه، تصور خوشایندی را برای مردم بویژه منتقدان به این طرح ایجاد نمی‎کند. بحث انتقال پایتخت از تهران به مکران و سیستان حال در شرایطی به یکی از بحث‌های داغ دنیای سیاست ایران تبدیل شده است که در سال‌های اخیر با توجه به شرایط اقلیمی، استان سیستان سال‌هاست از کم‌آبی رنج می‌برد. پیش از این مرکز پژوهش‌های مجلس گزارش داد: «در حال حاضر حدود ۸۱ درصد مردم روستایی منطقه بلوچستان به صورت سقایی آبرسانی می‌شوند و هر روز با سهمیه ۱۵ لیتری آب روزگار سپری می‌کنند و مردم آب را به صورت غیربهداشتی در آب‌انبار‌های منازل خود ذخیره می‌کنند. مشکلات آب، وضعیت کشاورزی منطقه و تولید را تخریب کرده است». وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که فقر را در کشور پایش می‌کند، در آخرین گزارش خود اعلام کرده بررسی وضعیت ۳۱ استان ایران در حوزه محرومیت نشان می‌دهد نرخ محرومیت در استان سیستان‌وبلوچستان حدود ۶۲ درصد و بالاترین رقم در ایران است. 

Page Generated in 0/0066 sec