مسعود گیلانی: بازگشت یک سرمربی به تیمی که قبلا با آن موفق بوده، یکی از پیچیدهترین تصمیماتی است که باشگاهها و مربیان میتوانند بگیرند. این اتفاق گاهی به قصهای الهامبخش تبدیل میشود و گاهی نیز تنها به یک شکست تلخ ختم میشود. تجربه مربیانی مانند ژوزه مورینیو، کارلو آنچلوتی، زینالدین زیدان و دیگران، تصویری چندوجهی از این موضوع ارائه میدهد اما آیا بازگشت به خانه همیشه به معنای موفقیت است یا میتواند به یک سراب تبدیل شود؟
* مورینیو و چلسی؛ از اوج به سقوط
ژوزه مورینیو که به عنوان «آقای خاص» وارد چلسی شد، در نخستین دوره حضورش این تیم را به قهرمانیهای متوالی لیگ برتر رساند. او توانست در مدت کوتاهی نامش را در تاریخ باشگاه جاودانه کند اما بازگشت او در سال ۲۰۱۳، اگرچه با قهرمانی لیگ برتر در فصل دوم همراه شد اما در نهایت به خاطر اختلافات شدید با بازیکنان و افت عملکرد تیم به جدایی منجر شد. تجربه مورینیو نشان داد هرچند بازگشت ممکن است موفقیتآمیز آغاز شود اما حفظ این موفقیت به عوامل زیادی بستگی دارد.
* آنچلوتی و رئالمادرید؛ استاد بازگشتهای موفق
کارلو آنچلوتی یکی از بهترین نمونههای موفقیت در بازگشت است. او در نخستین دوره خود با رئالمادرید توانست حسرت ۱۲ ساله این باشگاه برای دهمین قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را پایان دهد. بازگشت او در سال ۲۰۲۱ نیز دورهای درخشان بود و به قهرمانیهای متعدد در لالیگا و لیگ قهرمانان انجامید. کارلتو نشان داد اگر رابطهای عمیق با باشگاه و بازیکنان وجود داشته باشد، بازگشت میتواند حتی بهتر از دوره اول باشد.
* زیدان؛ قصهای دوگانه
زینالدین زیدان، اسطوره رئالمادرید، در نخستین دوره مربیگری خود عملکردی خیرهکننده داشت و با ۳ قهرمانی پیاپی در لیگ قهرمانان اروپا، نامش را در تاریخ باشگاه و لیگ قهرمانان جاودانه کرد اما بازگشت او در سال ۲۰۱۹ با نتایجی همراه شد که به دور از درخشش دوره اول بود. او اگرچه قهرمانی لالیگا را به دست آورد اما نتوانست همان جادوی سابق را تکرار کند.
* آلگری و یوونتوس؛ افت پس از بازگشت
ماسیمیلیانو آلگری در نخستین دوره حضورش در یوونتوس با فتح ۵ اسکودتو پیاپی و حضور در ۲ فینال لیگ قهرمانان، یکی از پرافتخارترین مربیان تاریخ این باشگاه شد اما بازگشت او در سال ۲۰۲۱ انتظارات را برآورده نکرد و افت محسوس عملکرد تیم، انتقاداتی جدی به همراه داشت. این نمونه نشان میدهد حتی موفقترین مربیان نیز ممکن است در بازگشت به تیمهای سابق با چالشهای جدیدی روبهرو شوند.
* تجربههای متفاوت؛ از کنی دالگلیش تا دیوید مویس
بازگشت کنی دالگلیش به لیورپول یا دیوید مویس به اورتون نیز تصاویری متفاوت از این مساله ارائه میدهد. دالگلیش در نخستین دوره حضورش با لیورپول به افتخارات متعددی دست یافت اما بازگشت او در سال ۲۰۱۱ جز قهرمانی جام اتحادیه چیزی به ارمغان نیاورد. از سوی دیگر، دیوید مویس که در نخستین دوره حضورش اورتون را به تیمی پایدار در لیگ برتر تبدیل کرده بود، حالا باید با شرایطی سختتر و تیمی نزدیک به سقوط دستوپنجه نرم کند.
* چرا بازگشتها گاهی شکست میخورند؟
یکی از دلایل اصلی شکست در بازگشتها، تغییر شرایط باشگاه و انتظارات است. تیمی که مربی در گذشته با آن موفق بوده، ممکن است دیگر همان تیم نباشد. بازیکنان، مدیریت و حتی روحیه تیم میتواند تغییر کند. علاوه بر این، بازگشت یک مربی گاه انتظارات غیرواقعی ایجاد میکند که فشار زیادی را به تیم وارد میکند.
* بازگشت همیشه اشتباه است؟
تجربه مربیانی مانند آنچلوتی نشان میدهد بازگشت، اگر بهدرستی مدیریت شود، میتواند موفقیتآمیز باشد اما این نیازمند عواملی مانند حمایت مدیریت، ثبات تیم و توانایی مربی در تطبیق با شرایط جدید است. در مقابل، نمونههایی مانند مورینیو و آلگری هشدار میدهند بازگشت بدون در نظر گرفتن تغییرات محیطی میتواند منجر به شکست شود.
* نتیجهگیری: بازگشت، تصمیمی پرریسک
بازگشت مربیان به تیمهای سابق، تصمیمی است که میتواند هم به داستانی الهامبخش تبدیل شود و هم به پایانی تلخ. موفقیت یا شکست در این مسیر، به توانایی مربی در مدیریت تغییرات و شرایط جدید بستگی دارد. باشگاهها نیز باید این تصمیم را با دقت بگیرند و از افتادن در دام نوستالژی اجتناب کنند. در نهایت، بازگشت به خانه شاید ساده به نظر برسد اما برای موفقیت، به چیزی بیش از خاطرات گذشته نیاز است.