مصطفی نصری، خبرنگار: در عصر جدید، جنگها به ابعاد پیچیدهتری فراتر از جنگهای نظامی سنتی کشیده شدهاند. یکی از این ابعاد، جنگ شناختی (Cognitive Warfare) است که با هدف کنترل و دستکاری ذهن و رفتار انسانها اجرا میشود. این نوع جنگ از طریق تاثیرگذاری بر باورها، ارزشها و نگرشهای افراد تلاش میکند رفتارهای اجتماعی را در راستای منافع خود تغییر دهد. ایران طی سالهای اخیر، به دلیل شرایط ژئوپلیتیک و اجتماعی خاص خود، به یکی از هدفهای اصلی این نوع جنگ تبدیل شده و حتی به نوعی میتوان گفت به آزمایشگاه فناوریهای نوین جنگ شناختی بدل شده است.
جنگ شناختی، به عنوان یکی از خطرناکترین انواع جنگهای مدرن و به تعبیری «فراجنگ» تهدیدی جدی برای جامعه ایران به شمار میرود. مقابله با این تهدید نیازمند رویکردی جامع و چندبعدی است که در آن باید به مولفههای اقتصادی، اجتماعی و نظامی توجه ویژه شود و صرفا از بعد عملیات روانی مورد مواجهه قرار نگیرد. بهبود شرایط اقتصادی، ایجاد امید در جامعه و نمایش اقتدار نظامی، 3 راهکار کلیدی در این زمینه به شمار میرود.
وظیفه همه ارکان نظام و نیز نخبگان و فعالان اجتماعی است که با تقویت همبستگی ملی و افزایش امید و آرامش در جامعه، از موفقیت پروژههای جنگ شناختی جلوگیری کنند. هیچ خیانتی بالاتر از دامن زدن به ناامیدی و التهاب در جامعه نیست و هیچ خدمتی بالاتر از ایجاد امید، آرامش و رضایت عمومی نمیتواند در این شرایط حساس وجود داشته باشد.
* جنگ شناختی محدود به عملیات روانی نیست
جنگ شناختی را نباید با مفاهیمی همچون عملیات روانی (Psychological Operations) یا جنگ اطلاعاتی
(Information Warfare) اشتباه گرفت. در حالی که عملیات روانی و جنگ اطلاعاتی بیشتر بر دستکاری اطلاعات و القای پیامهای خاص تمرکز دارد، جنگ شناختی به طور مستقیم بر فکر و ادراک افراد اثر میگذارد و در نهایت رفتار آنها را کنترل میکند. پیشرفتهترین کمپین جنگ شناختی در ایران، سال ۱۴۰۱ به اجرا درآمد. هدف این کمپین ایجاد تصویری از امکانپذیری آسان و قریبالوقوع براندازی برای اقلیت مخالف و سپس اکثریتنمایی این اقلیت بود. این پروژه با استفاده از ابزارهای متنوع ارتباطی و شناختی، سعی داشت افکار عمومی را به سلاحی علیه نظم سیاسی و اجتماعی کشور تبدیل کند. نقطه کانونی همه پروژههای جنگ شناختی در ایران، مقابله و قرار دادن مردم در برابر نظام است. این پروژهها تلاش میکنند با ایجاد شکافهای عمیق در جامعه، افکار عمومی را ملتهب و زمینه بیثباتی سیاسی و اجتماعی را فراهم کنند. در چنین شرایطی، هر اقدامی که باعث افزایش آرامش، رضایت و امید در جامعه شود، میتواند به منزله باطلالسحر پروژههای جنگ شناختی عمل کند. برعکس، هر اقدامی که به ناامیدی، نارضایتی و التهاب دامن بزند، به موفقیت پروژه دشمن کمک خواهد کرد.
* راهکارهای مقابله با جنگ شناختی
برای مقابله موثر با جنگ شناختی، لازم است به 2 محور کلیدی توجه ویژهای شود. مهمترین عامل موثر در افزایش رضایت عمومی، حوزه اقتصاد است. مشکلات اقتصادی، نارضایتیها و اضطرابهای اجتماعی را تشدید میکند و زمینهساز پذیرش پیامهای مخرب جنگ شناختی میشود. تصمیمات اقتصادی داخلی و تعاملات اقتصادی خارجی باید با نگاهی راهبردی و از منظر تاثیرگذاری بر آرامش جامعه اتخاذ شود. بهبود معیشت، ایجاد اشتغال و کنترل تورم از جمله اقداماتی است که میتواند به طور مستقیم در افزایش رضایتمندی و امیدواری جامعه نقش ایفا کند.
دومین محور مهم در مقابله با جنگ شناختی، تقویت اقتدار ملی است. اقتدار بویژه در عرصه نظامی و امنیتی، نقش بسزایی در ایجاد احساس امنیت و آرامش در جامعه دارد. افزایش توان نظامی و دفاعی کشور و به نمایش گذاشتن این تواناییها میتواند به طور قابل توجهی از شدت حملات جنگ شناختی بکاهد.
* نقش عملیات نظامی در خنثیسازی جنگ شناختی
یکی از راهکارهای مهم و موثر در مقابله با پروژههای جنگ شناختی و براندازی، بهکارگیری عملیاتهای نظامی هدفمند و نمایش اقتدار در برابر پیمانکاران این پروژههاست. جنگ شناختی، با تضعیف روحیه مردم و ایجاد شکاف میان جامعه و نظام، تلاش میکند افکار عمومی را به ابزاری علیه ثبات کشور تبدیل کند. در چنین شرایطی، نمایش قدرت نظامی و انجام عملیاتهای موفق میتواند به طور مستقیم در خنثی کردن این تلاشها موثر باشد.
عملیاتهایی نظیر «وعده صادق۳» از اهمیت بسیاری برخوردارند، زیرا نهتنها اقتدار ملی را افزایش میدهند، بلکه با ایجاد احساس امنیت در جامعه، امید و اعتماد عمومی را تقویت میکنند.
مردم در شرایطی که قدرت نظامی کشورشان بخوبی به نمایش گذاشته شود، کمتر تحت تاثیر پیامهای مخرب و تفرقهافکنانه جنگشناختی قرار میگیرند. افزون بر این، هرگونه تغییـر در معادلات نظامی ایران و دشمنان منطقهای، بویژه رژیم اسرائیل که به عنوان پیمانکار اصلی پروژههای براندازی عمل میکند، میتواند نقش تعیینکنندهای در شکست یا موفقیت این پروژهها داشته باشد.
نمایش توانمندیهای نظامی از طــریق عملیاتهای موفق، ضمن تقویت روحیه داخلی، این پیام را به دشمنان خارجی مخابره میکند که اقدامات آنها نهتنها ناکام خواهد ماند، بلکه هزینههای سنگینی به دنبال خواهد داشت. بنابراین اقداماتی مانند انجام عملیات «وعده صادق۳» و دیگر عملیاتهای راهبردی، نه تنها یک ضرورت نظامی، بلکه بخشی کلیدی از راهبرد مقابله با جنگ شناختی به شمار میرود.
از سوی دیگر، این گونه عملیاتها تاثیر مستقیمی بر کاهش فضای روانی ملتهب در جامعه دارد، چرا که در شرایط بحرانی، احساس قدرت و امنیت به جامعه اجازه میدهد به جای نگرانی و اضطراب، بر بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی متمرکز شود. به همین دلیل، تقویت بنیه دفاعی کشور و انجام عملیاتهایی که اقتدار نظامی ایران را به رخ بکشد، به طور کلی نقش بیبدیلی در خنثیسازی پروژههای جنگ شناختی ایفا میکند.