ما: در خدمت خانم مهناز شهنازاینا هستیم و میخواهیم با ایشون درباره آتشسوزی رخ داده صحبت کنیم. خب خانم شهنازاینا! نظرتون رو درباره وقایع اخیر و آتش میفرمایید؟
اون: تیش تیش تیش گرفته. این دل که آتیش گرفته...
ما: ببخشید، میشه بشینید و خودتون رو کنترل کنید؟
اون: آخ. فراموش کردم. آتیش خیلی بده. اصلاً جیزه. اَخه. از بچگی به ما میگفتن دست به آتیش نزنیها جیزه.
برای همین همیشه باید میخوندیم «آنقدر در گوشم نکن ویز ویز بهم دست بزنی میگی جیز جیز...»
ما: خانوم! یه چند دقیقه کمر رو تکون ندین و یه جا بشینین لطفاً.
اون: عادته دیگه. بسوزه پر اعتیاد. یعنی همون عادت.
ما: درباره آتشسوزی میگفتید.
اون: اوه مای گاد. خیلی خطرناکه. متأسفانه هر سال به علت بیکفایتی مسؤولان شاهد این پدیده خانمانسوز هستیم. باید همون مسؤولین رو دمبشون رو بگیریم و با یه تیپا بندازیمشون وسط آتیش تا جیلیزویلیز کنن و کز بگیرن. اینجوری دل ما خنک بشه.
ما: اطلاع دارین که ۲۴ نفر قربانی شدن و هزاران نفر فراری؟
اون: فراریام فراری... چیز. یعنی واویلا. واخاکبرسرا. واقعاً تف خلطدار بر سر و صورت همون مسؤولین فوقالذکر.
ما: به نظرتون تدابیر دولت آمریکا ناکافی نبوده؟
اون: بله حتماً. خیلی ناکافی بوده. آمریکا باید به خاطر این مسأله ایران رو تحریم کنه. نباید اجازه بده هیچ کبریتی، جز از اون کبریت بیخطرهایی که اصلاً روشن نمیشن وارد ایران بشه.
ما: این قضیه چه ربطی به ایران و تحریم داره؟
اون: خب اگه آمریکا تحریم کنه و پاش رو بیشتر بذاره بیخ گلوی مسؤولین، دیگه نمیتونن آتیش بسوزونن.
ما: فکر کنم سوءتفاهم شدهها. ما آتشسوزی لسآنجلس رو میگیم که دامنهاش به شدت در حال افزایشه.
اون: عه... الای آتیش گرفته... نه بابا! خب چرا از اول نگفتین؟ چیزی هم شده؟
ما: گفتیم که ۲۴ نفر قربانی و هزاران نفر فراری و ویرانی بیش از ۱۲هزار ساختمان و خسارتی بالغ بر صد میلیارد.
اون: اینا که چیزی نیست. همچین گفتی لرزه گرفتم. ببین دستم رعشه افتاد. گفتم حالا چی شده؟ ۲۴ نفرم این زمونه عددیه؟! قدیمها ۲۴ زیاد بود. الان چیز چشمگیری نیست. یه دو و چهاره دیگه. ه... همین. بعدشم همچین میگی فراری، انگار سوسک دیدن. خب دیدن هوا گرمه، رفتن ایالت خنکتری پیدا کنن. والا!
ما: ویرانیها و خسارات وارده چی؟
اون: ای آقا! درست میشه. یه دو تا تقه میزنن این ور و اون ور ساختمونها عین اولش میشه. من صافکار آشنا دارم. معرفی میکنم. اصلاً لسآنجلس رو این آتیشهاش قشنگ کرده. به افق نگاه کنی و سرخی غروب رو با آتیش ببینی. تیش تیش تیش گرفته... بله، بله میشینم.
ما: به نظرتون این عدم مهار آتشسوزی، نشون دهنده ضعف و ناکارآمدی سیستم آمریکا نیست.
اون: عه... عه... زبونت رو گاز بگیر. دیگه نشنوم همچین حرفی زدینها! ناکارآمدی تو آمریکا؟ مگه ایرانه؟!
ما: آخه چند روزه نتونستن آتش رو خاموش کنن.
اون: خب حتماً دلیلی داشته. به من و شما چه ربطی داره؟شاید دیدن سر سیاه زمستون مردم سردشون شده، گفتن بیاییم مفت و مجانی گرمشون کنیم. شما مخالفتی داری؟
ما: اما امکانات آتشنشانی هم به شدت سطحی و دور از انتظاره.
اون: شما آتشنشان بودی یا پدرت؟ وقتی سررشته ندارین برای چی اظهارنظر میکنید؟! کجاش بده که تونستن با ابزارآلات ابتدایی آتیش رو خاموش کنن؟ راستی گفتین آتیش تا کجا رسیده؟
ما: الان یا الان؟
اون: همین الانالان؟
ما: نزدیک هالیوود و بزرگراه...
اون: اُخ... من همین الان یادم افتاد یه کاری برام پیش اومده و باید برم خونه. شما جایی نرید تا برم و بیام.... نریدها فحش گذاشتم.