جعفرعلیاننژادی: در میان اظهارات علینقی مشایخی که این هفته از شبکه 4 سیمای ملی پخش شد، علائمی وجود دارد که نشان میدهد همچنان پندار غلطی از وظایف و اختیارات رهبری نظام اسلامی در ذهن برخی اقشار فرهیخته و بعضی اساتید دانشگاههای کشور وجود دارد.
واقعیت وجود این پندار غلط آن هم در میان افرادی که حرفهشان انتقال دانایی به محصلان و دانشجویان است، نشان میدهد چرا هیچگاه نباید از اهمیت تبیین نقش و جایگاه رهبری در نظام اسلامی غافل شد و اینچنین پنداشت که تکلیف این موضوع در دهههای نخست پس از انقلاب اسلامی مشخص شده و دیگر محل سوال واقع نخواهد شد. تبیین این موضوع، مسلما نمیتواند تنها در حد یک توصیه کوتاه به خواندن قانون اساسی و شناخت وظایف و اختیارات ولیفقیه از آن طریق باشد. تبیین نقش و جایگاه رهبری نظام اسلامی باید علاوه بر شناخت گزارهای و متنی، مبتنی بر خوانش میدانی یا سیره عملی امامین انقلاب اسلامی باشد. رهبر معظم انقلاب اسلامی جدا از التزام عملی به تطبیق وظایف و اختیارات محوله با مفاد قانون اساسی، به شخصه بار تبیین این موضوع را در برهههای مختلف به دوش کشیدهاند و از این نظر بهترین مرجع فهم موضوع هستند. اجمالاً و در یک جمله کوتاه میتوان گفت رهبری در نظام اسلامی به معنای مراقبت از حرکت کلی کشور در مسیر تحقق ارزشهای جهانی انقلابی اسلامی است. ارزشهایی مانند آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت و برادری. طبیعتاً تحقق این ارزشها یا قرار گرفتن در مسیر حرکت به سمت این اهداف، وقتی ممکن میشود که کشور به عنوان یک کل واحد، خوب حرکت کند. خود این خوب حرکت کردن هم منوط به حرکت خوب داشتن همه عناصر و اجزای نظام اسلامی یعنی نهادها و مردم است. برای فهم این دو حرکت کلی و جزئی در یک سیستم یا نظام باید معنای اداره خوب کشور را تبیین کنیم. در نگاه مقام معظم رهبری، اداره خوب کشور به عنوان اصلیترین مصداق خدمت مسؤولان به مردم دانسته شده است.
* اما اداره خوب کشور به چه معناست؟
1- اداره خوب یک کشور، حاصل تلاشهای جمعی همه مسؤولان و کارگزاران نظام، قوای سهگانه و نیروهای مسلح است.
2- جمهوری اسلامی این امکان را برای همه مردم مسلمان فراهم کرده است که در اداره خوب کشور صاحب نقش بوده و شریک مسؤولان باشند.
3- اداره خوب کشور، حاصل اقدام هماهنگ، همبسته و همجهت همه اجزای نظام (مردم و مسؤولان) است.
4- ویژگی و جهت اصلی اداره خوب، مدیریت عقلانی کشور است.
5- مدیریت عقلانی کشور، به معنای اداره کشور به شیوه اسلامی است.
6- اداره کشور به شیوه اسلامی، یعنی نظام باید به طور همزمان و هماهنگ و همبسته برای پیشرفت مادی و تعالی معنوی کشور برنامه داشته باشد.
نتیجه: اداره خوب کشور که همان مدیریت عقلانی کشور است و مدیریت عقلانی همان اداره کشور به شیوه اسلامی، حامل چند پیام ویژه به مسؤولان و سپس مردم است:
۱- هر نهاد باید نقش خود را در 2 محور عمودی و افقی بیابد. در محورعمودی نقشش (وظیفه و کارویژه) را نسبت به کلیت ماموریت اداره خوب کشور و جایگاهش در نظام پیدا کند. در محور افقی، برنامههایش را برای ایفای این نقش، در جهت پیشرفت و تعالی مادی و معنوی آن بخش شناسایی و اجرا کند.
۲- نتیجه این اقدام هماهنگ عمودی و افقی، باید عقلانیترین خدمت به مردم و حرکت کلی کشور باشد. هم رضایت، امید و اعتماد را در مردم ایجاد کند و هم حرکت کلی کشور را به سمت اهداف متعالی پیش ببرد.
۳- دیدهبانی و جلوگیری از انحراف حرکت کلی کشور، یا مدیریت کلان اهداف و ارزشهای انقلاب اسلامی، بر عهده ولی فقیه است که در قالب سیاستها و اسناد بالادستی، مواضع، احکام و گفتارهای عمومی عرضه میدارد.
۴ - همین دیدهبانی منجر به تشخیص نیازهای عاجل، فوری و حیاتی کشور شده و اولویتهایی را پیش روی مقام معظم رهبری میگذارد. حرکت هماهنگ مجموعه نظام، درک چنین حساسیتها و اولویتبندیها و حرکت به سمت آنهاست.
5- حرکت کلی و جمعی صحیح به سمت اهداف میسر نمیشود مگر حرکت فردی مردم و مسؤولان نیز جهتدار و عقلانی باشد، توصیههای ولی فقیه در دیدارهای متعدد سالانه با مسؤولان و مردم، با چنین درکی قابل انجام است. جهتدهی عقلانی (اسلامی) به کارها، میزان کارایی را چند برابر کرده و خدمترسانی را نیز چند برابر میکند.
۶ – بستر اصلی کارآمدی دولت و توفیق خدمات بخشهای مختلف نظام و اداره خوب کشور، اعتماد مردم به مسؤولان است که ضامن دوام و ارتقای اعتماد و آگاهی صحیح مردم از حقایق سیاسی کشور است. حکومت اسلامی روی پایه آگاهی مردم بنا شده است.
مسؤولان باید برای تحقق این موضوع مدیریت عقلانی بر اساس حق (شیوه اسلامی: احسان و عدالت)، صداقت و مدارا داشته باشند و ثانیا با اطلاعرسانی دقیق و صحیح، حقایق را به اطلاع مردم برسانند.
۷ - نکته پایانی آنکه مقام معظم رهبری اسم رمز دولتها را رضای الهی و کار برای مردم میدانند. به این معنا که کار اساسی برای مردم نیاز به انگیزه ویژه دارد.
انگیزه ویژه یعنی نگاه خدا را بر نمایش کار به مردم ترجیح بدهد، یعنی در زمان غیراداری که کارش دیده نمیشود، برای رضای خدا کار کند.
انگیزه باید کار برای مردم به خاطر خدا باشد. معظمله بر این اساس خدمت مسؤولان به خدا را، خدمت به مردم دانستهاند. یعنی کار مسؤول در جمهوری اسلامی جهت معقول و اسلامی دارد و عمل صالح محسوب میشود.