مصطفی نصری: برنامهریزی کلان در کشور، نقشه راهی است که به منظور پیشبرد اهداف ملی و تحقق چشماندازهای توسعه تدوین میشود. بیانیه گام دوم انقلاب و برنامه هفتم پیشرفت، 2 سند مهم هستند که مسیر آینده کشور را تعیین میکنند. در این میان، محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور با اظهارات اخیر خود مبنی بر اینکه «لزومی ندارد دولت همه بندهای برنامه را اجرایی کند»، بحثهای بسیاری را برانگیخته است. این اظهارات نهتنها با اصول برنامهریزی کشور در تضاد است، بلکه پرسشهایی جدی را درباره رویکرد دولت به این برنامهها ایجاد کرده است. اظهارات اخیر محمدرضا عارف درباره عدم الزام به اجرای تمام بندهای برنامه پیشرفت، نشاندهنده رویکردی است که میتواند پیامدهای منفی گستردهای برای نظام برنامهریزی کشور داشته باشد. دولتها موظفند به برنامههای کلان پایبند باشند و در صورت مواجهه با مشکلات اجرایی، به جای نفی برنامه، با شفافیت و صداقت با مردم صحبت کنند.
* فلسفه برنامهریزی را زیر سوال نبرید
برنامههای پیشرفت به عنوان اسناد راهبردی، محورهای کلیدی برای پیشرفت کشور را در حوزههای مختلف مانند اقتصاد، علم و فناوری، فرهنگ و سیاست خارجی تعیین میکنند. برنامه هفتم پیشرفت نیز با توجه به این بیانیه تدوین شده و هدف آن، ارائه راهکارهای عملی برای رفع مشکلات است. این برنامهها با صرف هزینههای قابلتوجه و مشارکت گسترده نخبگان و کارشناسان کشور تهیه میشوند. بنابراین انتظار میرود دولتها به اجرای دقیق این برنامهها متعهد باشند اما اظهارات اخیر عارف مبنی بر عدم الزام به اجرای تمام بندهای برنامه، این تعهد را زیر سوال برده است. اینکه دولتی نتواند به دلایل محدودیتهای مالی، ساختاری یا اجرایی، تمام بندهای یک برنامه کلان را اجرا کند، قابل فهم است اما اینکه به صورت رسمی اعلام شود «الزامی به اجرای برنامه وجود ندارد»، به معنای نفی کل فلسفه برنامهریزی است. وقتی دولت به طور رسمی اعلام کند به برنامههای کلان پایبند نیست، این پیام به مردم منتقل میشود که نظام برنامهریزی کشور ناکارآمد است. اگر قرار است دولتها برنامههای پیشرفت را به دلخواه اجرا کنند، چرا هزینههای قابلتوجهی صرف تدوین آنها میشود؟ عدم تعهد به برنامههای کلان، موجب تغییرات مداوم در سیاستگذاریها خواهد شد که این موضوع بویژه در حوزههای عمرانی اثرات منفی دارد.
* کلانسیاستها در سیکل سردرگمی
یکی از انتقادهای مهم به اظهارات عارف، این است که اگر دولت برنامههای موجود را اجرا نمیکند، برنامه جایگزینش چیست؟ آیا دولت برنامه منسجم و دقیقی دارد که بتواند به عنوان راهنمای توسعه کشور عمل کند؟ نمونهای از اظهارات مقامات دولتی که سوالاتی را در این باره ایجاد میکند، موضوع انتقال پایتخت است. پس از آنکه عارف ایده انتقال پایتخت به جنوب کشور را مطرح کرد، این موضوع بهسرعت از سوی جعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور تکذیب شد. قائمپناه اعلام کرد انتقال پایتخت فعلا «در حد حرف» است. چنین ایدههایی که خود دولت نیز معتقد است در حد حرف است، زمانی که از تریبون دولت برای چندبار تکرار میشود، بدون اینکه به نتیجه برسد، صرفا بر معیشت مردم منطقه اثر منفی گذاشته، قیمت کالاها و املاک را بدون هیچ دلیلی بالا میبرد. این تناقضات نشان میدهد دولت در تعیین سیاستهای کلان خود دچار سردرگمی است. انتقال پایتخت، پروژهای عظیم با هزینههای بسیار زیاد است که نیازمند برنامهریزی دقیق و حمایت ملی است. طرح چنین ایدههایی بدون مطالعه و پشتوانه اجرایی، تنها به عنوان یک شعار سیاسی تلقی میشود.
* عدم تحقق کامل برنامه قابل قبول است اما مقدمهچینی برای آن، نه!
به جای اینکه دولت به دنبال طرحهای جدید و بزرگ باشد، بهتر است ابتدا به اجرای دقیق برنامههای موجود بپردازد. هرگونه انحراف از برنامههای کلان، موجب کاهش کارایی دولت و افزایش هزینههای اجتماعی و اقتصادی میشود. اگر دولت مدعی است نمیتواند برنامههای توسعه را اجرا کند، باید دلایل خود را به صورت شفاف بیان کند. برای رفع این چالشها و افزایش اعتماد عمومی، دولت باید از تواناییهای علمی و تجربی نخبگان کشور در اجرای برنامههای کلان استفاده کند. دولت باید متعهد شود به طور کامل از برنامههای توسعه کشور پیروی میکند و دلایل هرگونه انحراف یا عدم اجرا را به صورت شفاف بیان کند. ایدههایی مانند انتقال پایتخت، اگرچه جذاب به نظر میرسد اما بدون برنامهریزی و تأمین منابع لازم، تنها موجب اتلاف زمان و انرژی میشود، لذا این ضرورت وجود دارد که دولت به جد از طرح ایدههای موهوم فاصله گرفته و ظرفیت خود را معطوف پیشبرد فضای عینی و حل مسائل جدی کشور کند. آن زمان اگر اهداف برنامه به طور صد درصد محقق نشد نیز میتوان بر توجیهات آورده شده تامل کرد اما زمانی که همزمان با اظهار نظر درباره الزامآور نبودن برنامه هفتم ایدههای فکر نشده دیگری مطرح میشود، این گزاره تقویت میشود که برخی از اساس به دنبال اجرایی نشدن برنامه هستند و از الان بهانهجویی برای آینده را زمینهچینی میکنند.