سیدپویان حسینپور: در دنیای امروز، شبکههای اجتماعی به ابزاری تبدیل شدهاند که میتوانند به طور موثری در سیاستهای جهانی و بویژه در جنگهای شناختی مورد استفاده قرار گیرند و در این میان یکی از پروژههای مهمی که در سالهای اخیر از سوی برخی کشورهای غربی، بویژه ایالات متحده آمریکا علیه ایرانیان در حال اجراست، تلاش برای ناامیدسازی مردم ایران از حکومت و بهبود شرایط کشور است. این پروژهها عمدتاً در قالب عملیات روانی و شناختی انجام میشوند که هدف آنها ایجاد تردید در ذهن مردم نسبت به کارآمدی حکومت و آینده کشور است. در این یادداشت، به طور خاص نقش شبکههای اجتماعی در این عملیات و نحوه استفاده از این بسترها برای تقویت ناامیدی از حکومت و آینده ایران مورد بررسی قرار میگیرد.
* زمینهسازی برای عملیات ناامیدسازی
قبل از هر چیز، باید به زمینههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایران در سالهای اخیر توجه کرد که شرایطی را برای ایجاد پروژههای ناامیدسازی فراهم آورده است. تحریمها، بحرانهای اقتصادی، بیکاری، تورم و مشکلات معیشتی، همه و همه عواملی هستند که موجب شدهاند بخشی از مردم ایران احساس کنند وضعیت کنونی بهبود نخواهد یافت و آیندهای بهتر در انتظار کشور نخواهد بود. این زمینههای موجود، فضای مناسبی را برای عملیات شناختی فراهم کرده است. آمریکا و کشورهای غربی با توجه به این زمینهها، بویژه از طریق رسانههای اجتماعی، تلاش کردهاند تصویری از آینده ایران بسازند که مملو از بحران، فساد و بیثباتی است. در این راستا، شبکههای اجتماعی به ابزاری قدرتمند تبدیل شدهاند که میتوانند با سرعت زیاد و در مقیاس وسیع پیامها و روایتهای خاصی را در بین مردم ایران منتشر کنند. هدف این است که مردم ایران از کارآمدی حکومت ناامید شوند و احساس کنند تغییر و بهبود شرایط امکانپذیر نیست.
* ابزارهای اصلی در عملیات ناامیدسازی
یکی از ابزارهای اصلی در عملیات شناختی برای ناامیدسازی مردم ایران، انتشار اخبار منفی و گزینشی است. در این روش، رسانههای اجتماعی بویژه توئیتر، اینستاگرام و تلگرام به طور وسیعی برای گسترش اخبار منفی درباره وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران استفاده میشوند. این اخبار بهگونهای منتشر میشوند که تنها بر بحرانها و مشکلات تمرکز دارند و از دستاوردهای حکومت یا تلاشهای صورتگرفته برای حل مشکلات غفلت میشود. به عنوان مثال، در زمانی که قیمت ارز یا کالاهای اساسی در ایران بالا میرود، گزارشها و پستهایی در شبکههای اجتماعی منتشر میشود که تاکید دارند بر «افزایش فقر»، «بحران اقتصادی» و «تسلیم شدن مردم در برابر فشارهای اقتصادی». این محتواها به صورت مداوم در توئیتر یا اینستاگرام پخش میشود و تصویری از ایران به وجود میآورد که در آن مردم در شرایطی غیرقابل تحمل زندگی میکنند و هیچ امیدی به بهبود شرایط وجود ندارد.
* هشتگها و کمپینهای هدفمند
هشتگها در شبکههای اجتماعی یکی از ابزارهای قدرتمند برای گسترش پیامهای خاص هستند. در عملیات ناامیدسازی مردم ایران، هشتگهایی با هدف ایجاد ناامیدی در بین مردم طراحی میشوند. این هشتگها عموماً بر بحرانها و مشکلات ایران تاکید دارند و پیامهای خود را با استفاده از زبان احساساتی و اغراقآمیز منتشر میکنند.
هـشتــگهایــی مانند IranEconomicCrisis یــا NoFutureForIran، با هدف گسترش این پیام که وضعیت ایران هیچگاه بهبود نمییابد، به طور گسترده استفاده میشوند. این هشتگها نهتنها توجه مردم داخل ایران بلکه مردم خارج از ایران را نیز جلب میکنند و در نهایت تصویری منفی از ایران در سطح بینالمللی به وجود میآورند. این کمپینها ممکن است از سوی حسابهای کاربری جعلی یا به طور هماهنگ از سوی افراد و سازمانهایی که میخواهند ایران را در شرایط بحرانی نشان دهند، به راه افتاده باشند.
* انتشار محتوای احساسی و ویدئوهای تأثیرگذار
محتوای احساسی، بویژه ویدئوهایی که مردم را در شرایط سخت به تصویر میکشند، یکی دیگر از ابزارهای مؤثر در عملیات ناامیدسازی است. ویدئوهایی که زندگی مردم در شرایط بحران را به تصویر میکشند، بویژه در شرایط اقتصادی یا اجتماعی سخت، میتوانند به سرعت در شبکههای اجتماعی وایرال شوند و تأثیر زیادی بر ذهنیت عمومی بگذارند. این ویدئوها معمولاً بر لحظات سخت و بحرانی مردم تمرکز دارند، مثلاً صفهای طولانی برای دریافت کالاهای اساسی یا اعتراضات اجتماعی. در این محتواها، نهتنها مشکلات بلکه احساسات مردم مانند خشم، ناامیدی و درماندگی به طور برجسته نمایش داده میشود. این محتوای احساسی، با هدف ایجاد همدلی و تحریک احساسات منفی نسبت به وضعیت موجود، منتشر میشود.
* شایعات و اخبار جعلی
شبکههای اجتماعی بستری مناسب برای نشر شایعات و اخبار غلط هستند. در عملیات ناامیدسازی، شایعات مربوط به فسادهای گسترده، ناکارآمدیهای حکومت و حتی بحرانهای ساختگی بهطور هدفمند در شبکههای اجتماعی پخش میشود. این شایعات و اخبار نادرست به سرعت در بین مردم پخش شده و به تضعیف اعتماد عمومی به حکومت و نهادهای دولتی کمک میکنند.
برای مثال، شایعاتی که بهطور عمدی درباره فساد اقتصادی مسؤولان، سوءمدیریتها یا تهدیدات امنیتی در کشور منتشر میشود، میتواند به تضعیف اعتماد مردم به کارآمدی سیستم حکومتی و نهادهای دولتی منجر شود. این شایعات معمولاً بر نقاط ضعف و ناتوانیهای احتمالی حکومت تمرکز دارند و میکوشند تصویری منفی از مسؤولان و مقامات حکومتی ارائه دهند.
* پیامدهای بلندمدت عملیات ناامیدسازی در شبکههای اجتماعی
استفاده از شبکههای اجتماعی در عملیات ناامیدسازی مردم ایران از حکومت و از آینده کشور بویژه در شرایطی که مردم به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی، احساس ناامیدی دارند، تأثیر زیادی خواهد گذاشت. این عملیاتها میتوانند در کوتاهمدت تأثیرات چشمگیری داشته باشند، بویژه در تقویت بحرانهای اجتماعی و اقتصادی و ایجاد تردید در میان مردم نسبت به توانایی حکومت در حل مشکلات. با این حال، در بلندمدت، این اقدامات میتوانند به تضعیف انسجام اجتماعی و ملی منجر شوند و موجب افزایش بیاعتمادی و نارضایتی عمومی شوند.
از سوی دیگر شبکههای اجتماعی به دلیل سرعت انتشار اطلاعات، دسترسی گسترده و توانایی تأثیرگذاری بر افکار عمومی، به ابزاری استراتژیک در جنگ شناختی تبدیل شدهاند. در این جنگ، هدف نهتنها ایجاد بحرانهای کوتاهمدت، بلکه تلاش برای تغییر نگرش و باورهای مردم نسبت به وضعیت موجود و آینده کشور است.
لذا همزمان با تلاش برای بهبود شرایط داخلی و تقویت ظرفیتهای حکومتی، باید توجه بیشتری به مدیریت فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی در داخل و خارج از کشور صورت بگیرد تا از این ابزارهای شناختی به طور مؤثری برای مقابله با عملیات دشمن استفاده شود.