باربد بهراد: قصه پرسپولیس در این فصل بیش از هر زمانی یادآور کاروانی است که با نقشهای ناقص و قطبنمایی زنگزده، در کویری بیانتها گیر افتاده باشد. تیمی که تا همین چند هفته پیش مدعی پر و پا قرص قهرمانی بود، حالا در دالانی تاریک از ابهام و بیثباتی سرگردان است.
پرسپولیس پس از 2 پیروزی ابتدایی مقابل خیبر و هوادار، حالا به کابوس سپاهان و ذوبآهن گرفتار شده است. شکست در سوپرجام برابر سپاهان و تساوی در مقابل ذوبآهن باعث شد نهتنها امیدهای هواداران رنگ ببازد، بلکه سؤالهای زیادی هم درباره وضعیت کادر فنی و مدیریت این تیم مطرح شود. پرسپولیس یک فرصت طلایی برای بازگشت به مسیر داشت. ذوبآهن 10 نفره بود اما قرمزها در ۶۰ دقیقه باقیمانده نهتنها از این مزیت استفاده نکردند، بلکه در برخی دقایق حتی عقبتر از حریف نشان دادند.
تیم کریم باقری که بعد از جدایی گاریدو به سیستم 2-۴-4 سنتی برگشته بود، از همان ابتدا درگیر اشتباهات تاکتیکی شد. تغییراتی که باقری در ترکیب ایجاد کرد، بیشتر به آزمون و خطا شباهت داشت. حضور علی علیپور در نوک حمله و بازیسازی سروش رفیعی در پشت او، تنها روی کاغذ جذاب به نظر میرسید، چرا که در عمل، این ترکیب حتی نتوانست یک موقعیت جدی و پایدار خلق کند. ضربه فرشاد احمدزاده به تیرک دروازه، شاید تنها جرقه امیدی بود که خیلی زود در تاریکی فرو رفت.
اما ماجرا به همینجا ختم نشد. ذوبآهن، 10 نفره و بیادعا، در دقایق پایانی تیم برتر میدان بود و اگر کمی خوششانستر بود یا اشتباهات داوری به نفع پرسپولیس تمام نمیشد، حتی شکست دادن قرمزها هم دور از ذهن نبود. عملکرد بازیکنان پرسپولیس در این دیدار هم مهر تأییدی بر ضعف کلی تیم بود. خریدهای اول فصل همچنان در حد و اندازه نام این تیم ظاهر نمیشوند. بویژه ایوب العملود که در این بازی یکی از بدترین نمایشهایش را ارائه داد. نه در خط دفاع کارآمد بود و نه در فاز هجومی توانست اثرگذار ظاهر شود. این در حالی است که او در بازیهای ابتدایی فصل، هواداران را امیدوار کرده بود.
میلاد محمدی هم مانند العملود، این روزها از اوج خود فاصله گرفته است. مدافعانی که قرار بود سد محکمی در برابر حریفان باشند، حالا خودشان به پاشنه آشیل تیم تبدیل شدهاند. حتی امید عالیشاه که به عنوان ناجی خط میانی به زمین آمد، نتوانست به این آشفتگی پایان دهد. پاسها و همکاریهای او با فرشاد احمدزاده هم به جایی نرسید. تغییر سیستم در دقایق پایانی و ورود گئورگی گولسیانی به خط حمله هم بیشتر به تقلای آخرین لحظات غریقی میمانست که برای نجات، هر شاخهای را میچسبد.
این تزلزل تنها در داخل زمین نیست. از همان روزی که گاریدو تیم را ترک کرد، مشخص بود پرسپولیس با بحرانی جدی روبهرو است. مدیریت باشگاه، برخلاف ادعاهای پرطمطراق، هنوز نتوانسته یک سرمربی بزرگ و کاربلد را به تیم اضافه کند. کریم باقری، اسطورهای که هواداران پرسپولیس او را میپرستند، بارها اعلام کرده علاقهای به سرمربیگری ندارد. با این حال، او به اجبار در این جایگاه قرار گرفته و حالا تحت فشار شدید هواداران و رسانههاست.
هواداران، مدیریت باشگاه را مقصر اصلی این شرایط میدانند. رضا درویش، مدیرعامل باشگاه، پس از هر ناکامی مورد حمله شدید هواداران قرار میگیرد. آنها معتقدند عدم توانایی باشگاه در جذب یک سرمربی بزرگ، دلیل اصلی افت تیم است. این در حالی است که زمان طلایی پرسپولیس در یک ماه گذشته هدر رفته و حالا این تیم باید با برنامهای جهنمی در ادامه مسیر روبهرو شود. بازی با تیمهایی مثل تراکتور، سپاهان، استقلال و البته غولهای آسیا مانند الهلال و النصر، مثل کابوسی بالای سر این تیم سایه افکنده است.
پرسپولیس که در هفتههای ابتدایی لیگ یکی از مدعیان اصلی قهرمانی بود، حالا با ۵ امتیاز فاصله نسبت به صدر جدول، در حال از دست دادن موقعیت خود است. کادر فنی و مدیریت باشگاه باید پاسخگوی این وضعیت باشند. کریم باقری نیز که بارها تأکید کرده نمیخواهد سرمربیگری کند، به نظر میرسد هر لحظه آماده است که از این وظیفه کنار بکشد.
حالا این سؤال مطرح میشود: آیا پرسپولیس میتواند از این گرداب نجات پیدا کند؟ آیا مدیریت باشگاه بالاخره دست به اقدامی اساسی خواهد زد؟ پاسخ به این سؤالها در هفتههای پیش رو مشخص خواهد شد. اما اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، نهتنها امید قهرمانی در لیگ، بلکه جایگاه پرسپولیس در لیگ نخبگان آسیا نیز به خطر خواهد افتاد. شاید وقت آن رسیده که پرسپولیس بهجای آزمون و خطا، یک تصمیم قاطع و درست بگیرد، چرا که ادامه این مسیر، تنها یک مقصد دارد: سقوط آزاد!