دوست دارید در آینده چهکاره شوید؟
به نام پدر، پسر، روحالقدس
ما دوست داریم در آینده قایقهای تندرو «مید این ایران» بسازیم.
چون آنها خیلی خفن هستند. این را عمو پیتر که یک سرباز در ارتش کشور عزیزمان یواسآ است تعریف میکرد. او سرباز شجاعی است. او همیشه حواسش به پوشکش میباشد تا یک وقت نشتی نداشته باشد و تا الان گاد را شکر هیچوقت نشتی نداشته و ما را سربلند کرده است.
او میگفت: یکبار که با فرماندهان فیلم جنگی زیاد دیده بودیم به سرمان زد که برویم در خلیج فارس دوری بزنیم و گنگ بالای سامانههای رادارگریزمان را به ایرانیها نشان بدهیم. اما هنوز پایمان به آبهایشان نرسیده بود که قایقهای تندروشان عین زنبورهای سرخ ریختند سرمان و ما نفهمیدیم این قایقها از کجا آمدند.
عمو پیتر گفت: ایرانیها خیلی تیز و بز هستند. قایقهایشان فوری در صحنه حاضر میشود انگار از وسط آب جوانه میزنند. عمو گفت: اگر این قایقها روی کسی پیله کنند تا فادر صاحب تجاوزکننده به خاک کشورشان را به عزایش ننشاند ولکنش نیستند.
عمو پیتر من با وجود این قایقهای خفن اطرافش بازم هم نشتی نداشته. چون عمو پیتر با بغض، جان شوهر عمه الیزابت را قسم خورد ما باور کردیم که او نشتی نداشته
است ولی چشمک زدنش را به بابایمان هم دیدیم.
ما از داستان عمویمان نتیجه میگیریم که پیلهکردن کار خوبی نیست. مخصوصا برای قایقهای تندرو. پس من هم میخواهم قایقی بسازم که پیله نکند.